اگر اقتصاد کشورها را در قالب یک رایانه، متشکل از سختافزار و نرمافزار تصور کنیم، علل رشد و توسعه کشورها بهتر درک میشود. اما در اقتصاد متعارف و به تبع آن کتابهای درسی اقتصاد، این لایه نرمافزاری اقتصاد معمولا نادیده گرفته شده است. در اقتصاد مرسوم تلاش میشود تولید و تخصیص کالاها و خدمات برحسب استفاده از نهادههای ملموس توصیف شود؛ چیزهایی که میتوان دید و احساس کرد؛ مانند تسمههای نقاله کارخانه، ماشینابزار و نیروی کار.