پاورقی
چرا اصلاحات بازار موفق شد و دموکراسی شکست خورد؟ - ۱۷ مهر ۸۷
مترجم: جعفر خیرخواهان
بخش شانزدهم
گورباچف با تفکر جدیدش در سیاست خارجی و موفقیتش در مهار مسابقه تسلیحاتی از طریق توافقات کنترل تسلیحات با ایالاتمتحده همه را شیفته خود کرد. دفتر سیاسی حزب کمونیست نیز تصمیم گرفت که اتحاد شوروی باید افغانستان را ترک کند.
نویسنده: آندره اسلوند
مترجم: جعفر خیرخواهان
بخش شانزدهم
گورباچف با تفکر جدیدش در سیاست خارجی و موفقیتش در مهار مسابقه تسلیحاتی از طریق توافقات کنترل تسلیحات با ایالاتمتحده همه را شیفته خود کرد. دفتر سیاسی حزب کمونیست نیز تصمیم گرفت که اتحاد شوروی باید افغانستان را ترک کند. به جای افزایش دادن منابع در دسترس برای تسلیحات شوروی، گورباچف هوشمندانه نیاز به تسلیحات بیشتر را کاهش داد. روابط شوروی با غرب از سطح پایین به اوج خود در همه زمانها رسید. در پرسترویکای اولیه، سیاست خارجی به نحو کاملا غیرمنتظرهای توانست به یک موفقیت پر سر و صدا دست یابد.
گلاسنوست دیرتر از سایر سیاستها و بسیار تدریجیتر به راه افتاد. گلاسنوست در سال ۱۹۸۷ تواناییهای خود را آشکار ساخت و در ۱۹۸۹ آزادی بیان به دست آمد. گورباچف به منظور تضعیف کمونیستهای تندرو مخالف اصلاحات، گلاسنوست را آزاد ساخت اما گلاسنوست به یک موشک هدایت نشده تبدیل شد. گلاسنوست نه فقط خشک اندیشی و بوروکراسی بلکه بنیان دولت شوروی و خصوصا سیاستهای بیرحمانه آن در برابر ملیتهای گوناگون را محکوم کرد. گلاسنوست به جای تقویت اتحاد شوروی، سرانجام نشان داد که چنین نظامی ماندنی و کارآمد نیست.
علاوهبر اینها، مثل بسیاری از سیاستهای گورباچف، او به دنبال غیرمنتظرهها و ناشناختهها بود. مدتی بعد او مفهوم «خانه مشترک اروپایی» را مطرح کرد اما هرگز تلاشی به هویت بخشیدن آن نکرد. گورباچف واقعا عاشق سیاست خارجی بود. در آنجا بود که او فضای تنفس، سرخوشی و شانس غیرمنتظرهای پیدا میکرد. زمانی که رهبری هیات نمایندگی شوروی به کانادا در تابستان ۱۹۸۳ را داشت با یاکولف ملاقات کرد. طی نخستین سفر پر سر و صدا به انگلستان در دسامبر ۱۹۸۴، نخستوزیر مارگارت تاچر با تعجب و به طرزی به یادماندنی اعلام کرد: «من آقای گورباچف را دوست دارم. ما میتوانیم با او معامله کنیم.» او مهارت منحصربهفردی کسب کرد که لیموزین حامل خود را به طور اعلان نشده نگه دارد و طی سفر خارجی قاطی مردم شود. او به زودی مثل یک ستاره موسیقی راک از همه طرف مورد هجوم واقع میشد و بزرگترین شخصیت معروف سیاسی در جهان شد. در ۱۹۸۷ مجله تایم او را مرد سال نامید.
وقتی گورباچف به قدرت رسید سیاست خارجی شوروی در یخبندان عمیقی بود و جنگ سرد در منتها درجه قبل از خاتمه بود. کشور از آغاز به شدت بسته بود، اما روابط شوروی با غرب به خاطر سه رویداد جدید بد جوری تخریب شده بود. نخست اشغال افغانستان در دسامبر ۱۹۷۹ که تلاش شوروی برای گسترش دادن قلمرو نفوذش در جهان دیده میشد. نتیجه این شد که آمریکا بازیهای المپیک مسکو در ۱۹۸۰ را تحریم کرد و شوروی با تحریم بازیهای المپیک لسآنجلس در ۱۹۸۴ تلافی کرد.
رویداد دوم مناقشه بزرگ شوروی- آمریکا بر سر نیروهای هستهای میانجی بود. در ۱۹۷۷ اتحاد شوروی شروع به استقرار موشکهای هستهای میان برد جدید (اساس-۲۰) در اروپای شرقی کرد که قادر به رسیدن به اهدافی در اروپای غربی، شمال آفریقا، خاورمیانه و بخش زیادی از آسیا در عرض یک ربع ساعت بود. غرب خصوصا درباره نبود یک فرصت اخطاردهی نگران بود. حمله غافلگیرانه شوروی به اروپای غربی بسیار محتمل شده بود. در دسامبر ۱۹۷۹، ناتو با آمادهسازی استقرار موشکهای هستهای میان برد خود (پرشینگ ۲) و موشکهای کروز تامهاوک در آلمان و سایر اعضای اروپایی ناتو واکنش نشان داد.
ارسال نظر