Untitled-1 copy

چگونگی شکل‌گیری فهم افراد از وضعیت کلان محیط پیرامون خود یکی از سوالات مهم پیش‌روی انسان‌ها است. چگونگی درک افراد از وضعیت کلان اقتصاد موجب شده است فایننشال‌تایمز به سراغ یکی از عوامل تاثیرگذار بر شکل‌گیری نگاه شهروندان، یعنی رسانه رفته است. داده‌های فدرال‌رزرو حاکی از آن است درحالی‌که افراد وضعیت اقتصادی خود را بهبود یافته و مطلوب ارزیابی می‌کنند، در چرخشی 180درجه، در ارزیابی وضعیت اقتصاد ملی بسیار بدگمان و بدبین هستند و از نابسامان بودن اوضاع می‌گویند. به نظر می‌رسد این شکاف بزرگ میان درک از اوضاع اقتصاد شخصی و ملی، به مساله رسانه بازگردد.

 فاصله تصور تا واقعیت

یک روزنامه‌نگار شاغل در یکی از رسانه‌های بزرگ و مجهز که تولیدات رسانه‌ای متعددی را در اختیار دارد، در مصاحبه با فایننشال‌تایمز از دو نکته عجیب پرده برداشت. او معتقد است که عصر رسانه‌های جمعی چندان برای فهم عمومی از جهان مثبت عمل نکرده است و از طرفی، برخلاف تصور، هرچه ناشران و مدیران رسانه‌ها اطلاعات بیشتری درباره نحوه برهم‌کنش مخاطبانشان با محصولات آنها داشته باشند، ارزیابی اثر محتوای تولیدشده دشوارتر می‌شود. تاثیر رسانه بر تصورات افراد مثال‌های کلاسیکی دارد. مهم‌ترین آنها سطح واقعی میزان وقوع جرم در جامعه و احساس افراد از این پدیده است. بر این اساس، افراد بیشتر از آنکه تحت تاثیر میزان واقعی نرخ وقوع جرم در محل زندگی خود باشند، تصور خود از وضعیت امنیت را از گزارش‌های خبری درباره حوادث آن منطقه به‌دست می‌آورد. بر همین اساس، کاملا عادی است که افراد باور کنند میزان وقوع جرم و جنایت در حال افزایش است؛ درحالی‌که روند وقوع جرم مسیری کاهنده را طی می‌کند. با این حال به نظر می‌رسد که این پدیده به حوزه نرخ وقوع جرم محدود نمانده و در حال ورود به حیطه اقتصاد است.

 تصویر اقتصادی خیالی

داده‌های فدرال‌رزرو حاکی از آن است که مشابه موضوع نرخ جرم و جنایت، درک افراد از وضعیت اقتصادی نیز تحت تاثیر فضای رسانه قرار گرفته است. بر این اساس، افراد وضعیت مالی خود را نسبتا مناسب و خوب ارزیابی می‌کنند؛ اما ارزیابی آنها از اقتصاد ملی، شکل کاملا متفاوتی دارد و به مراتب منفی‌تر است. به نظر می‌رسد پوشش خبری سهم رو به افزایشی از این بدبینی به‌طور فزاینده‌ای پوشش خبری بخشی از سرزنش را بر دوش می‌گیرد. برای مثال درحالی‌که در سال‌های اخیر مطالعاتی درباره کاهش تعداد رکودهای اقتصادی نسبت به قرون گذشته انجام شده است، طی همین مدت عمده مقالات خبری بیشتر و بیشتر رنگ و بوی ناامیدکننده‌ به خود گرفته‌‎اند.

بر همین اساس، تحقیقات جدید نشان می‌دهد پوشش خبری افزایش قیمت‌ها به مراتب بیشتر از موارد کاهشی است. واضح‌ترین نمونه روزهای اخیر را می‌توان در پوشش اخبار از سوی فاکس‌نیوز مشاهده کرد. برای مثال، در ژوئن سال2022، 80درصد محتواهای منتشرشده از سوی فاکس‌نیوز به افزایش قیمت بنزین اشاره داشت؛ درحالی‌که این عدد برای سی‌ان‌ان به 50درصد می‌رسد. بنابراین جای تعجب ندارد که داده‌های نظرسنجی احساسات مصرف‌کننده دانشگاه میشیگان نشان می‌دهد که جمهوری‌خواهان تقریبا دو برابر بیشتر از دموکرات‌ها می‌گویند که اخیرا اخبار نامطلوب درباره افزایش قیمت‌ها شنیده‌اند.

 مسابقه‌ای با نتیجه مشخص

چرچیل زمانی گفته بود «تا حقیقت کفش‌هایش را به پا کند، دروغ زمین را دور زده است.» این وضعیت درباره وضعیت اخبار و آمار اقتصادی در آمریکا نیز صدق می‌کند؛ درحالی‌که آمارها و داده‌ها از افزایش ثروت آمریکایی‌ها، کاهش نابرابری یا پایین بودن بیکاری حکایت دارد، هیچ یک از این واقعیت‌ها نمی‌تواند با تیترهای کلیک‌خور و منفی رقابت کنند که مورد توجه شهروندان است. البته هیچ‌گاه این وضعیت تغییر نخواهد کرد. مقاله‌ای که اخیرا در نیچر منتشر شد، نشان می‌دهد که هر چه عنوان یک تیتر منفی‌تر باشد، افراد بیشتری روی آن کلیک می‌کنند. نکته زمانی جالب می‌شود که فعالان رسانه‌های اجتماعی از این نکته آگاهی دارند و تولید محتوای خود را با این موضوع بهینه می‌سازند. به این ترتیب یک چرخه تقویت‌شونده و پایدار از انتشار و توجه به اخبار منفی به‌وجود می‌آید.