دادههای پلتفرمهای آماری از پایش رفتار کاربران نشان داد
سایه شبکههای اجتماعی بر بازارهای مالی
بازتاب هیجانات اخیر بورس در شبکههای اجتماعی
از ابتدای امسال که تب بورس و سرمایهگذاری در این بازار مالی قوت گرفت، هیجانات این بازار به فضای مجازی نیز راه یافت و محتواهای متنوعی روی شبکههای اجتماعی مختلف اعم از تلگرام، توییتر و اینستاگرام منتشر شد. از اواخر سال۹۸، جستوجوی کلیدواژههای حوزه بورس اعم از کد بورسی، ثبتنام سجام و... در گوگل رشدی تا ۱۰ برابر را نسبت به سالهای گذشته تجربه کرد و با فروکش کردن این تب در پاییز امسال، جستوجوی این کلیدواژهها نیز کاهش یافتند. تحلیل دادههای گوگل درباره جستوجوهای کاربران ایرانی در سال ۲۰۲۰ نشان میدهد عبارت «فروش سهامعدالت»، بیشترین جهش جستوجو را میان تمام عبارتهای جستوجو شده ایرانیان داشته است.در تلگرام که با وجود فیلترینگ همچنان پلتفرم اصلی اخبار و اطلاعرسانیهای بورسی است، هم اکنون بیش از ۱۰ هزار کانال و ۲ هزار سوپر گروه با موضوع بورس فعال هستند. تعداد کل پستهای کانالهای تلگرام پیرامون بورس از ابتدای ایجاد این قابلیت در سال ۱۳۹۴ حدود ۱۰ میلیون است که بیشتر از نصف آن مختص سال ۱۳۹۹ است. این موضوع به خوبی نشان میدهد مساله بورس تا چه حد مورد توجه رسانهها قرار گرفته است. اوضاع در اینستاگرام و توییتر هم وضعیت مشابهی دارد و حالا بورس و رسانههای اجتماعی پیوند عمیقی با یکدیگر پیدا کردهاند.بررسیهای مرکز پژوهشی بتا (بهعنوان یکی از تحلیلگران دادههای شبکههای اجتماعی)، از فعالیت کاربران در پیامرسان تلگرام حاکی از آن است که بخش عمده پیامهای ارسال شده کاربران در این پلتفرم، رنگ و بویی انتقادی نسبت به سیاستهای دولت حول موضوع بورس دارند. کاربران شبکههای اجتماعی عدم شفافیت، فساد، تورم، افزایش نقدینگی، ورود تازهواردها، اقتصاد دستوری و اظهارنظرهای سیاسی را از جمله عوامل بیثباتی بازار سهام در ایران میدانند. همچنین براساس دادههای این مرکز پژوهشی، بازارگردانی، حمایت دولت از کل بازار، آموزش فرهنگ بورس، استفاده از تجربیات دیگران، شایسته سالاری و تشکیل مجمع سهامداران حقیقی، از جمله راهکارهایی است که توسط کاربران برای بازگرداندن ثبات به بازار سرمایه پیشنهاد داده شده است. بررسیهای مرکز پژوهشی بتا نشان میدهد که بخش دیگر پیامهای این پلتفرم رویکردی خنثی و مثبت به بازار سرمایه داشتهاند. محتوای خنثی، مجموعهای از سخنان افراد و کارشناسانی را شامل میشود که بر ماهیت درازمدت بازار سرمایه تاکید میکنند. محتوای مثبت نیز عموما، نقل قول از دولتمردانی است که به تشویق مردم برای سرمایهگذاری در بورس و حمایت دولت از بازار سرمایه میپردازند.
جذابیت بازارهای سرمایهگذاری مختلف
بررسیهای انجام شده پلتفرم کاوان (یکی از پلتفرمهای تحلیل دادههای شبکههای اجتماعی)، از دادههای به اشتراک گذاشته شده در شبکههای اجتماعی، از تغییر جذابیت بازارهای مالی مختلف برای مردم در گذر زمان است. نمودار جذابیت بازارهای مالی از دید کاربران شبکههای اجتماعی در سال ۹۷ نشان میدهد که در این سال، بازار ارز با سهم ۳۴ درصدی، جذابترین بازار سرمایهگذاری برای کاربران بوده است و بازار بورس با ۲۰ درصد و طلا با ۱۸ درصد در رتبههای بعدی جذابیت برای کاربران شبکههای اجتماعی قرار داشتهاند.در دادههای بهدست آمده در بررسیهای جذابیت بازارهای مالی مختلف در سال ۹۸، تغییر محسوسی رخ نداد و همچنان بازار ارز با سهم ۳۲ درصدی، بورس با ۲۱ درصد و طلا با ۱۸ درصد در صدر جذابترین بازارهای سرمایهگذاری بودهاند.اما تغییر در نگرش سرمایهگذاران نسبت به جذابیت بازارهای سرمایهگذاری مختلف در سال ۹۹ به وضوح مشخص است. بهطوری که سهم جذابیت بورس به ۳۱ درصد رسیده و همگام با بازار ارز، به دومین گزینه جذاب برای سرمایهگذاران تبدیل شده است و جذابیت بازار طلا را به ۱۲ درصد کاهش داده است. در طول یکسال گذشته، میزان صحبت راجع به طلا و خودرو و مسکن تغییر محسوسی نداشته است. اما ارز و بورس بیش از سایرین رشد کردهاند. بورس درحالحاضر، پربحثترین بازار سرمایهگذاری در فضای مجازی است. به نظر میرسد در ماههای اخیر، جذابیت ارزهای دیجیتال برای کاربران شبکههای اجتماعی رو به افزایش است.
نقش شبکههای اجتماعی بر بازارهای مالی
گذشته از بازتاب دغدغههای اقتصادی اخیر مردم در پی اقبال شدید آنها به بازارهای مالی مختلف اعم از بورس و ترند شدن این موضوعات در پلتفرمهای مختلفی مانند توییتر، چنین پلتفرمهایی میتوانند نقش مهمی در ایجاد تغییرات بازارهای مالی ایجاد کنند. فاطمه جعفری، مدیرعامل پلتفرم سهامیاب در تشریح نقشی که شبکههای اجتماعی مختلف میتوانند در بازارهای مالی داشته باشند در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» میگوید: شبکههای اجتماعی مختلف، فارغ از نقشی که در اطلاعرسانی سریع و کمک به کارآیی و افزایش شفافیت بازارهای مالی اعم از بازار سهام دارند، میتوانند به یادگیری اجتماعی (social learning) کاربران، بهبود عملکرد آنها در بازارهای مالی و اصلاح نگرش سهامداران به بازار کمک کنند.جعفری با تاکید بر مزیت پلتفرمهای تخصصی برای تعاملات کاربران حول یک موضوع خاص میگوید: یکی از اهداف کلیدی راهاندازی شبکههای اجتماعی تخصصی برای بازار سهام نیز توجه به همین موارد بوده است. وجود ارتباط میان سهامداران برای تبادل اطلاعات، نه تنها شفافیت اطلاعاتی بازار را بهبود میدهد، بلکه به مرور مهارتهای معاملاتی و تحلیلی کاربران را در پی یادگیری آیینهای (تقلیدی) از دیگر سهامداران حرفهایتر تقویت میکند. وی میافزاید: با وجود شبهاتی درباره ماهیت گمراهکننده شبکههای اجتماعی برای سهامداران و ترغیب شدن به خرید سهمهای اشتباه مطرح میشود، باید گفت که این ایراد چندان بجا نیست. زیرا مشاهدات تجربی ما از تعاملات کاربران در پلتفرم سهامیاب نشان میدهد که کاربران خیلی زود میتوانند صحبتهای درست و تحلیلی را از پیامهای مغرضانه و منفعتطلبانه تشخیص دهند و کاربرانی که با راه انداختن جو برای یک سهم خاص قصد سودجویی دارند، نمیتوانند چندان پیش بروند. مدیرعامل سهامیاب تاکید میکند: طبق بررسیهای انجام شده، مشخص شد، گروههایی که قصد ایجاد جو و هیجان برای تغییر روند یک سهم را دارند، ماکزیمم میتوانند ۳ روز روند سهم را تحت تاثیر قرار دهند و در نتیجه باز بودن فضا برای تبادل اطلاعات، خیلی زود شفافیت بر بازار حاکم شده و سهم به روند اصلی خود بازگشته و مطابق با ارزش ذاتی خود رفتار میکند.
جعفری میگوید در چند سال اخیر، در کشورهای مختلف مطالعات جالبی حول چند و چون انتشار اطلاعات با اهمیت شرکتها در شبکههای اجتماعی مطرح شده است. چند سال پیش زمانی که مدیرعامل نتفلیکس، بخشی از اطلاعات مهم شرکت را در فیسبوک با کاربران به اشتراک گذاشت، این حرکت جنجال زیادی به پا کرد و بحث اینکه آیا اساسا چنین اطلاعاتی را باید در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشت یا نه، شدت گرفت. این حرکت به قدری جنجالی شد که کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) طی حکمی اعلام کرد که شبکههای اجتماعی رسمی شرکتها، منبع قابل قبولی برای درج اخبار با اهمیت شرکتها به حساب میآیند و میتوان به دادههای منتشر شده در این پلتفرمها استناد کرد.
پس از صدور چنین حکمی، شرکتهای آمریکایی بسیاری، انتشار اطلاعات بااهمیت و ارتباط با سهامداران از طریق شبکههای اجتماعی را آغاز کردند و اکنون توییتر و فیسبوک دو مورد از محبوبترین پلتفرمها برای انتشار و استناد به چنین اطلاعاتی از شرکتها بهحساب میآیند. جعفری میگوید: نتایج مطالعاتی که حول این موضوع انجام شد و ارتباط تعداد توییتهای منتشر شده توسط هر شرکت و وضعیت سهام آن شرکت را مورد بررسی قرار داد نشان میدهد شرکتهایی که حضور پررنگتری در شبکههای اجتماعی داشتند، قادر بودند کنترل موثرتری بر سهام خود در بازار داشته باشند. وی تاکید میکند: تاثیر این امر خصوصا در زمانهایی که خبری منفی فعالیت شرکت را تحتتاثیر قرار میداد بیشتر بوده است و مدیران میتوانستند به سرعت هیجانات سهامداران را از طریق پیامهای درج شده در شبکههای اجتماعی رسمی شرکت مدیریت کنند. در نهایت نتایج این مطالعات ثابت کردهاند که میان فعالیت شرکتها در شبکههای اجتماعی و بهبود ثبات قیمتی سهام آن شرکت، رابطه مستقیمی وجود دارد.به عقیده کارشناسان، چهار عامل عمدهای که میتوانند بر روند معاملات بازار سهام تاثیر بگذارند، عبارتند از: دولت، معاملات بینالمللی، نظر بازار (نگرش سهامداران) و عرضه- تقاضا. جعفری معتقد است: چنین نظری، به خوبی میتواند اهمیت تفکرات سهامداران و تاثیر نظر آنها بر روند معاملات را نشان دهد و اکنون یکی از مهمترین بسترهایی که برای به اشتراکگذاری نظرات و اطلاعات میان کاربران مورد استفاده قرار میگیرند، شبکههای اجتماعیاند. در نتیجه در ساماندهی وضعیت بازار، نباید از نقش شبکههای اجتماعی، چه پلتفرمهای عمومی مانند توییتر، تلگرام و اینستاگرام و چه شبکههای اجتماعی تخصصی مانند سهامیاب، صرفنظر کرد.