شفافیت، زیرساخت برندسازی و توسعه

دکتر سعید ترکمان در گفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» و برخی از رسانه‌ها نقش تشکل‌ها را در مسیر رونق صنعت پلیمر موثر و برجسته دانست و گفت صنایع پلیمری شامل دو بخش هستند. یک بخش قدیمی سابقه‌دار با قیمت تمام شده بعضا بالاتر و بخش دیگر شرکت‌های جدیدی که تلاش دارند با رویکردهای نوین در فاز برندسازی حرکت کنند. هر دو این بخش‌ها در عصر پساکرونا باید با شرکت‌های مشابه در منطقه رقابت کنند. اکنون نقش تشکل‌ها برجسته‌تر از قبل است. زیرا در این مسیر، شرکت‌های پیشگام در صنعت، سایر شرکت‌ها را یا با خود همگام می‌کنند یا در این رقابت به برتری دست می‌یابند که به معنی تضعیف یا حذف رقیب است. این واقعیتی است که اغلب پس از دوران بحران‌های اقتصادی رخ می‌دهد. وضعیتی که می‌توان به آن تخریب خلاق گفت. یعنی شرکت‌هایی که از وضع خوبی بهره‌مند نیستند، از عرصه رقابت حذف شده و شرکت‌هایی که توان مقابله با سایرین را دارند، روز به روز وضع بهتری پیدا می‌کنند. وی ادامه داد:  دورنمای صنعت پلیمر با نگاهی به تشکل‌ها می‌تواند آینده متمایزی را برای همه شرکت‌ها رقم بزند. زیرا هنگامی که کارشناسان در کنار هم به تبادل نظر می‌پردازند، این پتانسیل در آنها ایجاد می‌شود تا نقاط تاریک صنعت را کشف کرده و با رسیدن به اجماع نظر فنی، به ترسیم یک ذهنیت غالب از آینده صنعت بپردازند که این پیش‌بینی‌ها اغلب محقق می‌شود.

ترکمان تجربه تشکل‌ها را در صنایع پلیمری به اتاق بازرگانی مربوط دانست که اتاق از قدمت ۱۳۶ ساله برخوردار است و عنوان کرد: با وجود اینکه در این بحث تاریخی، کشور ما سرآمد است اما باید نگاه عمیق‌تری به موضوع داشت چراکه در بسیاری از حوزه‌های تشکلی مشکلات عدیده‌ای وجود دارد. به رغم این مشکلات، صنعت پلیمر طی ۱۰ تا ۱۵ سال اخیر موفق به تشکل‌داری مدرنی شده است. تشکل‌داری مدرن به نیاز تولیدکنندگان به صدای واحد داشتن، دیده و شنیده شدن از سوی نهادهای متولی متصل است و باعث گردهم آمدن صاحب‌نظران شده و از این طریق بسیاری مسائل حل و فصل شده است. شاید در زمان‌های گذشته مهم‌ترین دلیلی که صنوف پلیمری را گردهم می‌آورد، بحث تامین مواد اولیه بود اما امروزه مهم‌ترین نقشی که تشکل‌ها می‌توانند ایفا کنند، تبدیل شدن به بازوی مشورتی قوای سه‌گانه و حکومت است؛ بنابراین کارکرد تشکل‌ها نیز تغییر کرده است. آنها بر پایه اطلاعاتی که دارند باید به گونه‌ای عمل کنند تا هم منافع ملی و هم منافع تشکلی آنها حفظ شود.

رئیس هیات مدیره انجمن ملی صنایع پلیمر ادامه داد: در گذشته شرکت‌های دانش‌بنیان در صنایع پلیمری محدود بودند. اما اکنون بیشتر شرکت‌کنندگان در کمیته‌های انجمن ملی، افراد متخصص حوزه R & D شرکت‌ها هستند نه صاحبان بنگاه. زمانی محقق شدن این امر حتی برای شرکت‌های پتروشیمی هم تازگی داشت اما در حال حاضر صنایع پایین دستی حتی R & D فروش دارند. این در حالی است که هرچه میزان نقش و کارکرد تشکل‌ها پر رنگ‌تر ‌شود، چالش‌های پیش روی آنها نیز بیشتر می‌شود. بنابراین باید درجهت بلوغ تشکل‌ها، بحث و گفت‌وگو کنیم. به‌عنوان مثال ذات گذار به سمت بنگاه‌های شفاف اقتصادی یک رویکرد یا الزام قانونی است، بنابراین دیر یا زود اجرایی خواهد شد. سعید ترکمان در ادامه تاکید کرد: قطعا ایجاد چنین شفافیتی برای تشکل‌ها هزینه‌بردار است. زیرا خیلی از واسطه‌گران هستند که از این محل کسب سود می‌کنند و با نورافکن تشکل‌ها منافع آنها در خطر قرار می‌گیرد. ترکمان معتقد است تاکنون هزینه بیشتری از محل عدم شفافیت متوجه کشور بوده و اوضاع نابسامان بازارهای کالایی ما گواه این امر است. خیلی از افراد سودجو همواره تلاش می‌کنند با بازارسازی(تزریق التهاب قیمتی به بازار) و ایجاد جوی متشنج، مسوولان را مجددا از تولید داخل به سمت‌و‌سوی واردات سوق دهد.

اما همان‌طور که انتظار داریم مرزبان‌ از مرزهای کشور حمایت و دفاع کند؛ و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، تولیدکنندگان و صادرکنندگان سرداران عرصه اقتصاد و تولید هستند؛ این سرداران اقتصادی نیز باید از تولید دفاع کنند. به این ترتیب هزینه بسط بستر شفافیت در جامعه برای تشکل‌ها قابل پرداخت خواهد بود. اما باید توجه کرد که شاید در ظاهر شفافیت محدودیت‌ها را تشدید کند اما در باطن نه تنها باعث محدودیت نمی‌شود بلکه این قابلیت را دارد که در مسیر خود جهش تولید را سبب شود. سال ۹۹ با نام جهش تولید نام‌گذاری شده است. اگر به دنبال دستیابی به جهش تولید هستیم قطعا استفاده از تاکتیک‌های گذشته اثرگذاری لازم را نخواهد داشت.  

زمانی زیرساخت‌های کشور به گونه‌ای بود که به بعضی افراد اجازه فعالیت در بسترهای غیرشفاف را می‌داد اما اکنون تنها کسانی می‌توانند همچون گذشته ادامه حیات دهند که از ساختار مافیایی برخوردار باشند که یا بعید است یا به شدت نادر. زیرا تولید به دلایل پیچیدگی‌هایی که دارد با منطق اینگونه ساختارها بیگانه است. بنابراین دور از ذهن است که با وجود خودنمایی مزایای ایجاد شفافیت در جریان تولید محصولات، تولیدکننده واقعی بخواهد از آن فاصله گرفته یا در مقابل طرح‌هایی که به تحقق آن کمک کند، قرار بگیرد. مگر اینکه فردی باشد که از محل عدم پرداخت حقوق دولتی یا منافع یدک کشیدن نام تولیدکننده و خرید و فروش مواد اولیه سهمیه‌ای امرار معاش کند، در این صورت منافع آن به خطر می‌افتد. توجه به این نکته ضروری است که چنین چیزی در مفاهیم تولیدی ما نمی‌گنجد و چنین کاری دیگر فعالیت تولیدی محسوب نمی‌شود. به‌عنوان مثال در نظر بگیرید، هنگامی که واسطه‌گران به زنجیره تولید وارد می‌شوند و اقدام به خرید مواد اولیه کرده تا آن را با قیمت بیشتر به نفر بعدی بفروشند، در این مرحله (مالیات) ارزش افزوده‌ای از جانب حلقه واسط پرداخت نمی‌شود؛ به‌صورت دقیق‌تر این ارزش افزوده از جانب واسطه‌گر به تولیدکننده تحمیل می‌شود.

به دلیل اینکه تولیدکننده واقعی یکبار آن را پرداخت می‌کند، مجبور است که برای بار دوم این مبلغ را به قیمت تمام شده اضافه کرده و افزایش قیمت دهد. در صورتی که سیستم‌های ثبت معاملات که امروزه به‌عنوان ابزاری برای شفافیت و حذف واسطه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند، این مراحل را به گونه‌ای تنظیم می‌کنند تا با ایجاد چالش بر سر راه دادوستدهای واسطه‌گری این موارد را به حداقل برسانند. بنابراین طبیعی است که برخی‌ها بخواهند جلوی ایجاد شفافیت را به هر طریقی بگیرند. زمانی که بحث گرد کردن سهمیه‌ها پیش آمد، برخی‌ها که تقاضای ۲ تنی داشتند به جای خرید کردن از تعاونی‌ها، با استفاده از محموله ۲۲ تنی، ده برابر ظرفیت اقدام به خرید کرده و مابه‌التفاوت نیاز خود را در بازار آزاد به فروش می‌رساندند. زمانی در کشور ۲۲ تن مواد اولیه تا ۳۵۰ میلیون تومان و حتی بیشتر قیمت داشت. این مبلغ از سمت مصرف‌کننده نهایی پرداخته می‌شد و در واقع رانتی بود که به‌عنوان هزینه عدم‌شفافیت به واسطه‌گران و سوءاستفاده‌کنندگان پرداخت شده است. اجرایی شدن طرح افق، این روزها بر سر زبان‌هاست. رئیس هیأت مدیره انجمن ملی صنایع پلیمر معتقد است با وجود اینکه این طرح نیازمند اصلاحات جدی است، اما باید توسط واحدهای تولیدی مورد استفاده قرار بگیرد تا با ارائه بازخورد به مجریان آن، بتوانند خطاهای سیستم را مشخص کرده و درصدد رفع آنها برآیند.