چرا فعالان اقتصادی دبی را به ریاض ترجیح میدهند؟
تنفر جهانی از عربستان
در نسخه دیگر اکونومیست، این نشریه به موضوع محمد بنسلمان، شاهزاده سعودی که عربستان را دستخوش دگرگونی کرده، پرداخته است. این کشور به طرز بیبدیلی منفور غربیهاست اما منفعت جهان به شدت به سرنوشت آن گره خورده است. با به قدرت رسیدن محمد بنسلمان، سینماهای عربستان گشوده شد، موسیقی در انظار عمومی نواخته شد و در این هفته زنان برای نخستین بار اجازه رانندگی خواهند داشت. این یک گام به جلو در مسیر آزادی است و گامهایی از این دست میتوانند در آینده به قیمومیت مردان بر زنان در تصمیمگیریهایی پایان دهند که از جمله آنها میتوان به اجازه تحصیل یا سفر به خارج اشاره کرد. اکونومیست نوشته است: بیباکی شاهزاده سعودی میتواند وضعیت جهان عرب را بهتر کند اما شکست او منجر به هرج و مرج بیشتر خواهد شد. آزادسازی اجتماعی بخشی از انگیزه شاهزاده سعودی برای رهایی اقتصاد از نفت است. اما تغییراتی که او ایجاد میکند همزمان است با استبداد بیشتر در داخل و تهور بیشتر در خارج. جهان باید امیدوار باشد که این شاهزاده جسور بتواند بر وجهه خشن حکومت سعودی پیروز شود. واقعیت این است که عربستان سعودی از دید همه جناحهای سیاسی جهان منفور است. بهرغم ثروت این حکومت پادشاهی، فعالان کسب و کارهای جهان کار کردن در دبی آزاد را به آن ترجیح میدهند. دیگر اعراب اغلب، عربستان را بهعنوان کشوری ثروتمند، تنبل و متکبر به تمسخر میگیرند. اما منفعت جهان بهشدت به سرنوشت آن گره خورده است چون عربستان بزرگترین صادرکننده نفت جهان است و محل دو مکان مقدس مسلمانان است. عربستان نقشی محوری در حوزه خلیجفارس، منطقه عربنشین و جهان اسلام قرار دارد. اصلاحات موفق میتواند ثبات را به منطقه پر از بینظمی و پویایی را به اقتصادهای آن هدیه دهد. در مقابل اما، شکست اصلاحات موجب ناآرامی در منطقه خلیجفارس خواهد شد، منطقهای که در سال ۲۰۱۱ توانست از وقوع بهار عربی بگریزد. به همین دلیل این نگرانی وجود دارد که عربستان سعودی با مشکلات ترسناکی مواجه شود. صندوق بینالمللی پول اعلام کرده است درآمدهای پرنوسان نفتی بیش از ۸۰ درصد درآمدهای دولت را به خود اختصاص میدهد. حتی با افزایش قیمت نفت، این کشور از کسری بودجه شدید رنج میبرد. دهههاست که سرانه تولید ناخالص داخلی ثابت مانده است. اغلب سعودیها در مشاغل بیدردسر دولتی کار میکنند. ثروت نفت موجب پنهان ماندن معضل غیرمولد بودن این اقتصاد شده است و افراطیون اسلامگرا را در سراسر جهان تقویت کرده است. شاهزاده سعودی به درستی تشخیص داده که اصلاحات لازم است اما او کارهایی غیرضروری را به وظایف خود اضافه کرده است. در خارج عجولانه عمل میکند و در داخل کارهایش بویی از سرکوب دارد. تعداد اعدامها در حال افزایش است و مخالفان بیشتری به زندان افکنده میشوند. حتی در میان آنان زنانی هستند که کمپین رانندگی برای زنان راهانداخته بودند. برای حکومت سعودی بهتر است به نوع جدیدی از پادشاهی عربی تبدیل شود، نوعی که با مردمانش همانند شهروندان رفتار کند نه رعایا.
ارسال نظر