آنچه از جام جهانی ۲۰۱۴ انتظار میکشیم
راز بقا - ۲۲ خرداد ۹۳
مرتضی یاسرینیا روزنامهنگار برای ما، شب بیداری است و برای فوتبال، کلی تحول روزانه و بیشمار دغدغههای شبانه. جام جهانی ۲۰۱۴، این مناسبترین محل برای ارائه جدیدترین تاکتیکهای فوتبال، دست خاطرات ما را میگیرد و به ۲۰ سال پیش میبرد؛ وقتی درجام جهانی ۱۹۹۴ برای یکی از اولین دفعات، طعم فوتبال با کمترین فاصله زمانی نسبت به پخش مستقیم را تجربه کردیم. بگذریم که بعضی هایمان در روزهای کودکی تصورمی کردیم آن تکرارهای نزدیک ظهر، همان پخشی نزدیک به مستقیم است! به هرحال هر چقدر ما در بازیهای رده بندی و فینال سر عقل آمدیم، فوتبال به قول معروف تعقل بردار نشد که نشد! هنوزهم با هیچ منطقی سر سازگاری ندارد.
مرتضی یاسرینیا روزنامهنگار برای ما، شب بیداری است و برای فوتبال، کلی تحول روزانه و بیشمار دغدغههای شبانه. جام جهانی 2014، این مناسبترین محل برای ارائه جدیدترین تاکتیکهای فوتبال، دست خاطرات ما را میگیرد و به 20 سال پیش میبرد؛ وقتی درجام جهانی 1994 برای یکی از اولین دفعات، طعم فوتبال با کمترین فاصله زمانی نسبت به پخش مستقیم را تجربه کردیم. بگذریم که بعضی هایمان در روزهای کودکی تصورمی کردیم آن تکرارهای نزدیک ظهر، همان پخشی نزدیک به مستقیم است! به هرحال هر چقدر ما در بازیهای رده بندی و فینال سر عقل آمدیم، فوتبال به قول معروف تعقل بردار نشد که نشد! هنوزهم با هیچ منطقی سر سازگاری ندارد. شاید 20 سال پیش میشد با پیگیری در سایه و روشنها به رنگ غالب رسید، اما نقاشی انتزاعی این روزهای فوتبال در تضاد با نمایشهای رئال است؛ برهم زننده همه پیشبینیها و مخالف جریان قدرت.در سالهای زوج، تاکتیکهای ارائه شده در لیگ قهرمانان اروپا، ما را با بنیانهای فنی جام جهانی یا یوروی همان سال آشنا میکند.اگر این فرضیه نزدیک به واقعیت را بپذیریم، متاسفانه یا خوشبختانه باید ادعا کنیم به دوره یونان و پورتوی 2004 بازگشته ایم؛
دوران فوتبال دفاعی و نتیجه گرا.البته این تاکتیک دفاعی به اندازه آنچه سال 2004 از پورتو و یونان 2004 دیدیم، آزاردهنده نیست و بوی نوعی هنر از آن به مشام میرسد؛ هنر خوب دفاع کردن به قصد زنده ماندن.حتی اگر پای غریزه بقا را هم وسط بکشیم به این نتیجه میرسیم که طرف ضعیفتر یک دعوا، تمایل بیشتری برای حفظ داشتههای هرچند اندکش دارد. این مثال را بگیرید و به آنچه در فصل گذشته فوتبال باشگاهی گذشت، برسید. چلسی مورینیو در حساسترین مقطع فصل لیگ برتر انگلیس با ضعیفترین تیم ممکن مقابل قدرتی به نام لیورپول از داشتههایش دفاع کرد و سربزنگاه ضربه نهایی را زد. اتلتیکو مادرید در لایههای پنهان بازی خوب خود، دفاع از داشتههایش را در اولویت قرار داد و آنجا که همه از بایرن بهعنوان قدرت مهار نشدنی فوتبال اروپا یاد میکردند، رئال مادرید ذات مردم پسندو تهاجمی خودش را تعدیل کرد و با ارائه یک سیستم محافظهکارانه بهخصوص در بازی رفت نیمهنهایی لیگ قهرمانان، هنر خوب دفاع کردن را به نمایش گذاشت. جام جهانی همچنین تیمهایی خواهد داشت و کسی چه میداند... شاید حتی برزیل هم دفاع هنرمندانه ارائه کند! هر چه باشد اسکولاری از قدیم الایام عاشق
کتاب «هنر جنگ» بوده! کرواسی هم لابد در بازی افتتاحیه، محافظهکارانهتر از اولین بازی خود در جام جهانی 2006 مقابل همین برزیل به میدان میرود چون نشانههای یک عصر خاص را دریافته است؛ ترجیح «دویدن برای زنده ماندن» بر«تلاش برای زندگی کردن». امسال در برزیل، تنازع بقا را شاهدخواهیم بود. از آخرین جام جهانی با حضور همه ستارههای کاریزماتیک و فوتبال صرفا زیبا، 28 سال (جام 1986 مکزیک) میگذرد. خدایان همه مردهاند و این ابر انسان، برزیل 2014، زیرسقفی که نافش را با زیبایی بریدهاند، تلاشی برای نمردن به نمایش میگذارد. آنچه این جماعت محافظه کار را نمیکشد، به قویتر شدنش کمک میکند. میتوانیم عینک نوستالژی را از چشمان برداریم و فوتبال مدل 2014 را همانطور که هست، دوست داشته باشیم؛ زیبایی بقا در پس روکشی از زشتی.
ارسال نظر