ریاستجدید و هزاران مانع ناپیدای حفظ محیطزیست
فاطمه باباخانی
زمانی که زمزمهها و درخواستها برای تغییر در مدیریت محیطزیست آغاز شد، عمده مجادلهها بین دو گزینه معصومه ابتکار و محمد فاضلی در گرفت. برخی هوادار تداوم مدیریت ابتکار بر سازمان حفاظت محیطزیست بودند درحالی که منتقدان بر این گزاره پای میفشردند که ابتکار آنچه باید در این حوزه انجام میداد را به سرانجام رسانده است. به گمان آنها اکنون نوبت مدیری بود که علاوه بر دانش مهندسی، به دانش علوم انسانی نیز مجهز باشد تا در هر برنامه و پروژهای ضمن اینکه ابعاد فرهنگی و جامعهشناسی را نیز در نظر بگیرد، بتواند با وزارت نیرو و معدن نیز درخصوص ابعاد اقتصادی تخریب محیطزیست قدرت چانهزنی داشته باشد.
فاطمه باباخانی
زمانی که زمزمهها و درخواستها برای تغییر در مدیریت محیطزیست آغاز شد، عمده مجادلهها بین دو گزینه معصومه ابتکار و محمد فاضلی در گرفت. برخی هوادار تداوم مدیریت ابتکار بر سازمان حفاظت محیطزیست بودند درحالی که منتقدان بر این گزاره پای میفشردند که ابتکار آنچه باید در این حوزه انجام میداد را به سرانجام رسانده است. به گمان آنها اکنون نوبت مدیری بود که علاوه بر دانش مهندسی، به دانش علوم انسانی نیز مجهز باشد تا در هر برنامه و پروژهای ضمن اینکه ابعاد فرهنگی و جامعهشناسی را نیز در نظر بگیرد، بتواند با وزارت نیرو و معدن نیز درخصوص ابعاد اقتصادی تخریب محیطزیست قدرت چانهزنی داشته باشد. این بحث و مجادلات که به ارسال نامه به ریاستجمهوری نیز ختم شد، حاصلی دیگر داشت؛ نه ابتکار بر سمت خود باقی ماند و نه محمد فاضلی جای او را گرفت.
رئیسجمهور برای کشتی سازمان محیطزیست سکاندار دیگری در نظر گرفته بود.گروهی نیز ابراز امیدواری کردند با قرار گرفتن عیسی کلانتری در راس سازمان حفاظت محیطزیست، این سازمان بتواند از جایگاه فرودست به سازمانی قدرتمند تبدیل شود و چالاکی گذشته را بازیابد. عدهای نیز این گلایه دامنهدار را مطرح میکردند که چرا هیچگاه ریاست این سازمان از بدنه آن انتخاب نمیشود. به گفته این گروه تا زمانی که مدیریت مراتب ارتقا درجه را در سازمان حفاظت محیطزیست طی نکرده باشد درکی واقعی از وضعیت این سازمان و مسائل و مشکلات آن نداشته و راهکارهایی که ارائه میدهد تطبیقی با فضای حاکم بر این سازمان نخواهد داشت. این گروه در عین حال در میانه بحث موافقان و مخالفان ابتکار به گروهبندیهای مختلف تقسیم شده و در نهایت اکثریت جانب او را نگه میداشتند.
حضور عیسی کلانتری با سابقه فعالیت در حوزه کشاورزی، صحبتهای اسحاق جهانگیری در مراسم تودیع و معارفه که از ضرورت توسعه در کشور سخن گفت و انعطافپذیری بیشتری در این سازمان را خواستار شد؛ در کنار انواع و اقسام پروژههایی که مناطق چهارگانه و همچنین سواحل و جزیرههای بکر را نشانه گرفته است، به نگرانی برخی دوستداران محیطزیست دامن زده است. برخی فعالان محیطزیست و مدیران بهویژه میانی سازمان حفاظت محیطزیست این دغدغه را دارند که حضور مدیران مهندس در راس این سازمان، به حراج گذاشتن زیستگاهها و مناطق چهارگانه را در مقابل پیمانکاران منجر شود. به اعتقاد آنها این مدیران ممکن است ابعاد اقتصاد محیطزیست، تنوع زیستی و... را کمتر در معادلات خود لحاظ کنند. این امر بهویژه زمانی که برخی پارکهای ملی و پناهگاههای حیاتوحش درگیر پروندههای پر سر و صدا در حوزه گردشگری هستند بیشتر احساس میشود.
سواحل جنوب نظیر مکران و جزایر این منطقه مانند هندورابی در سالهای اخیر با شیوهای نادرست از توسعهگرایی مواجه بودهاند؛ طرح گردشگری در جزیره آرامش، تنها چیزی که برای آن باقی نگذاشته سکوت و آرامش است. مکران نیز قرار است توسعهای مانند سایر سایتهای صنعتی را تجربه کند، در حالی که قطعا میتوان برای حفظ تنوع زیستی و در عین حال توسعه این منطقه، به راهحلهای بهتری نیز دست یافت. آیا کلانتری قصد دارد مجوز فعالیتهای بیشتر توسعهای در این مناطق را صادر کند یا پیمانکاران را مجاب به اصلاح اشتباهات گذشته میکند؟ در مقابل برخی مدیران و فعالان محیطزیست از تصمیم رئیسجمهور چه در مجامع رسمی و چه در گفتوگوهای خصوصی استقبال میکنند. کسانی که به اقتدار بیشتر سازمان حفاظت محیطزیست معتقدند، خوشحالند مدیری در راس این سازمان قرار گرفته که شاید بتواند گذشته به گمان آنها درخشان این سازمان را به آن بازگرداند. زمانی که محیطبانان و سایر پرسنل سازمان محیطزیست از چنان جایگاهی برخوردار بودند که هیچ سازمانی نمیتوانست آنها را نادیده بگیرد.
برخی منتقدان معصومه ابتکار و اعضای اصلی راهاندازنده گروه تغییر در مدیریت محیطزیست، با وجود گلهمندی از رئیسجمهور از بیتوجهی به خواسته نخبگان و فعالان محیطزیست، حضور عیسی کلانتری را فرصتی برای تغییر میدانند. آنها در عینحال از رئیس جدید سازمان حفاظت محیطزیست که در نخستین گفتههایش بر ضرورت حفاظت از حیاتوحش تاکید کرده است میخواهند برنامههای خود را در اختیار همگان گذاشته و در کنار آن از مشاوره متخصصان این حوزه نیز بهره گیرد. از نظر این گروه نیز اقتدار و مدیریت عیسی کلانتری وجه مثبتی است که میتواند شالوده سازمان محیطزیست را منسجمتر کرده و این سازمان را در چانهزنی با سایر ارگانها در موقعیت فرادست قرار دهد. فارغ از تمام این گروهها، بیشترین نگرانی از حضور مدیریت جدید از سوی فعالان مدنی در عرصه محیطزیست است و نگرانیهایی که این گروه نسبت به نگرش مدیریت جدید سازمان حفاظت محیطزیست نسبت به جامعه بومی و محلی و سمنها دارند.
این امر بهویژه برای کسانی که نسبت به محصولات تراریخته و تبعات آن در نابودی کشت بومی مواضع سختی را تاکنون اتخاذ کرده و موفقیتهایی در این حوزه داشتهاند، شدیدتر است. این گروه نگران این مساله هستند که بار دیگر محیطزیست به سمت حفاظت فیزیکی گام بردارد و آنچه در دهههای اخیر برای مشارکت مردم محلی در حفاظت از عرصهها رشته شده بود، پنبه شود. عیسی کلانتری هنوز برنامهای را اعلام نکرده و مدت زمانی کوتاه است که سکان محیطزیست کشور را در دست دارد. تنها تصمیم جنجالی او در این زمان برداشتن گیتهای ورودی سازمان بود که نمایشی از اقتدار مدیریت را به همراه داشت. حال باید دید مدیری که در برداشتن موانع فیزیکی آشکار چنین سرعت عمل به خرج میدهد، در برابر هزاران مانع ناپیدا چگونه دست به عمل خواهد زد؟
ارسال نظر