تغییر در ساختار صنایع
بی شک بازار سرمایه به عنوان دما سنج اقتصاد هر کشوری و به مثابه یک بازار پیش بین، اینده نزدیک آن اقتصاد را به تصویر میکشد و مسیر راه حرکت فعالان و بنگاه اقتصادی را برای آینده نزدیک به ایشان نشان میدهد. به بیان دیگر آینده هر اقتصادی با انتظارات نسبت به آن شکل میگیرد و از اینرو بازار سرمایه به عنوان بازار تاثیرپذیر از تصمیمات حال برای شکل دهی آینده، به طور حتم تصویر انتظارات بنگاهها و فعالان اقتصادی را برای زمان پیش رو شکل میدهد.
بی شک بازار سرمایه به عنوان دما سنج اقتصاد هر کشوری و به مثابه یک بازار پیش بین، اینده نزدیک آن اقتصاد را به تصویر میکشد و مسیر راه حرکت فعالان و بنگاه اقتصادی را برای آینده نزدیک به ایشان نشان میدهد. به بیان دیگر آینده هر اقتصادی با انتظارات نسبت به آن شکل میگیرد و از اینرو بازار سرمایه به عنوان بازار تاثیرپذیر از تصمیمات حال برای شکل دهی آینده، به طور حتم تصویر انتظارات بنگاهها و فعالان اقتصادی را برای زمان پیش رو شکل میدهد.
اجرای شدن برجام در حال حاضر انتظاراتی را هم برای بازارهای اقتصادی داخل کشور و هم برای بنگاههای اقتصادی خارج از کشور در تعامل با ما را به گونهای رقم میزند که ریسک سیستماتیک انتظاری کشور در سطح بین المللی، پیش بینی میشود بطور تدریجی کاهنده باشد. مسلما چنانچه موسسات اعتبار سنجی در آیندهای نزدیک، رتبه اعتباری کشور را سنجش و منتشر نمایند، انتظار کاهش ریسک، بهشکل کلی آن، و افزایش رتبه اعتباری کشور، از جمله انتظارات اصلی فعالان و سرمایه گذاران داخلی و بین المللی است. این وضعیت سبب ایجاد جذابیت برای حضور سرمایه گذاران خارجی در کشور به عنوان یکی از بکرترین بازارها برای سرمایه گذاری در حداقل یک دهه آینده برای ایران خواهد بود.
از سوی دیگر، با رفع تحریمها و اجرایی شدن برجام، میتوان انتظار داشت حرکتی در مسیر استانداردهای بین المللی آغاز شود که پیشرانهای آن، در ابتدا سیستم بانکی و بیمه در کشور است. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که نقل و انتقال شفاف و آسان پول در سطح بین المللی با هزینه مبادله کمتر در سیستم بانکی و بیمه ریسکهای اقتصاد ی سیستماتیک و غیر سیستماتیک داخل کشور برای حضور مطمئن تر سرمایه گذاران و بنگاهای خارجی، فراهم باشد. در نتیجه، این موضوع یقینا باعث اعتماد سازی فی مابین بنگاهها و فعالان اقتصادی داخلی و خارجی خواهد شد. البته نا گفته نماند در سطح بین المللی که این چارچوب امری بدیهی و نرمال است.
وجود بالقوه و بالفعل بسترهای صنعتی در کشور و تجربه آن، انتخاب برای حضور در صنایعی که امکان توسعه تکنولوژی و مطرح شدن در سطح بین المللی با برندهای مطرح دارند، یکی دیگر از مزیتهای کشورمان در امکان پذیر بودن رشد سریعتر اقتصادی در نتیجه سرمایه گذاریهای خارجی را به دنبال میتواند داشته باشد. در این مسیر امکان رشد بخش خدمات، تجارت الکترونیک، رشد سریع و گسترش استارت آپ ها، از جمله مهمترین صنایعی هستند که در آینده نزدیک میتوانند رشد و توسعه سریعی یابند.
در مجموع نکات فوق وقتی فضای رشد اقتصادی در کشور را با حضور سرمایه و سرمایه گذاریهای خارجی میسر مینماید که امکان حضور بنگاهای بین المللی در زمینه: مشاوره، حسابرسی مستقل بین المللی و اعتبار سنجی با حضور بانکهای سرمایه گذاری بین المللی در کشور فراهم آید. تعامل برای حضور سرمایهگذاران و بنگاههای خارجی در ایران نیازمند حضور در سطح کلاس بین المللی است که به برخی از وجههای آن اشاره شد. این توضیحات دلالت به بیان این نکته دارد که ایجاد شرایط اطمینان در کشور نه تنها برای ورود سرمایههای خارجی بلکه برای سرمایه گذاران داخلی نیز دارای اهمیت است. لذا شرایط اطمینان سازی، بستر ساز امکان رشد اقتصادی در کشورخواهد شد که رشد سودآوری شرکتها و بنگاههای اقتصادی در پی خواهد داشت.
اما نکته مهم در بازار سرمایه کشور آنستکه بزرگ شدن اندازه اقتصاد کشور از یک سو میطلبد که تعداد شرکتهای پذیرفته شده در بازارها سرمایه کشور افزایش یابد و از سوی دیگر توسعه بازار سرمایه میطلبد تا ساختار نهادهای بازار سرمایه تغییر یابد و حتی قانون بازار سرمایه تسهیل کننده برای ورود سرمایهها و سرمایه گذاران بین المللی از یک سو گردد و از سوی دیگر شرایط حضور شرکتهای داخلی در بورسهای بین المللی را فراهم نماید.
بنابراین اگر بخواهیم موضوعات فوق را جمعبندی اولیه نمائیم باید گفت که شرایط ایجاد شده برای کشور زمینه ساز کاهش ریسک کشور و افزایش رتبه اعتباری ایران خواهد شد. این موضوع با توجه به بکر بودن اقتصاد داخلی بعد از سالها، در کنار وجود بستر صنعتی، سبب جذابیت برای حضور بنگاهها و سرمایههای خارجی به کشور میشود. این امر در شکل گیری شراکتهای داخلی و خارجی در صنایع موجود و حتی سرمایه گذاری در صنایع جدید در ایران، نقش موثردارد.البته ویژگی این سرمایه گذاریها برای شراکت چه در زمینه صنایع موجود و چه در صنایع جدید، محدودیت مزیت رقابتی به همراه هزینه مبادله کمتر در توزیع و صادرات محصولات تولیدی است. به عبارت دیگر بهنظر میرسد در شرایط پیش رو یک غربالگری برای صنایع موجود و انتخاب صنایع جدید وجود داشته باشد. نتیجه این اتفاق در آینده میانمدت نظاره گر بر تغییر ساختار صنعتی در کشور خواهد بود. لذا از این منظر ساختار صنایع در بازار سرمایه قطعا تغییر خواهد نمود و این مهم تاثیرگذار بر ساختار سودآوری بنگاههای اقتصادی میشود. اگر فرض نمائیم روند تغییر ساختار صنعتی در کشور به همین شکل پیش بینی شده رقم بخورد، انتظار حاشیههای سود بالا دیگر جائی نخواهند داشت. به مانند شرایط فعالیت بنگاهها در سطح بین المللی، بنگاهها از رشد فروش و توسعه بازارها و خلق ارزش در محصولات سود میبرند نه از تولید محصولات بی کیفیت و با حاشیه سود بالا! لذا مهم است تا فعالان بنگاههای اقتصادی و فعالان بازار سرمایه به این نکته توجه نمایند که ساختار سوددهی و سودسازی بنگاههای کشور در آینده میانمدت و بلند مدت بسیار متفاوت از شرایط فعلیشان خواهد بود.
بنابراین در جمعبندی نهائی مهم است که فعالان بازار سرمایه صرفا علاوه بر توجه و تحلیل بر سود شرکتها در بازار سرمایه، به نوع ساختار صنعتی آتی کشور، ساختار سودسازی و سودآوری شرکتهای بازار سرمایه نیز توجه نمایند. این توجه اخیر میبایست از نوع آینده نگری بهخصوص برای مدیران پورتفولیو باشد. به مدیران صندوقها و مدیران پورتفولیو که در برنامهها و استراتژی آتی خود به تشکیل صندوقهای سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران خارجی در کشور و یا خارج از کشور دارند بیشنهاد میشود در تشکیل پورتفولیوهای آتی برای سرمایه گذاران خارجی به تغییر آتی ساختار صنعتی کشور و ساختار سودسازی شرکتها در بازار سرمایه کشور توجه نمایند که بسیار با شکل آن در گذشته اخیر متفاوت خواهد بود.
ارسال نظر