در ماه‌های اخیر بحث درباره بحران آب در میان دولت‌مردان و محافل علمی بالا گرفته که نشانه‌ای بر عمق و گستردگی آن و لزوم یافتن راه‌های عملی برای مقابله با این بحران است. چالش‌های آب در ایران از نظر تعداد و گستردگی ابعاد به‌گونه‌ای است که جای تردیدی در مورد جدیت بحران فعلی باقی نمی‌ماند و حل آن نیازمند اقدام فوری در سراسر کشور است. نیازهای روز افزون به آب و محدودیت منابع آب قابل استحصال در کشور و همچنین هزینه‌های سنگین طرح‌های جدید توسعه منابع آب و از طرف دیگر اثرات زیست محیطی و اجتماعی آنها و افزایش کارآمدی عملکرد اقتصادی از جمله دلایلی هستند که مدیریت تقاضا و عرضه آب را برای مدیریت جامع منابع آب مطرح و ضروری می‌کند. در سال‌های اخیر نبود مدیریت به هم پیوسته چه در آب‌های سطحی و چه در آب‌های زیرزمینی موجب شده که خیلی از ذخایر و منابع آب دچار دستبردهای غیرضابطه‌مند قرار گیرد. البته نباید غافل شد که هفت سال است که دچار خشکسالی شدید در کشور هستیم و این موضوع اثرات منفی خود را روی منابع آب می‌گذارد. بخشی نیز به نبود ضابطه‌مندی چاه‌های مجاز و غیرمجاز برمی‌گردد که طی چند سال اخیر با کمرنگ شدن قوانین مربوط به بخش کشاورزی میزان تخلفات درمورد چاه‌ها بیشتر شده است. اکنون این پرسش معماگونه پیش روی مدیران و کارشناسان بخش آب کشور قرار دارد که چه تدابیری برای حل این مساله درنظردارند. برخی مسائل و مشکلات نظیر کاهش میزان بارندگی در سطح کشور، خشکسالی هفت ساله و نبود مدیریت یکپارچه و آمایش سرزمین را جزو علل اصلی وضعیت موجود می دانند اما هنوز برخی از پرسش‌ها و دغدغه‌ها هست که جای تامل بیشتری دارد که در این یادداشت‌ها سعی شده است به آنها پاسخ داده شود.