دسترسی دیجیتال به کتابها در سایه گرانی؛
ایبوکها هم کالای لوکس شدند
با این حال، در ایران، شرایط اقتصادی و بهویژه تورم مزمن و کاهش شدید قدرت خرید باعث شده این کارکرد اولیه ایبوکها تا حد زیادی تضعیف شود. اگرچه نسخههای الکترونیکی کتابها در ظاهر ارزانتر از نسخههای کاغذی هستند، اما وقتی قیمت آنها نسبت به حداقل حقوق و درآمد واقعی شهروندان ایرانی سنجیده میشود، مشخص میشود که هزینه خرید یک ایبوک برای بسیاری از کاربران ایرانی بهمراتب سنگینتر از کاربران در کشورهای توسعهیافته است.
راز قیمت بالای ایبوکها در بازار جهانی
پلتفرمها و کتابهای الکترونیکی که قرار بود راهحلی برای دسترسی عادلانهتر به کتاب باشند، در بستر اقتصاد ایران به تدریج به کالایی تبدیل شدهاند که بخش قابلتوجهی از جامعه توان خرید منظم آن را ندارد. دادههای بازار جهانی نشان میدهد که استاندارد جهانی الزامآوری برای تعیین فاصله قیمت میان نسخه الکترونیکی و چاپی کتاب وجود ندارد. قیمتگذاری ایبوکها عمدتا تابع تصمیم ناشران، مدلهای تجاری پلتفرمها و شرایط بازار است.
با این حال، بررسیهای انجامشده در بازارهایی مانند آمازون نشان میدهد که نسخههای الکترونیکی معمولا ۲۰ تا ۵۰ درصد ارزانتر از نسخههای فیزیکی هستند. میانگین قیمت ایبوکها در بازارهای غربی اغلب بین ۴ تا ۱۵ دلار قرار دارد. اختلاف قیمت میان ایبوک و نسخه چاپی در کتابهای قدیمی یا کلاسیک میتواند حتی به ۶۰ یا ۷۰ درصد هم برسد. این دادهها یک نکته مهم را برجسته میکنند و آن هم این است که ایبوکها اغلب فقط کمی و نه بهطور چشمگیر ارزانتر هستند.
کارشناسها این فاصله قیمتی محدود را نتیجه سیاستهای آگاهانه ناشران برای جلوگیری از تضعیف بازار کتاب چاپی و حفظ «ارزش ادراکشده» محتوا اعلام میکنند. تحلیلهای صنعت نشر جهانی هم چند عامل کلیدی را در بالا ماندن قیمت ایبوکها شناسایی میکنند. مدل آژانسی قیمتگذاری، حفظ تعادل با نسخه چاپی و ساختار انحصاری بازار از جمله این عوامل است. در بسیاری از بازارها، ناشران از «مدل آژانسی» استفاده میکنند؛ یعنی ناشر قیمت نهایی ایبوک را تعیین میکند و پلتفرم فروش (مانند آمازون یا اپل بوکز) فقط کمیسیون میگیرد. این مدل، برخلاف تصور رایج، مانع از رقابت قیمتی شدید میشود و اجازه میدهد قیمتها در سطحی نسبتا بالا تثبیت شوند.
همچنین، ناشران نگران هستند که اگر ایبوکها بیشازحد ارزان شوند، فروش نسخه چاپی کاهش یابد. به همین دلیل، قیمت ایبوکها اغلب نزدیک به نسخه فیزیکی نگه داشته میشود، حتی اگر هزینه تولید دیجیتال بهمراتب کمتر باشد. علاوه بر این، سلطه چند بازیگر بزرگ در بازار جهانی ایبوک (بهویژه آمازون) باعث شده رقابت واقعی بر سر کاهش قیمت محدود باشد. تلاشهایی مانند راهاندازی پلتفرمهای مستقل فروش ایبوک توسط کتابفروشیهای کوچک، واکنشی به همین انحصار و اثر آن بر قیمتهاست.
عوامل گرانی کتاب دیجیتال در ایران
اگرچه در سطح جهانی قیمت ایبوکها ممکن است «معقول» به نظر برسد، اما مساله اصلی در ایران، قیمت نسبی و قدرت خرید است، نه قیمت اسمی. بر اساس مقایسه حداقل دستمزدها، در کشورهای پیشرفته، حداقل حقوق ماهانه حدود ۱۵۰۰ دلار یا بیشتر است. در ایران، حداقل دستمزد (به معادل دلاری) در برخی برآوردها حدود ۱۰۰ تا ۱۲۰ دلار یا زیر 100 دلار گزارش شده است. بر اساس این تفاوت، یک کتاب الکترونیک ۱۰ دلاری برای یک کارگر در آمریکا کمتر از ۱ درصد درآمد ماهانه اوست. اما همان ایبوک برای یک کارگر ایرانی میتواند حدود ۸ تا ۱۰ درصد از کل حقوق ماهانه را ببلعد. در نتیجه، حتی اگر قیمت ایبوک در ایران پایینتر از بازار جهانی تعیین شود، از منظر «توان خرید واقعی»، همچنان بسیار گرانتر احساس میشود.
به عنوان مثال، بررسی قیمت نسخه فیزیکی و الکترونیک برخی کتابها در پلتفرمهای فروش ایبوک در کشور نشان میدهد که قیمتها حدود 64 درصد با یکدیگر مابهالتفاوت دارند. بهعنوان مثال نسخههای فیزیکی کتابهای «هری پاتر و محفل ققنوس»، «هری پاتر و جام آتش»، «هریپاتر و زندانی آزکابان» و « هریپاتر و یادگاران مرگ» به ترتیب یکمیلیون و 300 هزار تومان، یکمیلیون و 60 هزار تومان، 600 هزار تومان و یکمیلیون و 100 هزار تومان است. نسخه الکترونیک آنها نیز بهترتیب 400 هزار تومان، 530 هزار تومان، 200 هزار تومان و 350 هزار تومان است.
هر چند این ارقام نسبت به نسخههای فیزیکی ارزانتر هستند، اما برای خرید الکترونیک هم گران هستند. دلایل متعددی برای این وضعیت مطرح میشود، اما تورم عمومی یک عامل کلیدی است. تورم مزمن در اقتصاد ایران که سالهاست نرخهای بالای آن تجربه میشود، بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر بازار نشر دیجیتال اثر گذاشته است. افزایش هزینه تولید محتوا، وابستگی به زیرساختهای ارزی و کاهش تقاضای موثر از جمله این عوامل است. به این صورت که دستمزد مترجمان، ویراستاران و تولیدکنندگان محتوا با تورم افزایش یافته است. پلتفرمها، ابزارها و حتی فایلهای مرجع، به خدمات خارجی وابستهاند که هزینه آنها با نوسان ارز بالا میرود. در شرایطی که مسکن، خوراک و درمان اولویتهای اصلی هزینه خانوار هستند، کتاب (حتی دیجیتال) به کالایی لوکس تبدیل میشود.
این وضعیت پیامدهای متنوعی از کاهش مطالعه تا گسترش نسخههای غیر قانونی را دربرخواهد داشت. یکی از پیامدها کاهش دسترسی به کتاب است. برای بسیاری از جوانان، دانشجویان و اقشار کمدرآمد، خرید قانونی ایبوک به انتخابی دشوار تبدیل شده است. وقتی قیمت قانونی کتاب با قدرت خرید همخوانی ندارد، بازار نسخههای غیرقانونی و کانالهای غیررسمی رشد میکند؛ پدیدهای که هم به ناشر و هم به نویسنده آسیب میزند. ناشران دیجیتال در دور باطلی گرفتار میشوند: تقاضا پایین است، پس قیمت را بالا نگه میدارند؛ قیمت بالا میماند، پس تقاضا باز هم کاهش مییابد.
این وضعیت در حالی است که فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در عصر دیجیتال دستخوش تغییرات قابلتوجهی شده است؛ ظهور فناوریها و رسانههای جدید مدل تجربه و کشف کتاب را متحول کرده، اما ارزش خواندن همچنان باقی است. فضای مجازی هم دسترسی به کتاب را گسترش داده و هم رقابت بر سر جلب توجه را افزایش داده که مطالعه عمیق را تحت فشار قرار میدهد. در ایران، سهم کتاب دیجیتال بسیار پایین است و کمتر از یک درصد بازار را شامل میشود، اما متوسط جهانی حدود ۱۳ درصد است؛ این شکاف نشاندهنده محدودیتهای زیرساختی، حقوقی و فرهنگی است.
با این حال، پویشهای برخط، رویدادهای ترویجی و باشگاههای کتابخوانی آنلاین با اتکا به شبکههای اجتماعی توانستهاند توجه عمومی به کتاب را افزایش دهند و مسیرهای کشف و گفتوگوی جمعی پیرامون کتاب را تقویت کنند. پژوهشها نشان میدهند جذابیت کتاب برای نسل جوان زمانی حفظ میشود که تجربه خواندن با ابزارهای دیجیتال و روایت اجتماعی ترکیب شود. در عین حال، الگوریتمهای رسانهای مصرف زودبازده را تقویت کرده و مدت زمان مطالعه را تحتتاثیر قرار میدهند. برای پایداری مطالعه عمیق، حمایت از نشر دیجیتال، ارتقای سواد رسانهای و پیوند فعالیتهای اجتماعی-دیجیتال با تجربههای چاپی و دیجیتال ضروری است؛ بنابراین فرهنگ مطالعه در قالبی ترکیبی، اجتماعی و دیجیتال ادامه مییابد.
آماری از کتابخوانی
از سوی دیگر، نتایج نظرسنجی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در آبان ۱۴۰۴ نشان میدهد سرانه مطالعه کتاب در ایران پایین است؛ تنها 41.1 درصد از پاسخگویان کتاب میخوانند و میانگین مطالعه روزانه کل جامعه تنها 10.9 دقیقه است. این در حالی است که مطالعه متون علمی و مستندات در شبکههای اجتماعی به طور متوسط ۷۰ دقیقه در روز است. افراد به طور متوسط سالانه ۱۱ جلد کتاب خریداری میکنند و تنها 23.8 درصد آنها عضو کتابخانه هستند، از جمله کسانی که عضو کتابخانهاند، به طور متوسط ۱۲ جلد کتاب امانت میگیرند.
همچنین، 52.4 درصد افراد کتابهای چاپی و کاغذی، 18.5 درصد الکترونیکی، 11.7 درصد صوتی و 17.5 درصد هر سه نوع کتاب را مطالعه میکنند. بررسیهای این گزارش همچنین نشان میدهد که 22.1 درصد افراد بیش از دو میلیون در سال برای خرید کتاب هزینه میکنند. از نظر زیرساختها و موانع، 49.7 درصد پاسخگویان کمبود وقت را مهمترین مانع مطالعه میدانند و اکثریت قریب به اتفاق مردم (81.4 درصد) با این انگاره موافقند که «مردم ما کمتر مطالعه میکنند». به اعتقاد 35.3 درصد افراد، نداشتن دغدغه مالی و معیشتی میتواند باعث افزایش فرهنگ کتابخوانی شود و 21.8 درصد نیز دسترسی آسان و ارزان به کتاب را راهکار موثر میدانند.
این یافتهها نشان میدهد گرچه سرانه مطالعه کتاب پایین است، اما مصرف محتوای دیجیتال بالاست و مشکلات معیشتی و کمبود وقت نقش اصلی در کاهش مطالعه دارند، که باید در برنامهریزیهای فرهنگی و سیاستگذاریهای مربوط به افزایش فرهنگ مطالعه مورد توجه قرار گیرد. با این حال، آمارها نشان میدهد که خرید کتاب الکترونیک در ایران رو به رشد است و گردش مالی کتاب الکترونیک در ایران از حدود ۲۰میلیارد تومان در سال ۱۳۹۶ به حدود ۲۵۰میلیارد تومان تا سال ۱۴۰۱ رسیده است که نشاندهنده رشد سریع در فروش کتابهای دیجیتال است.
ارزیابی کارشناسی
علیرضا بهرامی، ناشر و فعال کتاب در مورد مابهالتفاوت قیمت کتابهای فیزیکی و الکترونیک توضیح داد و گفت که معمولا قیمت کتاب الکترونیک بین یکپنجم تا یکسوم قیمت کتاب فیزیکی تعیین میشود. وی افزود که این عدد صرفا یک پیشنهاد پلتفرمها است و ناشر در نهایت قیمت نهایی را مشخص میکند. بهرامی تاکید کرد که این مساله در سطح جهانی یک استاندارد قطعی ندارد و بیشتر بر اساس عرف بازار و هزینههای تولید تعیین میشود. وی همچنین توضیح داد که اگرچه در نسخه دیجیتال هزینههای چاپ و کاغذ حذف میشوند، اما هزینههای نرمافزاری مانند حقالتالیف، ترجمه، صفحهبندی، ویراستاری، طراحی جلد و امور اداری همچنان باقی میمانند و این هزینهها فارغ از تعداد نسخهها اعمال میشوند.
بهرامی خاطرنشان کرد که ناشران با توجه به اینکه مشتریان کتاب الکترونیک و کتاب فیزیکی همپوشانی کامل ندارند، گاهی قیمت نسخه دیجیتال را کمی بالاتر تعیین میکنند تا بخشی از ضرر کتابهای دیگر جبران شود. وی افزود که پلتفرمها به مناسبتهای مختلف تخفیف ارائه میدهند و طبق قرارداد، بخشی از مبلغ فروش به ناشر میرسد، اما حتی با تخفیفها، هزینه تولید و آمادهسازی کتاب باعث میشود که برخی فروشها برای ناشر ضررده باشند.
از نظر این کارشناس، جای نگرانی از بابت مابهالتفاوت قیمت کتابهای الکترونیک و کاغذی وجود ندارد، زیرا بازار رقابتی است و ناشر نمیتواند هر قیمتی را اعمال کند. وی یادآوری کرد که تنها بخش غیرقابل کنترل قیمت، قیمت کاغذ است که گاهی بدون نظارت افزایش مییابد، اما در مجموع، ناشران مجبورند در چارچوب رقابتی عمل کنند.