نگرش به مساله جمعیت باید جامع باشد
دکتر محمد میرزایی استاد تمام گروه جمعیت‌شناسی دانشگاه تهران لیسانس علوم اجتماعی و فوق لیسانس جامعه شناسی خود را در دانشگاه تهران گرفت. وی پس از تجربه یکساله مربیگری در دانشگاه تهران، بورس دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا را برای مقطع ارشد و دکترا دریافت کرد. پس از پایان تحصیلات، یک سال را در بخش تحقیقات جمعیتی سازمان ملل در نیویورک کار کرد و بعد از آن به وطن بازگشت و تاکنون خدمات متعددی را به این مرزوبوم ارائه کرده است. در زیر مصاحبه‌ای را که از طرف «دنیای اقتصاد» با این استاد جمعیت شناسی انجام شده است می‌خوانید.
یک جمعیت‌شناس برای نظر دادن درباره موضوعات باید چه مطالبی را مدنظر داشته باشد؟
جمعیت و ابعاد متنوع و پیچیده مرتبط با آن اهمیت زیادی داشته و باید در اظهارنظرها تمام ابعاد آن را مدنظر داشت. نگرش جامع به موضوع جمعیت لااقل باید در مورد متخصصان، کارشناسان و آدرس‌دهندگان به سیاستگذاران مصداق داشته باشد.
در عرف عام عموما توجه به تعداد و رقم خام جمعیت است، که شاید چندان هم تعجب‌انگیز نباشد، ولی با نگرشی کارشناسانه و تخصصی در کنار تعداد جمعیت ابعادی هم چون روندها، آهنگ رشد جمعیت، ساختار سنی و جنسی جمعیت و مولفه‌های شکل‌دهنده پویایی‌های جمعیتی
همچون ازدواج و باروری، مرگ و میر و مهاجرت نیز ‌باید مدنظر باشد. البته فراتر از موضوعات جمعیتی محض، هر آنچه در تاثیر و تاثر با جمعیت است نیز باید ذهن جمعیت‌شناسان را به خود مشغول کند.
ابعادی همچون آموزش، بهداشت، مسکن، اشتغال و نیروی انسانی، کشاورزی و تغذیه، مسائل اکولوژیک و زیست محیطی، حاشیه‌نشینی و پیامدهای آسیب‌شناختی آن همچون فقر و جهل، کودکان خیابانی، کارتن‌خواب‌ها و... که همه‌وهمه به نحوی از انحا با موضوعات جمعیتی و پویایی‌های آن در ارتباط قرار می‌گیرند. گزارشی که یک متخصص و کارشناس جمعیت‌شناسی به دولت و دستگاه‌های برنامه‌ریزی و قانون‌گذاری ارائه می‌دهد باید به تمامی ابعاد فوق‌الذکر توجه و ارجاعات لازم را داشته باشد تا بتواند به درستی به حل مسائل و مشکلات کمک کند. در غیر این‌صورت چه بسا تاثیر معکوس داشته و نه تنها مشکلی را حل نکند بلکه به مسائل و مشکلات دامن بزند.
وضعیت کنونی جمعیت کشور را چگونه خلاصه می‌کنید؟
در حال حاضر جمعیت ایران به حدود ۷۸ میلیون نفر رسیده است. از سال ۱۳۳۵ تاکنون به‌طور متوسط هر سال یک میلیون نفر بر جمعیت کشور افزوده شده و این روند با رشد سالانه ۳/۱ درصد جمعیت در سال ۱۳۹۱ همچنان ادامه داشته است. طبق آمارهای سازمان ثبت احوال کشور در سال ۱۳۹۱ تعداد موالید بیش از یک میلیون و چهارصد هزار نفر و تعداد فوت شدگان کمتر از چهارصد هزار نفر بوده و به این ترتیب در این سال بیش از یک میلیون نفر به جمعیت کشور افزوده شده است.
در جمع‌بندی می‌توان گفت که در حال حاضر کشور ما از ‌نظر تعداد جمعیت، میزان و رشد سالانه و ساختار سنی در وضعیت مطلوب و مناسبی قرار دارد و چالش اصلی، شتاب کاهش باروری در دو دهه اخیر بوده است. چنین شتابی منجر به رسیدن باروری به کمتر از سطح جانشینی (میزان باروری کل کمتر از ۲/۱ فرزند) شده است که در این زمینه باید برنامه‌ریزی و تسهیلات لازم به‌کار گرفته شود.
البته قرار گرفتن یک سوم از جمعیت در سنین ۲۰ تا ۳۵ سالگی و لزوم توجه به آنان را نیز می‌توان از چالش‌های مقطع فعلی دانست. افراد واقع در سنین ۲۰ تا ۳۵ سالگی نیازهای اساسی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همچون آموزش عالی، اشتغال، ازدواج و مسکن دارند که باید توسط سازمان‌ها و مراکز برنامه‌ریزی و دولتمردان به‌طور جدی مدنظر قرار گیرد. در ارتباط با آینده‌نگری جمعیتی تعدیل سطح باروری و گرایش دادن متوسط معیار فرزندآوری به رقمی بالاتر از سطح جانشینی می‌تواند راهکار خوبی برای پرهیز از چالش‌های آتی جمعیت باشد. از نظر ساختار سنی جمعیت، هم کشور در مرحله فرصت طلایی جمعیتی یا پنجره جمعیتی قرار گرفته و بیش از ۷۰ درصد جمعیت در سنین فعالیت یعنی ۱۵ تا ۶۴ سالگی قرار گرفته‌اند و این وضعیت تا چند دهه استمرار خواهد داشت. پنجره جمعیتی حدود سه دهه استمرار می‌یابد و پس از آن جمعیت در اصطلاح جمعیت‌شناسی به وضعیت سالخوردگی می‌رسد.
با توجه به سوءتعبیری که ممکن است از اصطلاح «پیری جمعیت» بشود، لطفا توضیحات بیشتری از این اصطلاح علمی بدهید؟
هر چند مرحله انتقالی مرگ ومیر نیز بر ساختار سنی تاثیراتی می‌گذارد ولی باید توجه داشت که سالخوردگی جمعیت اساسا پیامد طی شدن مرحله انتقالی باروری است.
چند دهه پس از طی شدن مرحله انتقالی باروری، سالخوردگی جمعیت اجتناب‌ناپذیر بوده و به همین لحاظ به جرات می‌توان گفت در نیمه دوم قرن بیست و یکم میلادی تمام کشورهای دنیا جمعیتی سالخورده خواهند داشت.
در عرف بین‌المللی معیار سالخوردگی جمعیت قرار گرفتن حدود ۱۵ درصد جمعیت در بالاتر از سن ۶۵ سالگی است. گاه در عرف عام وقتی صحبت از سالخوردگی جمعیت می‌شود این تصور پیش می‌آید که گویا تمام جمعیت سالخورده می‌شوند. درحالی‌که برآوردهای انجام شده حاکی از آن است که حتی پس از پنجره جمعیتی و در مرحله سالخوردگی جمعیت هم نسبتی بیش از ۶۰ درصد جمعیت در سنین فعالیت یعنی ۱۵تا ۶۴ سالگی قرار می‌گیرد که این جمعیت فعال می‌توانند نیازهای سالخوردگان را تامین کنند. هر چند دغدغه در مورد نیازها و مسائل سالخوردگان همواره ضرورت داشته و خواهد داشت، ولی با توجه به آنچه گفته شد، جای نگرانی نیست و نباید تصوری هراسان از مرحله سالخوردگی جمعیت به دل راه داد.
البته اینکه شاخص تعداد نهایی فرزندان به زیر سطح جانشینی رسیده دغدغه‌ای جمعیتی است و می‌تواند در درازمدت مخاطره‌آمیز باشد، کما اینکه انجمن جمعیت‌شناسی ایران در سال ۱۳۷۹ در مورد میل میزان باروری کل به زیر سطح جانشینی هشدار داده و زنگ خطر را به صدا درآورد. آینده‌نگری ایجاب می‌کند تلاش شود معیار فرزندخواهی به بالای سطح جانشینی (۱/۲ فرزند برای هر زن) برسد تا در درازمدت مشکل رشد صفر یا منفی پیش نیاید. با توجه به اینکه نرخ جانشینی مدت زیادی است که در سطح ۸/۱ مانده و هیچ کششی به پایین رفتن ندارد (یا به اصطلاح علمی Level Off) شده نشانه خوبی است که اگر این جوانان ۲۰ تا ۳۵ ساله بتوانند تشکیل خانواده دهند، آن گاه نرخ جایگزینی نیز می‌تواند به سطح جانشینی بازگردد.
به‌نظر شما یک سیاست‌گذاری در زمینه جمعیت باید چگونه باشد؟
فرزندآوری خصوصی‌ترین تصمیم زوجین است و نهایتا آنها هستند که در سطح خرد در این زمینه برنامه‌ریزی می‌کنند. تمایلات مربوط به فرزندخواهی به مجموعه پیچیده‌ای از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مربوط می‌شوند. میانگین سن ازدواج در دو دهه اخیر رو به افزایش بوده و در حال حاضر برای زنان و مردان به ترتیب به حدود ۲۴ و ۲۸ سال رسیده است. چنانچه سن ازدواج زنان دو سال کاهش یافته و از ۲۴ به ۲۲ سال برسد می‌توان امیدوار بود که باروری به بالای سطح جانشینی ارتقا پیدا کند. در سطح کلان وظیفه جامعه، دولت و دستگاه‌های برنامه‌ریزی این است که در تنظیم تعداد فرزندان به آنها کمک کنند و با زمینه‌سازی‌های فرهنگی و تسهیل ازدواج جوانان تلاش شود.
بهترین روش آن است که دولت تغییرات ناگهانی نداشته باشد و به‌صورت بلندمدت و با یک افق دید وسیع هدف‌گذاری جمعیتی کند. و تاثیرات ناگهانی در تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی مردم ایجاد نکند، مثلا اینکه برای متاهلین یک سری امکانات و اولویت‌ها قائل شویم آیا اصلا درست است!
الان در جامعه ما اشتغال شرط ازدواج جوانان است. چگونه ما توقع داریم با ایجاد اولویت‌هایی برای متاهلین در اشتغال تاثیر مثبتی در رشد ازدواج‌ها داشته باشیم؟ باید در سیاست‌گذاری‌هایمان بودجه به این سمت هدایت شود که شرایط اقتصادی کشور بهتر شود و در این شرایط اگر بخواهیم وقت و انرژی کشور را تلف کنیم تا به متولدان جدید جایزه بدهیم یا برای متاهلان اولویت اشتغال ایجاد کنیم، یا... (آن هم در این شرایط کسری بودجه کشور) کاری بیهوده و اتلاف منابعی است که می‌توانست صرف رشد اقتصادی بلندمدت کشور شود.
برخی از مسوولان در دولت قبلی با استناد به پیش‌بینی‌های سازمان ملل هشدار داده‌اند که در اواسط سده ۱۴۰۰ هجری شمسی جمعیت ایران نصف خواهد شد! شما با توجه به تجربه کاری خود در سازمان ملل چه توضیحی در این مورد دارید؟
پیش‌بینی‌های سازمان ملل فقط برای دادن یک دید کلی از روند جمعیت یک کشور است و این پیش‌بینی‌ها در بلندمدت واریانس زیادی دارند. وقتی من در سازمان ملل مشغول به‌کار بودم یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های قسمت پیش‌بینی سازمان ملل این بود که کشورها و دولت‌ها از پیش‌بینی‌هایشان استفاده کاربردی و سیاست‌گذاری کنند. همین کاری که در ایران صورت گرفت و شما به آن اشاره کردید. متاسفانه برخی از دوستان با استناد به بدبینانه‌ترین پیش‌بینی سازمان ملل آن هم در بلندمدت اقدام به تصمیم‌گیری در سطح کلان کشور کردند و اندکی دراین باره افراط شد و به‌صورت دغدغه‌ای کاذب به تصمیم سازان کشور منتقل شد.
اصلا بگذارید یک تجربه دیگر در این باره بگویم: سازمان ملل دردهه ۱۳۶۰ پیش‌بینی کرد جمعیت ایران با رشد رایج آن موقع در دهه ۱۴۶۰ به ۶/۱ میلیارد نفر خواهد رسید! که این موضوع یکبار دیگر نشان می‌دهد پیش‌بینی‌های بلندمدت جمعیتی خطای زیادی دارند که این پیش‌بینی در عمل اتفاق نیفتاد، ولی تصوری که ایجاد شد منجر به اخذ تصمیم در مورد رسیدن به رشد متعادل جمعیت در ایران شد. کما اینکه رشد سالانه جمعیت ایران در حال حاضر ۳/۱ درصد است و در مقایسه با ۲/۳ درصد دهه ۱۳۶۰ رشدی متعادل تلقی می‌شود.
جمعیت بهینه برای ایران چقدر است و آیا شما تحقیقی در این زمینه انجام داده‌اید؟
یکی از طرق به‌دست آوردن جمعیت بهینه در یک کشور به‌واسطه میزان منابع آبی کشور است و به ازای هر نفر-سال باید هزار متر مکعب آب شیرین داشته باشیم. تحقیقاتی که در وزارت نیرو انجام شده، در سال ۲۰۲۵ ما در معرض کمبود آب قرار خواهیم داشت. بحرانی که در برخی کلان‌شهرها هم‌اکنون مشکل‌زا شده است.
در انتها، چه پیشنهادهای عملیاتی درباره سیاست‌های جمعیتی کشور ارائه می‌کنید؟
- نگرش به مساله جمعیت باید جامع‏ باشد و موضوعات مرتبط با سطح کلان (کل جامعه و جمعیت و سرزمین) از موضوعات خرد (مرتبط با خانواده و گروه‏های کوچک) به تفکیک مورد بررسی قرار گیرد.
- در پزشکی‌سازی (مدیکالیزیشن) موضوعات مرتبط با جمعیت و تنظیم خانواده افراط نشود. به عنوان مثال باید از موارد غیرضروری و افراط در سزارین، وازکتومی و توبکتومی (بستن لوله‏ها) پرهیز شود.
- تسهیل و زمینه‏سازی اقتصادی و اجتماعی برای ازدواج خیل عظیم جوانان (در حال حاضر حدود یک سوم جمعیت در سنین ۲۰ تا ۳۵ سال قرار دارند که نیاز به تحصیلات عالی، اشتغال، ازدواج، مسکن و.... دارند.)
- اصلاح و واقع‏بینانه کردن لایحه جمعیت و تعالی خانواده
- تسهیل شرایط اشتغال، به ویژه برای جوانان مجرد (تا بتوانند ازدواج کنند) و پرهیز از قائل شدن استثنائات در بندهای لایحه.
محمد میرزایی، استاد دانشگاه تهران و
رئیس انجمن جمعیت‌شناسی ایران