محمدامین کیان ارثی

مشغول مطالعه یادداشت روز گذشته جناب آقای خزلی خرازی بودم و از خود پرسیدم مواردی که به درستی توسط ایشان مطرح شده و جزو استانداردهای جهانی است از چه روی تاکنون در کشور ما عملی نشده و اصولا یا اعمال آنها امکان‌پذیر می‌باشد یا خیر؟ مورد شماره یک مشخص کردن قیمت پیشنهادی فروش از مدت‌ها قبل و تعهد بازخرید توسط موسسات تامین سرمایه؛ در این خصوص اولین مانعی که وجود دارد، مشخص نبودن قیمت حتی برای عرضه‌کنندگان است.

در واقع وقتی اصطلاح کشف قیمت را به کار می‌بریم به نوعی این موضوع شامل حال خود فروشنده نیز می‌باشد که به کرات و مرات در عرضه‌های اولیه خصوصا از نوع دولتی مشاهده شده است.

درباره تعهد بازخرید که بسیار به‌جا و منطقی هم به نظر می‌رسد، تنها در عرضه‌های خرد و متوسط می‌توان به صورت کاربردی به آن فکر کرد، زیرا بنا بر مثال زده شده در مورد عرضه پتروشیمی خلیج فارس آن‌طور که به نظر می‌رسد هیچ موسسه تامین سرمایه‌ای در این کشور توانایی سپردن چنین تعهدی را نخواهد داشت.

پیرامون مورد شماره دو در مورد تاریخ عرضه خصوصا آنچه مربوط به مثال اخیر یعنی صنایع پتروشیمی خلیج فارس وجود داشت؛ این مهم البته، لزوم وجود یک برنامه مدون استراتژیک و طبعا طولانی مدت خصوصا در ارتباط با بازار سرمایه را گوشزد می‌کند.

با مطالعه بقیه موارد مطروحه توسط جناب خرازی نتیجتا می‌توان گفت در صورت وقوع دو مورد اول که لزوما تصمیم‌گیری در ارکان اجرایی اقتصاد کشور را می‌طلبد بقیه موارد طبعا با اندکی تلاش توسط دیگر عوامل حاضر در بازار به راحتی قابل دستیابی است.