علی‌اکبر غزنوی
همان‌طور که مستحضرید طبق بند ۳ صورتجلسه شماره ۳۴/۴ مورخ ۲۶/۱۱/۱۳۹۰ شورای عالی جامعه حسابداران رسمی ایران شرایط مدیر حسابرسی به منظور شراکت در موسسات حسابرسی به شرح ذیل مورد تصویب اعضای شورای عالی قرار گرفت.

الف: اعضای جامعه در صورتی که پس از ارتقا به سمت سرپرست ارشد حسابرسی، دارای سه سال سابقه حسابرسی تمام وقت در رده مزبور در موسسات حسابرسی عضو جامعه یا سازمان حسابرسی باشند، از نظر جامعه در سطح «مدیر حسابرسی» شناخته می‌شوند.
ب: حسابداران رسمی در سطح «مدیر حسابرسی» موضوع بند «الف» یادشده، در صورتی که حداقل دارای سه سال سابقه کار تمام وقت در رده مدیر در موسسات حسابرسی عضو جامعه یا سازمان حسابرسی باشند و طی این مدت، مسوولیت برنامه‌ریزی و سرپرستی یا مدیریت فنی حسابرسی صورت‌های مالی حداقل ۲۰ شرکت را عهده‌دار باشند، مشروط به موفقیت در آزمون مدیری، جامعه واجد شرایط شریک موسسات حسابرسی شناخته خواهند شد.
حال با توجه به مصوبه یادشده اهم موارد به شرح ذیل مطرح است:
۱- بیایید این مصوبه را در شرایط عادی این چنین بررسی کنیم که اگر یک نفر کارشناس حسابداری پس از فارغ‌التحصیلی در دانشگاه به صورت پیوسته در موسسه‌ای مشغول به کار شود و براساس آیین نامه‌های جامعه در آزمون‌های تعیین رده نیز شرکت کند و در آزمون حسابداران رسمی نیز در فرجه خود قبول شود حدود چند سال طول می‌کشد که براساس این مصوبه بتواند به عنوان شریک در موسسه‌ای شاغل شود یا اینکه بتواند به کمک حسابداران رسمی دیگر موسسه‌ای تاسیس کند:
با توجه به جدول بالا مشاهده می‌شود که یک فرد در شرایط ایده آل و حداکثر ظرفیت خود اگر بخواهد در این حرفه خدمات‌رسانی کرده و نتیجه کار خود را ببیند باید حدود 13 سال صبر کند.
حال اگر شما شرکت‌کنندگان در آزمون را مورد بررسی قرار دهید فکر می‌کنید چند درصد از شرکت کنندگان در آزمون حسابداران رسمی به‌طور واقعی در شرایط ایده آل مطرح شده قرار دارند حال اگر فردی چند سال پیش آزمون‌های تعیین رده و حسابدار رسمی بماند فکر می‌کنید چند سال طول می‌کشد تا یک فرد به مدارج عالی حرفه‌ای خود برسد؟
2- مساله بعدی در خصوص آزمون تعیین رده‌ها است گامی مثبتی که توسط جامعه حسابداران رسمی در سال 1390 برداشته شد و آن این است که در بند الف مصوبه یادشده اشاره شده است که اعضای جامعه در صورتی که پس از ارتقا به سمت سرپرست ارشد حسابرسی، .... مدیر حسابرسی شناخته می‌شوند. حال این سوال مطرح است که کسی که در آزمون حسابداران رسمی قبول می‌شود آیا باید آزمون تعیین رده سرپرست ارشدی را که در سطح پایین تری از آزمون جامعه است را نیز باید بگذارند؟
۳- مساله بعدی نیز این است که اگر فردی در آزمون جامعه حسابداران رسمی قبول نشود، ولی آزمون سرپرست ارشدی را گذرانده باشد و به سطح مدیری از نظر سوابق رسیده باشد آیا مدیر حسابرسی شناخته می‌شود یا خیر؟
4- آیا تمام موسسات اجازه خواهند داد افرادی که به این سطح برسند گزارش حسابرسی را امضا کنند؟
و سایر سوالات متفاوت دیگری که در این راستا وجود دارد که به قضاوت خوانندگان می‌گذارم.
در آخر نیز گلایه خود را نیز نسبت به صاحب نظران عزیز از جمله آقایان گارو هوانسیان‌فر و سایر عزیزانی که مقالات آنها را پیگیری می‌کنم دارم که چرا آنها این گونه مصوبات را مورد نقد و بررسی قرار نداده‌اند؟ آیا با توجه به نرخ حق‌الزحمه پایین پرسنل موسسات و شرایط سخت کاری این حرفه و این مصوبه آیا انگیزه‌ای برای جوانان جهت گام نهادن در این راه به وجود آورد؟
آیا بهتر نبود اعضای محترم شرط شرکت در آزمون را تغییر می‌دادند به عنوان مثال کسانی حق شرکت در آزمون را داشته باشند که دارای مدرک رده حسابرس ارشدی یا سرپرستی یا سرپرست ارشدی را داشته باشند و ....؟ و سوالاتی که در این زمینه مطرح است.