نیاز به حمایت دیپلماسی از زعفران
محصولات زیادی در دنیا به نام ایران شناخته میشدند. فرش دستباف ایرانی یکی از برندهای قربانی شده پیشین است. همسایگانمان از پاکستان و افغانستان تا هند و چین، نقشهای ایرانی را روی دارها بافتند تا ضمن ارزآوریهای قابلاعتنا، اشتغال چشمگیری هم ایجاد کنند. زعفران ایران که ملقب به طلای سرخ شده در جهان امروز چندان با این نام شناختهشده نیست. همانطور که فیروزه نیشابور ایران را اروپاییها بهویژه اهالی اسکاندیناوی بهنام ترکیز میخرند و آن را تحفه و سوغات همسایه غربی میشناسند. زعفران در افغانستان آنقدر قابلیت و ارزش پیدا کرده که میتواند با جذب سرمایهگذارها به تکنولوژی ماشینآلات دست پیدا کند و در دنیا رتبه تولیدکننده اول را از ما بگیرد. افغانستان بهدنبال تغییر الگوی کشت زعفران جای خشخاش توانست پیازهای زیادی از ایران تحویل گرفته و بکارد و حالا مزارع آنسوی مرز به مزارع کوچک ایرانی تنه میزند.
زعفران قابلیت تبدیل شدن به یک محصول استراتژیک را دارد اما مسوولان دولتی نسبت به اهمیت آن کمتوجهند. طلای سرخ نیاز دارد مانند نامش خاص باشد و جایگاه و شأن و منزلتی بین محصولات ایرانی داشتهباشد اما هنوز چنین نیست. یکی از معضلات چشمگیر درباره توسعه زعفران بیاعتنایی به قابلیتهای آن است. از یکسو تعارفات اداری و از سوی دیگر بیتوجهی به امکان ایجاد اشتغال مردم مناطق شرقی کشور باعث شده سند ملی زعفران که سال ۱۳۹۰ توسط شورای ملی زعفران ارائه شده هنوز به اصلاح و معرفی و اجرا نرسیده و صرفا همه مسوولان دورههای مختلف از آن بهعنوان یک سند امیدبخش سخن راندهاند بدون اینکه مفاد این سند در فضای اینترنت قابل دسترس باشد. زعفران ایران نیاز به یک همت واقعی و حمایتهای دیپلماسی دولتی دارد تا مسیر برندینگ را بپیماید. پیشرفت علم و تکنولوژی باعث شده کشورهای پیشرفته با نرخ تعرفههای ارزان، زعفران ایران را خام و فله خریداری کنند و با راهاندازی صنایع تبدیلی و تکمیلی علاوه بر ایجاد اشتغال سودی بیشتر از قیمت محصول به جیب بزنند. آنها با فرآوریهای زعفران در صنایع دارویی و آرایشی توانستهاند نیازهای جدیدی برای بازارشان تعریف کنند و با توسعه این محصول، توجیه اقتصادی کشت را بیش از پیش به رخ منتقدانشان بکشند. زعفران به جذب سرمایه علمی نیاز دارد تا با راهاندازی ماشینآلات، بتواند سطح برداشت محصول را توسعه دهد. زعفران نیاز به حمایت دیپلماسی دولتی و چانهزنی دارد. در شرایط کنونی دولت اسپانیا برای واردات زعفران فله تعرفهای تکرقمی و برای زعفران بستهبندیشده تعرفه ۵۰ درصدی وضع میکند. آلمان که یکی از مشتریهای پروپاقرص زعفران ایران است با تعرفه ۳۷ درصدی این محصول را وارد میکند. اگر دولت ایران به زعفران بهعنوان یک کالای استراتژیک نگاه کند، میتواند ضمن چانهزنی با دولتهای دیگر گامهایی بهسوی توسعه پایدار بردارد. اگر دولت با تسهیل قوانین گمرکی، حمایت از تولیدکنندگان زعفران ایرانی را هدف قرار دهد، بخش قابلتوجهی ارز وارد و اشتغال مناسبی بهوجود میآید. طلای سرخ ایرانی در آزمایشگاههای کشورهای پیشرفته هر روز درخششی بیشتر دارد و فرآوردههای بیشتری از آن استحصال میشود. یکی دیگر از کاستیهای مهم توسعه زعفران، نبود صنایع تبدیلی و تکمیلی است که فرصت مناسبی برای سرمایهگذاری بهشمار میآید.