چین آمریکا را جا میگذارد
دنیای اقتصاد- گزارش جدیدی که توسط سازمانهای اطلاعاتی آمریکا تهیه شده و شورای اطلاعات ملی ایالات متحده آمریکا آن را منتشر کرده است، نشان میدهد که اقتصاد چین که اکنون دومین اقتصاد بزرگ جهان است، طی کمتر از دو دهه آینده از اقتصاد ایالات متحده پیشی خواهد گرفت و به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل خواهد شد؛ در بخش دیگری از این گزارش آمده است که تا سال ۲۰۳۰ قاره آسیا به لحاظ قدرت جهانی ، آمریکای شمالی و اروپا را پشت سر خواهد گذارد و این در شرایطی خواهد بود که اقتصادهای اروپا، ژاپن و روسیه به سیر نزولی خود ادامه خواهند داد. در ادامه این گزارش آمده است: «فناوری همچنان اهرم بزرگی محسوب خواهد شد. «غولهای» آینده اینترنت مانند گوگل یا فیسبوک ، بر کوهی از دادهها قرار خواهند گرفت و بیدرنگ با اشاره سر انگشتان خود به اطلاعاتی دست خواهند یافت که اغلب دولتها آن اطلاعات را در اختیار نخواهند داشت.» این اطلاعات، شرکتهای خصوصی را قادر خواهد ساخت که بر رفتار نهادهایی بزرگ همچون دولتها تاثیر گذارند. استفاده گسترده از فناوریهای نوین ارتباطی بهآن معناست که شبکههای اجتماعی شهروندان را قادر خواهد ساخت به یکدیگر بپیوندند و دولتها را به چالش کشند، به مانند همان چیزی که در خاورمیانه روی داده است. شورای اطلاعات آمریکا در پیشبینی اوضاع جهان تا سال 2030 اعلام کرد
سبقت اقتصاد چین از آمریکا در کمتر از دو دهه آینده
شادی آذری
گزارش جدیدی که توسط سازمانهای اطلاعاتی آمریکا تهیه شده و شورای اطلاعات ملی ایالاتمتحده آمریکا دوشنبه شب آن را منتشر کرد، نشان میدهد که اقتصاد چین که اکنون دومین اقتصاد بزرگ جهان است، طی کمتر از دو دهه آینده از اقتصاد ایالاتمتحده پیشی خواهد گرفت و به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل خواهد شد.
به گزارش رویترز، این گزارش که به پیشبینی وضعیت جهان تا سال۲۰۳۰ پرداخته و عنوان «روندهای جهانی ۲۰۳۰: دنیاهای جایگزین» بر آن نهاده شده، آمده است که تا سال ۲۰۳۰ قاره آسیا به لحاظ قدرت جهانی، آمریکای شمالی و اروپا را پشت سر خواهد گذارد. در این گزارش آمده است: «در این شرایط اقتصادهای اروپا، ژاپن، و روسیه به سیر نزولی کند خود ادامه خواهند داد.»
سازمان منتشرکننده این گزارش، شورای اطلاعات ملی ایالاتمتحده آمریکا، نهاد تحلیلگر اداره ملی اطلاعات آمریکاست. این گزارش علاوه بر تحلیلهای اطلاعاتی آمریکا، نظرات کارشناسان خارجی و بخش خصوصی را نیز در بر دارد. این پنجمین گزارش از سری گزارشهایی از این دست است. گزارش پیشین در سال ۲۰۰۸ منتشر شده بود. هدف از انتشار این گزارشها نه پیشبینی آینده که ایجاد محرکی است برای «تفکر استراتژیک» توسط سیاستگذاران آمریکایی.
بر اساس این گزارش، سلامت اقتصاد جهانی تا حدود زیادی به پیشرفت جهان در حال توسعه بستگی خواهد داشت و نه غرب. در گزارش چنین آمده است: «انتظار میرود چین، تا سال ۲۰۳۰ همچنان از هندوستان جلوتر باشد، اما کاهش فاصله این دو اقتصاد از آن سال آغاز خواهد شد.»
گزارش همچنین میافزاید: «نرخ رشد اقتصادی هندوستان افزایش خواهد یافت و نرخ رشد اقتصادی چین کاهش را تجربه خواهد کرد. در سال ۲۰۳۰ هندوستان همان نقش موتور محرکه اقتصاد جهان را ایفا خواهد کرد که امروز چین بر عهده دارد. نرخ رشد اقتصادی فعلی چین که اکنون در حدود ۸ تا ۱۰ درصد است، احتمالا تا سال ۲۰۳۰ تنها به خاطرهای دور تبدیل خواهد شد.»
در این گزارش آمده است که رشد اقتصادی در بازارهای نوظهور موجب ابداعات در بخش تکنولوژی خواهد شد و جریان انتقال شرکتها، ایدهها، کارآفرینان و سرمایه به سوی کشورهای در حال توسعه سرعت خواهد گرفت. گزارش میافزاید: «طی ۱۵ تا ۲۰ سال آینده فعالیتهای تکنولوژیک بیشتری به سمت جهان در حال توسعه سوق خواهد یافت چون شرکتهای چندملیتی، بر بازارهای نوظهوری تمرکز خواهند کرد که بیشترین رشد را دارند، و شرکتهایی از چین، هندوستان، برزیل و سایر اقتصادهای نوظهور به سرعت در سطح جهانی رقابتی میشوند.»
تکنولوژی کمک خواهد کرد که قدرت از هر کشور منفردی به «شبکههای چند وجهی و بیشکل» منتقل شود تا بر سیاستهای جهانی تاثیر گذارد. در ادامه آمده است: «فناوری همچنان اهرم بزرگی محسوب خواهد شد. «غولهای» آینده اینترنت مانند گوگل یا فیسبوک امروز، بر کوهی از دادهها قرار خواهند گرفت و بیدرنگ با اشاره سرانگشتان خود به اطلاعاتی دست خواهند یافت که اغلب دولتها آن اطلاعات را در اختیار نخواهند داشت. این اطلاعات شرکتهای خصوصی را قادر خواهد ساخت که بر رفتار نهادهایی بزرگ همچون دولتها تاثیر گذارند.
استفاده گسترده از فناوریهای نوین ارتباطی به آن معناست که شبکههای اجتماعی شهروندان را قادر خواهد ساخت به یکدیگر بپیوندند و دولتها را به چالش کشند، به مانند همان چیزی که در خاورمیانه روی داده است، اما در عین حال به دولتها «توانایی بینظیری میدهد که بتوانند بر شهروندانشان نظارت داشته باشند.»
در خاورمیانه، جوانانی که بهار عربی را به راه انداختند، به تدریج به جمعیت سالمند تبدیل میشوند و در شرایطی که فناوریهای نوین منابع تازهای از نفت و گاز را برای جهان تامین میکنند، اقتصاد خاورمیانه نیازمند آن خواهد شد که دارای منابع متنوع شود. «اما خط سیر خاورمیانه به دورنمای سیاسی آن بستگی خواهد داشت.» در این گزارش آمده است که تروریسم گروههای اسلامگرای افراطی تا سال ۲۰۳۰ پایان خواهد پذیرفت، اما تروریسم به طور کامل از بین نخواهد رفت زیرا دولتها به دلیل «حس شدید ناامنی» از چنین گروههایی استفاده خواهند کرد.
در این گزارش آمده است: «در شرایطی که دسترسی به فناوریهای مرگبار و ویرانکننده گستردهتر میشود،ممکن است افرادی که در چنین زمینههایی چون سیستمهای سایبری متخصص هستند، خدمات خود را به بزرگترین خریداران از جمله گروههای تروریستی بفروشند البته آنها بر تلفات زیاد تمرکز چندانی ندارند و بیشتر به خرابکاری گسترده در چرخه اقتصادی و مالی علاقهمندند.»
در دو دهه آینده شاهد گسترش فناوریهای مرگبار و «طیف گستردهتری از ابزارهای جنگی در دسترس» به ویژه سلاحهای با دقت بالا، تسلیحات سایبری و زیستی، خواهیم بود. رقابت تسلیحات سایبری به راه خواهد افتاد چون دولتها سعی خواهند کرد در برابر حملات سایبری از زیرساختهای خود محافظت و زرادخانههای خود را به تسلیحات سایبری مجهز کنند. این گزارش تاکید کرده است: «البته میزان تاثیر ابزارهای سایبری در شکلدهی آینده جنگها مشخص نیست.»
تاریخدانانی که در زمینه جنگها تخصص دارند بر این باورند که جایگاه قدرت سایبری میتواند به مثابه جایگاه نیروی هوایی در اوایل قرن بیستم باشد که توانسته بود نقشی برجسته را ایفا نماید، اما نتوانسته بود به توانمندیای تبدیل شود که برخی از طرفدارانش از آن به عنوان قدرت پیروزی در جنگ یاد کرده بودند.
این گزارش مینویسد: «پتانسیل فناوری اطلاعات آینده در انقلابهایی متجلی خواهد شد که در آن افراد تنهایی که به مانند هم فکر میکنند، از طریق جنبشهای شبکههای اجتماعی و بکارگیری فناوری اطلاعات با یکدیگر همکاری خواهند کرد.»
ارسال نظر