گزارش رسمی از شاخص «سرزندگی در تهران» دنیای اقتصاد، علی محمدی

۹۹.۷‌درصد تهرانی‌‌‌ها سرزنده نیستند، به این معنا که فقط ۰.۳درصد از جمعیت ساکن تهران بر اساس این شاخص، سطح مطلوبی از سرزندگی شهری دارند.

شاخص «سرزندگی» نمایانگر میزان نشاط روحی یا برعکس، افسردگی است. همچنین سطح نامطلوب این شاخص بیانگر «پایین‌‌‌بودن کیفیت زندگی» است و تغییرات این شاخص با «سطح رضایت یا نارضایتی عمومی» شهروندان ارتباط دارد. بر اساس این گزارش، شاخص سرزندگی در تهران از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. در مجموع ۸۰.۸‌درصد شهروندان تهرانی سر زندگی پایین را گزارش کرده‌‌‌اند. ۱۸.۹‌درصد سرزندگی در سطح متوسط و تنها ۰.۳‌درصد سرزندگی بالا را گزارش داده‌‌‌اند.

در این گزارش، مناطق افسرده یا مناطقی که شهروندان در آنها کمترین میزان سرزندگی را گزارش کرده‌‌‌اند، معرفی شده‌‌‌اند. همچنین اسامی مناطق با بیشترین سرزندگی نسبت به سایر مناطق نیز اعلام شده‌‌‌ است. بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهشی که در سال ۱۴۰۱ در این زمینه انجام شد، شهروندان مناطق ۱۱، ۲۰، ۱۶، ۱۲ و ۱۹، کمترین میانگین رتبه سرزندگی شهری را در مقایسه با دیگر مناطق شهر تهران به خود اختصاص دادند. رتبه میانگین سرزندگی مناطق ۵، ۲۲، ۳ و ۸ تهران از دیگر مناطق بالاتر بود. در این گزارش بر ضرورت تدوین راهکار‌‌‌هایی برای افزایش نشاط و سرزندگی زیست شهری بر اساس چهار شاخص اساسی شامل «توسعه مشارکت و تعاملات اجتماعی»، «توزیع متوازن و مطلوب خدمات ورزشی و فراغتی»، «بهبود وضعیت زیست محیطی» و «اصلاح وضعیت فضاها یا عرصه‌‌‌های عمومی» تاکید شده است.

نتایج این گزارش، تبعات افسردگی را نیز بازگو می‌کند. در این گزارش آمده است که این وضعیت نامطلوب رتبه سرزندگی در میان شهروندان تهران، زمینه افزایش و تشدید بزهکاری، جرم و انواع آسیب‌‌‌های اجتماعی و نارضایتی‌‌‌های عمومی را فراهم می‌کند. نامطلوب بودن وضعیت سرزندگی شهری می‌تواند دال بر آسیب‌‌‌ها و مسائل اجتماعی متکثری در دیگر حوزه‌‌‌های اجتماعی و فرهنگی نیز باشد و از این رو ضروری است که بهبود و ارتقای سرزندگی شهری با فوریت بیشتری در دستور کار مدیریت شهری تهران قرار بگیرد. در این گزارش، مرکز مطالعات شهرداری تهران به شهرداری توصیه می‌کند تا اقدامات فوری برای احیای سرزندگی تهرانی‌‌‌ها به‌خصوص در مناطق پایین ‌‌‌شهر انجام شود.


اولین گام مهم برای حل مسائل تهران

ایمانی copy

مرکز مطالعات و برنامه‌‌‌ریزی شهر تهران در ارزیابی «سرزندگی شهری در مناطق 22‌گانه تهران»، در حالی، عملا رتبه بالای افسردگی شهروندان به واسطه شرایط نامناسب سکونت در پایتخت را اعلام کرده است که یک صاحب‌نظر و جامعه‌‌‌شناس شهری، اولین گام مهم برای حل مسائل تهران را «اعلام واقعیت‌‌‌ها» می‌‌‌داند.

حسین ایمانی جاجرمی، صاحب‌نظر و جامعه‌‌‌شناس شهری، معتقد است، اعلام واقعیت‌‌‌ها و آنچه در واقعیت شهر در جریان است، اولین گام مهم برای حل مسائل شهرها از جمله تهران است. وی در گفت‌وگو با دنیای‌اقتصاد گفت: این گزارش که نشان‌دهنده رتبه بالای افسردگی تهرانی‌‌‌ها به واسطه شرایط نامناسب زیست شهری در پایتخت است، کاملا همراستا با سایر گزارش‌‌‌ها از جمله‌‌‌ گزارش‌‌‌های بین‌المللی است که واحد اقتصادی اکونومیست و موسسه مرسر از کیفیت زندگی در شهرها منتشر کرده و در آن رتبه تهران به لحاظ کیفیت زندگی شهری حتی در خاورمیانه نیز پایین است.

وی افزود: یافته‌‌‌های این گزارش که نشان‌دهنده زیست نامطلوب شهری در تهران و سرزندگی تنها 0.3‌درصد از شهروندان است کاملا معتبر است و با واقعیت‌‌‌ها همخوانی دارد؛ مگر چه سرمایه‌گذاری برای زیرساخت‌‌‌های اجتماعی در تهران انجام شده که انتظار می‌‌‌رود رتبه و معدل سرزندگی شهروندان تهرانی بیش از میزانی باشد که در این گزارش به آن اشاره شده است؟

وی گفت: در تهران و همچنین سایر کلان‌شهرها و شهرهای کشور، ارتباطی بین «زیرساخت اجتماعی» و «سرمایه اجتماعی» وجود ندارد. این در حالی است که شرایط عمومی جامعه و ناامیدی شهروندان نسبت به آینده به واسطه وضعیت نامطلوب اقتصادی و نبود چشم‌‌‌انداز ایجاد شرایط مطلوب اقتصادی و اجتماعی و...، این وضعیت و عدم‌سرزندگی را در شهرها دامن زده است. این موضوع نیز متاسفانه تنها مربوط به شهر تهران نیست و اگر سایر شهرها نیز بررسی شود، نتایج مطلوبی حاصل نخواهد شد.

ایمانی جاجرمی، پیامدهای این زیست نامطلوب را افزایش افسردگی، تنهایی و انزوا، نزاع و خشونت و کاهش کیفیت و زوال زندگی شهری عنوان کرد و افزود: عملا در تهران و سایر شهرها، فضایی برای تعامل شهروندان و ارتقای همه آنچه منجر به زیست مطلوب شهری می‌شود وجود ندارد. این موضوع به‌خصوص در تهران و کلان‌شهرها که شیوه و سبک زندگی در سال‌‌‌های اخیر با تحولات مهمی مواجه شده است بیش از سایر شهرها به چشم می‌‌‌خورد. میل به استقلال فرزندان، کاهش ازدواج و افزایش طلاق، افزایش تعداد خانوارهای تک نفره، بدون فرزند یا تک فرزند و...، ضرورت مداخله مدیریت شهری برای ایجاد فضاهای مناسب جهت ایجاد تعامل بین شهروندان و گذران اوقات تنهایی و فراغت آنها را بیش از پیش کرده است. جامعه ما به‌خصوص در کلان‌شهرها به شدت نیازمند به سرمایه‌گذاری درحوزه زیرساخت‌‌‌های اجتماعی و زیست مطلوب شهری است. زمانی که شهرداری‌‌‌ها به جای اداره مناسب شهر به منظور تامین کیفیت زیست مطلوب شهری برای شهروندان به واسطه عدم‌دسترسی به درآمدهای پایدار، شهر و فضاهای آن را برای فروش عرضه می‌‌‌کنند و شهر به تصرف خودروها و فعالیت‌‌‌های ساختمانی درآمده است، هزینه‌‌‌های ایجاد زیرساخت‌‌‌های اجتماعی به شدت افزایش یافته و عملا تامین دسترسی‌‌‌های محلی به سرانه‌‌‌های مطلوب زیست شهری (امکاناتی نظیر پارک‌‌‌های محله‌‌‌ای، کتابخانه، فرهنگسرا، سالن‌‌‌های ورزشی و...)، غیرممکن یا بسیار دشوار می‌شود. حتی پیاده‌‌‌روها این روزها در تصرف موتورسوارها درآمده و این سرعت و تراکم وسایل نقلیه عملا منجر به محو برخی گروه‌‌‌های سنی همچون کودکان و سالمندان از شهر شده است. از سوی دیگر به دلیل اداره کشور با سیستم متمرکز و نقش تهران به عنوان نقطه تمرکز ارائه خدمات ملی به کل کشور، عملا تهران شبیه یک «دونات با هسته خالی» شده است که مرکز آن به جای آنکه محل زیست مطلوب شهری برای شهروندان باشد به مناطق خالی و شب‌‌‌مرده تبدیل شده است. بسیاری از این مناطق که سال‌ها و دهه‌‌‌ها محل زندگی شهری بوده است هم‌‌‌اکنون به انبارهای نگهداری کالا تبدیل شده است. وی تاکید کرد: شهرداری نباید به دنبال کسب درآمد از فروش شهر باشد؛ باید درآمدهای پایداری داشته باشد و از محل عوارض شهری و مالیات محلی، هزینه‌‌‌های اداره شهر را برای تامین زیست مطلوب شهری فراهم کند. مشخص است در چنین شرایطی که تمام هم و غم شهرداری‌‌‌ها درآمدزایی از مسیر شهرفروشی است و درآمد پایداری وجود ندارد، زیست مطلوب شهری در پایتخت فدای فعالیت‌‌‌های ساختمانی و تراکم خودرویی خواهد شد.

Ali Mohammadi 1 (12) copy
دنیای اقتصاد، علی محمدی