شماره روزنامه ۶۰۴۰
|

آرشیو اخبار :

  • گابریلا لازاریدیس/ جیووانا کامپانی/ آنی بنونیست و دیگران ترجمه: محمدحسین باقی
    در این مجموعه که به‌صورت پاورقی ترجمه می‌شود هدف اصلی همانا شناسایی این است که چگونه گروه‌های پوپولیستی دست‌راستی گروه‌های دوگانه «ما» و «دیگران» و دوگانه‌های جنسیتی را می‌سازند.
  • گابریلا لازاریدیس/ جیووانا کامپانی/ آنی بنونیست و دیگران ترجمه: محمدحسین باقی
    در نهایت، پوپولیسم بسته به نوع سازمان‌های پوپولیستی که در کشورهای خاص درحال رقابت هستند، اغلب به منزله کلیدواژه‌ای برای ابراز موضعی خاص در حوزه سیاسی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این منطق، این معناشناسی مکانی است که باید برای قابل درک کردن «پوپولیسم» مورد ملاحظه قرار گیرد.
  • آناهیتا پولاد
    پوپولیسم آشفته‌‌بازار سیاسی خطرناکی است که کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه را به تساوی درمی‌نوردد. در اروپا، آمریکا، هند و بسیاری کشورهای دیگر صندوق‌های رای به گروه‌های راست افراطی لبخند می‌زنند.
  • گابریلا لازاریدیس/ جیووانا کامپانی/ آنی بنونیست و دیگران ترجمه: محمدحسین باقی
    برخی نویسندگان مانند «کریک» پوپولیسم را چنین تعریف کرده اند: «سبکی از سیاست و لفاظی برای برانگیختن اکثریت، یا دست‌کم، آنچه به اعتقاد رهبرانشان اکثریت تلقی می‌شود که خارج از دایره جامعه بوده یا هستند یا خود را چنین تصور می‌کنند و از سوی یک نظام آموزشی مورد تحقیر و تمسخر قرار می‌گیرند.» در یک سطح کلی‌تر، پوپولیسم می‌تواند به منزله تصویری از آن چیزی دیده شود که «آلبرت هیرشمان» در سه‌گانه مشهور خود از اعتراضات آن را «صدا» می‌نامد. پوپولیسم همواره شکلی از اعتراض علیه نهاد است که با صدای بلند بیان می‌شود؛ به‌گونه‌ای‌که برانگیزاننده مخاطبان بسیاری است.
  • گابریلا لازاریدیس/ جیووانا کامپانی/ آنی بنونیست و دیگران ترجمه: محمدحسین باقی
    «ماد» در سال ۲۰۰۷ میان پوپولیسم به‌عنوان ایدئولوژی و پوپولیسم به‌عنوان سبک تمایز نهاد. او به‌طور قطع بیان می‌کند که با وجود افق دید بزرگ‌تر اولی اما با چالش‌های اساسی از دومی برمی‌خیزد. اگر پوپولیسم به‌عنوان «سبک سیاسی» فردی تلقی شود، نو بودن و مبانی‌اش شایسته تحلیل هستند.
  • گابریلا لازاریدیس/ جیووانا کامپانی/ آنی بنونیست و دیگران ترجمه: محمدحسین باقی
    برخی مانند «تاگی یف» در اثری با عنوان «پوپولیسم ملی» آن را به منزله برچسبی به‌کار می‌برند که همواره برای توصیف راست افراطی مدرن به‌کار گرفته شده است. برای نویسندگان دیگری مانند «جرمانی» هر پوپولیسمی (حتی آنهایی که در کشورهای آمریکای لاتین هستند) ملی‌گراست. اسمیت بر این باور است که «ملت به منزله یک خانواده بزرگ تلقی می‌شود، اعضا همچون خواهران و برادران سرزمین مادری یا پدری هستند و به زبان مادری سخن می‌گویند. به این ترتیب، خانواده ملت جایگزین خانواده فرد می‌شود اما وفاداری قوی و دلبستگی آشکار به‌دنبال می‌آورد.» با این حال، محققان فمینیست استدلال می‌کنند که چنین تفسیری نشان می‌دهد که ملت بر مبنای تبعیض و نابرابری جنسی بنا شده و وزن یا اهمیتی قابل توجه به جنسیت در ساخت هویت‌ها اختصاص نمی‌دهد. در نهایت، پوپولیسم…
  • گابریلا لازاریدیس/ جیووانا کامپانی/ آنی بنونیست و دیگران ترجمه: محمدحسین باقی
    در بخش قبل به تعریفی از ملی‌گرایی اشاره و گفته شد که تفسیر ملی‌گرایانه از پوپولیسم مردم را با «ملت قومی» برابر دانسته و بنابراین ارزش ابدی جامعه ارگانیک را تقویت و طبیعت طردگرایانه‌اش را مستحکم می‌سازد.
  • گابریلا لازاریدیس/ جیووانا کامپانی/ آنی بنونیست و دیگران ترجمه: محمدحسین باقی
    طیف گسترده تعاریف پوپولیسم بیان تمام معیارهایی را که برای یک توضیح محکم از این مفهوم لازم تلقی می‌شود، دشوار می‌سازد. تمام تعاریف نشان‌دهنده ابهام تشکیل‌دهنده این مفهوم است درحالی‌که محققان آن را سبکی از استدلال سیاسی می‌نگرند که می‌تواند تقریبا در تمام احزاب یافت شود.
  • گابریلا لازاریدیس/ جیووانا کامپانی/ آنی بنونیست و دیگران ترجمه: محمدحسین باقی
    پذیرش گسترده و برچسب «پوپولیستی» که به بسیاری از سازمان‌ها زده می‌شود نه تنها به تورم واژگان جدید حول پوپولیسم کمک می‌کند (واژگانی مانند نو پوپولیسم، پوپولیسم ملی، یورو پوپولیسم، پوپولیسم مدرن، پوپولیسم جدید) بلکه فراوانی تعاریف در دسترس در این ادبیات را توضیح می‌دهد.
  • گابریلا لازاریدیس/ جیووانا کامپانی/ آنی بنونیست و دیگران ترجمه: محمدحسین باقی
    انتخابات سال ۲۰۱۴ در اروپا شاهد ظهور احزابی بود که با برچسب «پوپولیست» در تمام اتحادیه اروپا شناخته شدند. اکنون «پوپولیسم» به مساله‌ای مهم در بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپایی تبدیل شده است. یک «روح» درحال شکار اروپا است؛ روحی به نام «پوپولیسم.» انواع مختلف احزاب و جنبش‌های سیاسی که با برچسب «پوپولیست» شناخته می‌شوند موجب شده برخی محققان آن پدیده را «آفتاب‌پرست» بنامند. برای مثال «کارلین پریستر» عنوان «نزدیک شدن به آفتاب‌پرست» را برای تیتر کتاب خود در سال ۲۰۱۲ انتخاب کرد که در آن وی به «پاول تاگارت» ارجاع داد که از «ویژگی آفتاب‌پرست‌گونه» و «تو خالی» پوپولیسم سخن می‌گوید.