قیمتهای تضمینی را با خرید تضمینی اشتباه نگیرید!
غلامرضا خانکشی پور، عضو موسسه تحقیقات برنج کشور معتقد است که بسیاری از اعتراضها در خصوص تعیین قیمت برنج، به این دلیل است که هنوز بسیاری از افراد قیمت تضمینی را با خرید تضمینی اشتباه میگیرند. وی در این خصوص به خبرنگار دنیای اقتصاد گفت: قیمت تضمینی و خرید تضمینی دو مفهوم متفاوت دارند که غالبا با هم اشتباه گرفته میشوند. گاهی به دلیل عدم آگاهی، زمانی که قیمت تضمینی اعلام میشود از آن انتظار مفهوم خرید تضمینی را دارند. خانکشی پور در ادامه گفت: قیمت تضمینی، قیمت کف و پایه است، قیمت حداقلی که پوشش دهنده هزینههای تولید باشد و هیچ اصرار یا برنامه ای برای خرید ندارد بلکه محصول را به نحوی حمایت میکند که اگر به هر دلیلی کشاورز نتوانست در بازار محصول خود را به فروش برساند، و کالا نتوانست در بازار قیمت خود را پیدا کند، تولیدکننده متضرر نشود.
غلامرضا خانکشی پور، عضو موسسه تحقیقات برنج کشور معتقد است که بسیاری از اعتراضها در خصوص تعیین قیمت برنج، به این دلیل است که هنوز بسیاری از افراد قیمت تضمینی را با خرید تضمینی اشتباه میگیرند. وی در این خصوص به خبرنگار دنیای اقتصاد گفت: قیمت تضمینی و خرید تضمینی دو مفهوم متفاوت دارند که غالبا با هم اشتباه گرفته میشوند. گاهی به دلیل عدم آگاهی، زمانی که قیمت تضمینی اعلام میشود از آن انتظار مفهوم خرید تضمینی را دارند. خانکشی پور در ادامه گفت: قیمت تضمینی، قیمت کف و پایه است، قیمت حداقلی که پوشش دهنده هزینههای تولید باشد و هیچ اصرار یا برنامه ای برای خرید ندارد بلکه محصول را به نحوی حمایت میکند که اگر به هر دلیلی کشاورز نتوانست در بازار محصول خود را به فروش برساند، و کالا نتوانست در بازار قیمت خود را پیدا کند، تولیدکننده متضرر نشود. به طور مثال امسال از کشاورزان خواسته شد که برنج پرمحصول گوهر را به عمل بیاورند اما پس از برداشت، نه واسطهها و نه مردم از این محصول استقبال نکردند و این محصول روی دست کشاورز ماند و او سال بعدی دیگر این محصول را نخواهد کاشت. در چنین شرایطی قیمت تضمینی، هزینههای کشاورز را میپردازد (هزینههای تولید و فرصت) در این صورت کشاورز سود میکند اما سود اقتصادی نمیکند. در صورتی که محصول بتواند در همان ابتدای کار قیمت خود را در بازار پیدا کند، کشاورز دیگر نیازی نمیبیند که محصولش را به قیمت تضمینی به دولت بفروشد. پس قرار نیست مثلا کیفیت برنج شیرودی یا خزر به نحوی باشد که کشاورز حتما به دولت بفروشد، بلکه قرار است اگر در بازار فروخته نشد، کشاورز به قیمت تضمینی به فروش برساند. پس در حقیقت قیمت تضمینی همیشه قیمت کف است تا کشاورز این فرصت را داشته باشد که محصولش را در بازار بفروشد و ضرر نکند.
خانکشی پور در ادامه گفت: از آنجا که برنج کالایی است که قابلیت حضور در بازار را دارد، سیاستهای قبلی و فعلی دولت به نحوی بوده است که در چارچوب قیمت تضمین شده قرار بگیرد؛ البته این برای آن دسته از محصولاتی است که کشاورز راغب به تولید آن و دولت نیز راغب به خرید آن باشد. اگر قیمت تضمینی برای محصولی که مقبولیت ندارد و مردم پسند هم نیست، بالاتر از حد لازم باشد، دولت از کشاورز خریداری کرده و انبار میکند تا مشتری آن پیدا شود تا اولا کشاورز متضرر نشود و ثانیا محصولی مورد حمایت قرار بگیرد که در عرضه اولیه توسط تولیدکننده، از آن استقبال نشده است (مثل برنج خزر یا شیرودی) تا این محصول نیز در نهایت به فروش برسد. اما اگر برنجی نتوانست این جایگاه را در بازار پیدا کند، از آنجا که قیمت تضمینی قیمت کف است، نشان دهنده این است که تولید آن برای کشاورز به صرفه نیست و او در سالهای بعدی از تولید آن محصول صرف نظر خواهد کرد. قیمت تضمینی سیاستی است که هم به بازار توجه میکند و هم به منافع تولیدکننده تا زیانی متوجه کسی نباشد.
عضو موسسه تحقیقات برنج کشور در ادامه گفت: از آنجا که دولت قصد دارد بازار را تحت کنترل خود داشته باشد، از کشاورز حمایت کرده و جلوی خروج قانونی یا غیرقانونی محصول را بگیرد (خصوصا در مورد محصول استراتژیکی مثل گندم)، و از آنجا که در بسیاری از موارد دولت مصمم است تولید محصول خاصی را با کیفیت مورد نظر خود از کشاورز طلب کند یا مصرف محصولی را عمدا به منظور تغییر ذائقه عموم در بین مردم ترویج دهد، در نتیجه سیاست خرید تضمینی را در پیش گرفت که تعیین قیمت در آن بر مبنای قیمتی است که بتواند جوابگوی انتظارات دولت در خصوص آن محصول باشد. یعنی این قیمت دیگر قیمت پایه یا کف نیست. در چنین شرایطی دولت از پیش برای کشاورز تعیین میکند که شرایط و کیفیت محصول در نهایت چه باید باشد. به طور مثال کشاورز باید در کلاس هایی که از سوی وزارت جهاد کشاورزی تشکیل میشود شرکت کند تا بداند که چه میزان سم، کود و... برای یک محصول خاص استفاده کند. خانکشی پور
اضافه کرد: این طور میتوان گفت که سیاست خرید تضمینی در دل خودش یارانه دارد به این معنی که به جای اینکه دولت یارانه را به شکل نقدی یا غیرنقدی به کشاورز بپردازد، در قالب محصول هدف این یارانه را پرداخت میکند. قیمتی که در خرید تضمینی تعیین میشود میتواند حتی از قیمت آن محصول در بازارهای جهانی نیز بالاتر باشد. به طور مثال خرید تضمینی به قیمت بسیار بالاتر از قیمت جهانی در کشور ژاپن در حال انجام است که در نتیجه آن هم مصرفکننده از محصول نهایی راضی است و هم کشاورز راغب به تولید آن محصول است. عضو موسسه تحقیقات برنج کشور میگوید: در داخل کشور نیز چند ماه پیش قیمت خرید تضمینی مشخص شد اما بسیار پایین تر از حد انتظار بود که به موجب آن خطر صادرات قانونی یا غیر قانونی برای محصولاتی که نیاز داخلی به آنها وجود دارد، پدید آمد چراکه قیمت جهانی بالاتر از قیمت خرید تضمینی بود، اما در نهایت با تغییراتی این قیمت اصلاح شد. خانکشیپور میگوید من از خرید تضمینی حمایت میکنم و دولت باید از سیاست تعیین قیمت تضمینی، به سمت خرید تضمینی تغییر رویه داده و از محصولات هدف حمایت کند تا در اثر آن هم تولید کشاورز تضمین شود تا تولید افزایش پیدا کند و هم مدیریت زراعی با سرعت بسیار بالایی اصلاح و هدایت شود. به طور مثال اگر تولید گندم در حال حاضر ۲۳۰۰ هزار تن است، با اجرای سیاست خرید تضمینی میتوان تولید را به بیش از ۵۰۰ هزار تن افزایش داد. به طور کلی میتوان گفت که خرید تضمینی، از سویی ضمانت کننده ارتقای کشاورزی در کشور است و از سوی دیگر معیشت کشاورز را تامین میکند. با این روش حتی دولت میتواند با خرید گران تر از کشاورز و در اختیار داشتن عمده محصول، به راحتی بازار واسطهگری را در این میان کنترل کرده و از نوسانات قیمتی شدید و دخالتهای سازمان یافته
واسطهگران در بازار نیز جلوگیری کند. با اجرای نوعی سیاست تشویقی، تنبیهی یا کنترل در عرضه، از سوی دولت، عملا شبکه واسطهگری ناچار است راه فعالیت سالم را پیدا کرده و نقش خود را در اقتصاد اصلاح کند. چراکه نمیتوان نقش واسطهها در اقتصاد را نادیده گرفت.
ارسال نظر