روزهای سخت و قشنگ در بورس
گروه بورس - مجید اسکندری: در شرایطی که هنوز بازار سرمایه در میان بسیاری از افراد جامعه ناشناخته بود، حضور بانوان در این بازار و تشکیلات مربوط به آن، پدیده تازهای به شمار میرفت. روزگاری در کشور ما اشخاص معدودی مفهوم بورس را میدانستند، آن هم زمانی که با دیگر کلمات آمیخته میشد مثلا بورس لباس، بورس کفش و... اما کسی کلمه بورس اوراق بهادار را کمتر شنیده بود. قدیمیترها خاطرات خواندنی و قشنگ از عکس العمل مردم در قبال شنیدن کلمه «بورس» دارند، اما از همه جالبتر خاطره خانم ملیحه موذن قمصری است: «وقتی با سازمانها، شرکتها و... تماس میگرفتم و میگفتم از سازمان بورس تماس میگیرم، میگفتند: از سازمان گوشت، بفرمایید خواهش میکنم! آن موقع گوشت کوپنی بود».
قمصری از معدود بانوان قدیمی بازار سرمایه است که هنوز هم با عشق و علاقه و البته دلسوزی فراوان، مسائل این بازار را دنبال میکند. او در سال ۱۳۶۴ از دانشگاه علامه طباطبایی موفق به اخذ لیسانس حسابداری میشود و تحصیلات خود را در رشته MBAادامه داده و فوق لیسانس این رشته را دریافت میکند.
قمصری همزمان با تحصیل، کار حرفهای حسابداری را نیز دنبال کرده و تا سطح کارشناس مالی و عضو هیات مدیره شرکتها و حسابرسی را نیز تا امضای گزارش حسابرسی دنبال میکند.
او در سال ۱۳۶۸ به بازار سرمایه میپیوندد و تا سال ۱۳۷۵در بورس فعالیت میکند. قمصری درباره ورودش به بورس میگوید: «من مدتی بود که از نعمت فرزند برخوردار شده بودم و باید کار سبکتری پیدا میکردم. در جستوجو برای پیدا کردن کار جدید به سازمان بورس برخوردم، تشکیلاتی کوچک در ساختمانی قدیمی در خیابان سعدی جنوبی؛ «پاساژ تقینیا» جز سکوت، هیچ چیز نبود.برای آشنا شدن با فعالیت بورس، تاریخچه فعالیت بورس در قبل از انقلاب را مطالعه کردم.
آمار حکایت از آن داشت که بورس در اختیار مردم نبود. تعدادی از سرمایهداران بزرگ و تعدادی از بانکهای داخلی و دولتی (ایرانی - خارجی) آن را در اختیار داشتند و حضور مردم عادی در این بازار بسیار کمرنگ بود و تنها در سال ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷، تعداد اندکی از مردم به بورس آمده بودند». زمانی که قمصری به بورس میآید، رجایی سلماسی در جایگاه دبیر کلی بورس ایفای نقش میکند. بورس با ۱۲ کارمند و قمصری به عنوان سیزدهمین کارمند، فعالیت خود را آغاز میکند. آن زمان ساعت کار بورس از ۷ صبح تا ۲بعد از ظهر بود و معاملات در روزهای زوج و در ساعتهای ۱۰ تا ۱۲ انجام میشد آن هم با وجود ۵۶ شرکت که بیشتر آنها، شرکتهای قندی بودند، زیرا بیشتر شرکتهای بورس به دلیل تصویب قانون حفاظت و توسعه صنایع، مصادره شدن پس از انقلاب و به تملک درآمدن شرکتها توسط بانکها، از بورس خارج شده بودند و حاصل باقی مانده ۵۶ نماد بورسی بود. همه معاملات بورس به ظاهر در ۶ ساعت در هفته انجام میشد اما در واقع همه چیز در ۶۰ دقیقه در هفته خلاصه میشد و بقیه به گپ و گفتوگوی کارکنان میگذشت. قمصری خاطرات زیادی از بورس داردکه امیدوار است بتواند روزی آنها را در کتابی منتشر سازد:
«آبان ماه ۶۸ در یک صبح بارانی، هنگامی که به سر کار آمدم، صف طویلی از مردم را دیدم که در هوای سرد و در حالی که پتو دور خود پیچیده بودند، دور تا دور ساختمان تقی نیا اجتماع کرده بودند. یک شعبه بانک ملی نزدیک این ساختمان بود و من تصور کردم این صف برای خرید سکه است که آن زمان با قیمت ۳۵۰۰تومان پیش فروش میشد. هنگامی که درب بورس باز شدهمه با کیسههای پولی که مملو از اسکناسهای ۱۰ و ۲۰ تومانی بود به داخل بورس هجوم آوردند. این در حالی بود که تا روز قبل حتی یک نفر هم به بورس نمیآمد. از مردم تقاضا کردیم دو نفرشان به عنوان نماینده بگویند چه میخواهند که گفته شد ما سهام بانک مرکزی را میخواهیم. آن زمان شرکتهای مضاربهای فعال بودند و بانک مرکزی به این نتیجه رسیده بود که باید این شرکتها
جمع آوری شوند. بنابراین دکتر عادلی به آنها گفته بود، به جای سرمایهگذاری در شرکتهای مضاربهای، پول خود را به بورس ببرند و برای شروع کار، بانک مرکزی از سهام متعلق به خود در شرکت سرمایهگذاری ملی ایران، شروع کرده بود، آن هم با عرضه روزی ۱۰۰هزار سهم و این آغاز خصوصیسازی بود که با سیاستهای خصوصیسازی دولت وقت، مقارن شده بود.
دولت برای عرضه شرکتها، جلسات پراکندهای برگزار میکرد و تا سال ۷۰ لیست ۴۰۰ شرکت ارائه شد تا از طریق بورس، خصوصیسازی شوند و این به معنای شروعی جدید برای فعالیت بورس بود.
توسعه بورس با کمک همه پیشکسوتان بازار سرمایه و با خرد جمعی همه دلسوزان بازار صورت گرفت و نقطه آغازین این توسعه آشنا کردن مردم با فرهنگ سهامداری بود: «مردم بر این باور بودند که باید به طور ماهانه یا سالانه سود بگیرند و در این باره از ما سوال میکردند. پیشبینی سود، برگزاری مجمع، مصوبات هیات مدیره و... مفاهیمی بود که مردم با آنها بیگانه بودند؛ ما با تهیه جزوات آموزشی و برگزاری کلاسهایی با امکانات محدود آن زمان به آموزش مردم پرداختیم. روزهای سخت و پرکار اما قشنگ و پرخاطره.
کمکم تعداد شرکتها از ۵۶شرکت به ۲۲۸ شرکت افزایش یافت و ساختار شرکتها تغییر کرد اما مشکلات ما با آنها همچنان افزایش مییافت. حضور نماینده بورس در مجامع یکی از مهمترین مواردی بود که برای دفاع و حمایت از سهامداران خود باید صورت میگرفت اما شرکتها ممانعت میکردند ولی با تدابیر لازم بالاخره محقق شد.» قمصری در دوره فعالیت خود در بورس، سمتهای مدیر نظارت بر شرکتهای بورسی، مدیر پذیرش شرکتها و مدیر نظارت بر معاملات و در نهایت، مشاور دبیر کل ادای وظیفه کرد. پس از گسترش بورس در سالهای ۱۳۷۱و۱۳۷۲ و انتقال به ساختمان حافظ و اختصاص ۱۰ طبقه از ساختمان ۱۹ طبقه به بورس، او به همراه مرحوم کشیشیان برای خرید
نرم افزار اتوماسیون بورس به کانادا رفت.
او در این باره میگوید: «در بورس «کلگری» مستقر شدیم و آموزشهای لازم را دیدیم اما فرآیند فارسیسازی، دشوار بود و این نرمافزار برای اوراق بینام طراحی شده بود در حالی که سهام در کشور ما بانام بود و شرکتها برای وارد کردن نام سهامداران، همکاری نمیکردند و برای نقل و انتقال سهام نیز امکان مراجعه به همه دفاتر امور سهام دشوارتر بود. اما گواهینامههای آبی رنگ سهام طراحی و خلق و جایگزین برگههای قدیمی شد. پس از اتوماسیون مباحثی چون پیوستن به بورسهای منطقه، اطلاع رسانی، شفافیت حسابها، گزینش حسابرسان معتمد و نظرات آنها، تبدیل کارگزاران حقیقی به حقوقی مطرح و اجرا شد.»
قمصری از روند توسعه بورس اظهار رضایت میکند و معتقد است حرکتهای بسیار خوبی در این زمینه انجام شده است. او از جمله کسانی است که به ایجاد شرکتهای سرمایهگذاری کمک فراوانی کرده است:
«من پس از پایان سال ۱۳۷۵ از بورس خارج شدم و به مجموعه سرمایهگذاری صنعت و معدن پیوستم. این مجموعه برخلاف دیگر سرمایهگذاریها، ابتدا پرتفوی خودرا تشکیل داد و سپس وارد بورس شد. من چند سال در این مجموعه بودم تا پرتفوی این شرکت از ۳۰۰ میلیارد تومان فراتر رفت. پس از آن به شرکت سرمایهگذاری ایران و فرانسه آمدم و مدت ۸سال به عنوان مدیر عامل و عضو هیات مدیره این شرکت به فعالیت پرداختم. این شرکت در سال ۱۳۴۵ با مشارکت
۴۰ درصدی بانک «سوسیته دوژنرال» و ۶۰در صدی بانک توسعه صنعتی تشکیل شده بود و حاصل آن، طراحی ۲۸ پروژه صنعتی و تجاری بود که تعداد محدودی از آنها به پایان رسید و برخی نیمهتمام ماند.
در مدت ۸ سال فعالیت خود در این شرکت، سعی کردم همه پروژههای قبلی را اجرا کنم و تعدادی از شرکتها از جمله کنتورسازی، پارس سوئیچ، آبفر و... را به بورس آوردم.» قمصری تا سال ۱۳۸۹ در این شرکت فعالیت میکند و از ابتدای ۱۳۸۹ تا کنون فعالیت خود را با تاسیس موسسه تامین منابع مالی «موسسه نوین راهبرد تامین» ادامه داده است: «سعی میکنم آنچه را طی این سالها آموخته ام در قالب برخی ابزارهای نوین تامین مالی طراحی و اجرا کنم که از آن جمله میتوان به «اوراق نوسازان» برای بازسازی بافت فرسوده شهر تهران که با مجوز بانک مرکزی همراه بود، اشاره کرد که فقط در تهران عرضه شد و به میزان بیش از ۲۰۰ میلیارد تومان منابع مالی برای شهرداری تهران تامین کرد».
قمصری از همه مدیران و گروههایی که بعد از او و دیگران به بورس آمدند تشکر و قدردانی میکند و معتقد است بازار را ساماندهی و تعاملات خوبی را برقرار کردهاند. اما او انتقادهایی هم دارد:
«امکان تامین منابع مالی از بازار برای شرکتها ضعیف است و ابزار کافی در این زمینه طراحی نشده است و تنها افزایش سرمایه وجود دارد که پروسه آن نیز بسیار طولانی است در حالی که با توجه به نرخ ارز، تورم و شرایط اقتصادی حاکم، نیاز به نقدینگی ارزانتر و سریعتر وجود دارد. بنا براین اگر ابزارهایی تامین شوند که پیچ و خم کمتری داشته باشند و البته ضوابط قانونی و حقوقی را رعایت کنند، تمایل برای پیوستن شرکتها و سرمایهگذاران به بورس افزایش مییابد، تولید رشد میکند و بالطبع افزایش تولید ناخالص داخلی و افزایش EPS شرکتها را نیز به دنبال خواهد داشت».
او در کنار فعالیتهای روزمره،به مطالعه کتابهای تاریخی و ورزش نیز میپردازد ضمن اینکه عاشق طبیعت است. برای او وهمه بانوان متخصص و زحمتکش بازار سرمایه موفقیت آرزو داریم.
ارسال نظر