آرشیو اخبار : مدیران
-
هنگامیکه رقابت منجر به رفتارهای نگرانکننده میشود
نویسنده: David R. King مترجم: الهام علایی بسیاری از مفاهیم تجاری مهم از سطوح سازمانی و صنعتی به سطح فردی تنزل پیدا میکنند و دوباره به جایگاه خود برمیگردند. یک نمونه از این مفاهیم، مرتبط با رقابت و ساختار دوگانه آن است. یک جنبه مفهوم رقابت، مربوط به اندیشه بنیادی تهیه محصولات بهتر با قیمت پایینتر برای مشتریان است. برای مثال، رقابت میان دو شرکت Intel و AMD در تولید ریزتراشههای کامپیوترهای شخصی، نقش مهمی در اصلاح قیمت این محصول ایفا میکند. این مفهوم، برداشت متداول از «رقابت» است؛ اما این رقابت میتواند آنقدر شدید باشد که منجر به رفتارهای نگرانکننده شود.
-
سناریوهای توقف جستوجو برای مشتری
نویسنده: Diane Helbig مترجم: مریم رضایی تصور کنید صاحب یک کسبوکار کوچک طرحی برای جستوجوی مشتری ایجاد و اجرا میکند. شرکت آنها هرچه پیش میرود، به نتایج بهتری در این زمینه میرسد. این نتایج شامل برگزاری جلسات با مشتریان احتمالی، طرحهای پیشنهادی و فروش میشود. هر چقدر سرشان شلوغتر میشود، کمتر میتوانند جستوجو برای مشتریان جدید را دنبال کنند. در حقیقت، آنها به دلیل مشغله کاری مجبور میشوند از جستوجوی فعال دست بکشند و حتی ممکن است خودشان هم متوجه این موضوع نشوند!آیا این شرایط برای شما آشنا است؟ ممکن است این طور باشد.
-
افزایش قیمت بیشاز کاهش حجم کالا مشتری را عصبانی میکند
مترجم: نگار حاجیزاده منبع: kellogg در یک مطالعه در مورد عکسالعمل مصرفکنندگان در برابر افزایش قیمتها و اندازه بستهبندیها، مشخص شد عکسالعمل خریداران نسبت به پرداخت هزینه بالاتر، شدیدتر از عکسالعملشان نسبت به دریافت مقدار کمتر کالا است. این واقعیت، مکانیسمی را در اختیار شرکتها میگذارد تا با استفاده از آن بتوانند اثر افزایش قیمتها را بدون جلب توجه مصرفکنندگان کمرنگ کنند. کوچک کردن سایز بستهبندیها - با کمکردن نامحسوس حجم محصول در هر بسته- در مورد بسیاری از محصولات مصرفی در ایالات متحده آمریکا رایج شده است.
-
چگونگی پرکردن شکاف نسلهای مدیران
مترجم: میثاق شمشیری منبع: mindtools مدیر با تجربه، در یک شرکت پر سابقه بازنشسته شده است. به جای او، یک نیروی جوان که بهتازگی از محیط دانشگاه آمده، مدیریت را بر عهده میگیرد. مدیر تازه با آرزوها و انرژی نو، کارش را با کمی استرس شروع میکند. چند وقت که از انجام تغییرات میگذرد، زمزمههای مخالفت با فرد تازهوارد شروع میشود. قدیمیها معتقدند که «این بچه» شتاب زده عمل میکند و اعتماد به نفس کاذبی که دارد باعث خراب شدن برنامهها میشود. از آن سو هم نیروی تازهنفس کم کم احساس میکند که قدیمیها حمایتشان را از او کم رنگ میکنند.