نقشه راه ترامپ برای مقابله با تهران

در دولت ترامپ یک هرج و مرج محض دیده می‌شود. افسار سیاست داخلی این کشور از دست ترامپ خارج شده است. در حالی که در دولت ترامپ جنگی بین لیبرال‌ها و ناسیونالیست‌ها وجود داشت، به نظر می‌رسد با برکناری استیو بنن، پرچمدار ناسیونالیست‌ها در دولت ترامپ وزنه به سود لیبرال‌ها، یعنی جاوانکا (جرد و ایوانکا) چرخش پیدا کرده است. البته این یک بخش ماجرا است. در چند روز مثلث ژنرال‌های دولت ترامپ (جان کلی، جیمز متیس، مک‌مستر) توانسته‌اند عنان کار را در کاخ سفید به دست بگیرند. آنگونه که نیوزویک هم در شماره اخیر خود به آن اشاره دارد و حضور این سه ژنرال را برای مصون نگه داشتن آمریکا از ترامپ لازم دانسته‌اند. این در حالی است که سیاست داخلی ترامپ با آرامش فاصله بسیار دارد. اخراج پیاپی نیروها و عدم هماهنگی دولت ترامپ موجب شده است کاخ سفید در یک هرج و مرج مطلق پیش برود.

برخی می‌گویند که با این هرج و مرج ترامپ ممکن است در سیاست خارجی دو راه را در پیش بگیرد: ابتدا این کشور در سیاست خارجی همچنان شیوه عدم همکاری با نظام بین‌الملل را مد نظر خود قرار دهد و صرفا به داخل آمریکا بپردازد. در این شرایط آمریکا به شعار «اول آمریکا» بازگشته و اولویت‌های ترامپ اقتصادی و رونق دادن به اقتصاد آمریکا از طریق قراردادهای دوجانبه و ایجاد مشاغل است. اما گزینه دوم ممکن است بازگشت به تئوری جورج بوش دوم باشد. زمانی که جورج بوش در داخل آمریکا با مشکل روبه‌رو شد، وی برای نظم بخشیدن و ایجاد وحدت در داخل آمریکا جنگ را به خاورمیانه کشاند و با عراق و افغانستان وارد جنگ نظامی شد. در روزهای اخیر هم خبر رسیده است که مک‌مستر، ژنرال محبوب محافظه‌کاران پیشنهاد یک جنگ پیشگیرانه با کره‌شمالی را داده است.

در این زمینه برخی می‌گویند که سیاست‌های آشفته ترامپ ممکن است به دور شدن این کشور از متحدان سنتی خود در اروپا منجر شود. البته این آشفتگی در داخل آمریکا بر سایر نقاط هم تاثیرگذار خواهد بود. «شانی هرمزی» در مرکز تحقیقات استراتژیک در مطلبی با عنوان چگونه آشفتگی سیاسی داخلی در آمریکا می‌تواند بر ایران تاثیر بگذارد، به این موضوع پرداخته است. وی در این مقاله نوشته است: دولت ترامپ از ابتدای آغاز به‌کار با مجموعه‌ای از آشفتگی‌ها و بحران‌های سیاسی داخلی و عزل و نصب‌های پی‌درپی درگیر بوده است. پرسش اصلی آن است که چگونه این آشفتگی‌ها و عزل و نصب‌ها می‌تواند بر سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران تاثیرگذار باشد؟ برای پاسخگویی به این پرسش لازم است تا سطوح مرتبط از منظر تحولات درحال وقوع و پیامدهای احتمالی آن برای ایران مورد بررسی قرار گیرد:

الف) سطح شورای امنیت ملی (NSC)

شورای امنیت ملی و شخص مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهوری هسته اصلی طراحی و پیشبرد سیاست خارجی آمریکا را شکل می‌دهد. ژنرال مک مستر، مشاور امنیت ملی ترامپ، برجام را توافقی بد می‌داند اما همچون رکس تیلرسون وزیر خارجه و جیمز متیس وزیر دفاع مخالف اعلام عدم پایبندی هسته‌ای ایران است. درحال حاضر تیمی در زیرمجموعه شورای امنیت ملی مشغول بازنگری سیاست ایران است که قرار است کار خود را تا آخر تابستان به پایان برساند. هرچند از محتوای این سیاست تاکنون چیزی منتشر نشده است اما اخبار و اظهارات غیررسمی حکایت از آن دارد که نقشه راهی برای مقابله با ایران بدون نقض برجام درحال طراحی است. تمرکز این سیاست بر سطح منطقه‌ای و به عبارتی آنچه «تهدیدات منطقه‌ای ایران» می‌خوانند، است. این بازنگری به‌دنبال گسترش مقابله با ایران در جبهه‌هایی چون سوریه، عراق، لبنان و یمن است و اگر تا آن زمان برجامی هم باقی‌مانده باشد حکم ابزار فشار برای جبهه‌ یاد شده را خواهد داشت. مایک پمپئو، رکس تیلرسون و مک مستر (رئیس سیا، وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی آمریکا) همگی توافق دارند که «تهدیدات منطقه‌ای» ایران اولویت نزدیک‌مدت است.

اما شورای امنیت ملی دچار دعواهای داخلی و عزل و نصب‌های گسترده شده است چنانکه برخی از آن به خانه تکانی شورا از وفاداران به ترامپ تعبیر می‌کنند. در این جابه‌جایی‌ها تعدادی از افراد شاخص ضدایرانی نیز برکنار یا به حاشیه رانده شده‌اند. از جمله درک هاروی (مدیر ارشد امور خاورمیانه)، عزرا کوهن واتنیک (مدیر ارشد دایره اطلاعات)، ریچ هیگینز (مدیر برنامه‌ریزی استراتژیک) که همگی از چهره‌های ضدایرانی هستند. گفته می‌شود که درک هاروی که مورد انتقاد وزیر دفاع جیمز متیس نیز بوده است، پیش از برکناری طرحی را برای چگونگی خروج از برجام تهیه کرده بود و کوهن واتنیک از پیشتازان حامی به اصطلاح تغییر رژیم در ایران حتی به‌دنبال قبول مسوولیت پیاده‌سازی عملیات پنهان خارج از چارچوب سیا بوده است. از آنجا که مک مستر برخی چهره‌های ضدایرانی را (به دلایل دعواهای داخلی) کنار گذاشته است شاید چشم‌انداز معتدل‌تری در خروجی تدوین «سیاست جامع» در قبال ایران قابل تصور باشد اما به نظر این یک خوش‌بینی زود هنگام است. در واقع نمایش قدرت و تصفیه مک مستر منجر به تحریک و فعال شدن حلقه استیو بنن، استراتژیست ارشد کاخ سفید و از طرفداران به اصطلاح تغییر رژیم ایران۱ و شروع موج تخریبی علیه مک مستر به اتهام معکوس‌سازی سیاست خارجی ترامپ شده است.

البته مطلب شانی هرمزی زمانی منتشر شده بود که هنوز استیو بنن از مقام خود کنار نرفته بود. به نظر می‌رسد تا حدودی ژنرال‌ها توانسته‌اند دست برتر را در دولت ترامپ پیدا کنند. اما وی در ادامه می‌نویسد: مک‌مستر از سوی برخی تندروها در آمریکا همچون جان بولتون و همچنین طرفداران اسرائیل مورد نقد قرار دارد؛ چراکه نه آن‌طور که انتظار می‌رود از اسرائیل جانبداری می‌کند و نه به اندازه کافی با ایران ضدیت نشان می‌دهد. این مخالفت‌ها تا آنجا پیش رفته است که زمزمه برکناری خود مک مستر هر روز بلندتر می‌شود. از سوی دیگر این اتهام علیه استیو بنن وجود دارد که وی چهره پشت پرده درز اطلاعات از کاخ سفید است و از این‌رو موقعیت شغلی خود وی نیز در خطر است. (وی روز جمعه با فشار جان کلی و مک‌مستر و جاوانکا از سمت خود برکنار شد و به سایت تندرو نژادپرستانه خود، یعنی سایت برایت‌بارت بازگشت و مدیر اجرایی این سایت شد.) درنهایت باید گفت اگر ترکیب فعلی شورای امنیت ملی و شخص ژنرال مک‌مستر تغییر نکند این نهاد تا اندازه‌ای نقش وزنه معتدل‌کننده سیاست خارجی ترامپ را ایفا می‌کند اما چنانچه جناح مخالف و طرفداران استیو بنن دست بالاتر را در منازعات داخلی پیدا کنند کفه ترازو به سمت سیاست‌های تهاجمی‌تر علیه ایران سنگینی خواهد کرد.

ب) سطح آژانس اطلاعات مرکزی (CIA)

فضای سیا در زمان رئیس‌جمهوری ترامپ بیش از هر زمان دیگری سیاسی شده است. کاخ سفید فشار زیادی به سیا وارد می‌کند تا رویکرد تهاجمی‌تری در خارج از مرزها داشته باشد. اما مشکل از آنجا ناشی می‌شود که این فشار درحالی از سوی کاخ سفید اعمال می‌شود که هیچ راهبرد مشخصی تعریف و ارائه نمی‌شود. این وضعیت در کنار شخصیت ریسک‌پذیر مایک پمپئو، رئیس سیا، با نگاهی تند علیه ایران و کره‌شمالی می‌تواند درجه پیش‌بینی‌ناپذیری را افزایش دهد. شواهد تاریخی نشان می‌دهد که وقتی رهبران و رئیس‌جمهوران خواهان پیروزی ولی فاقد راهبرد هستند برونداد آن یا «جنگ اعلام نشده۲»یا «عملیات پنهان۳» برای براندازی رژیم۴ است. با توجه به پیامدهای پیش‌بینی‌ناپذیر جنگی تازه در منطقه از یکسو و انتصابات انجام‌شده از جمله انتصاب چهره ضدایرانی مایکل دآندره برای میز ایران در سیا از سوی دیگر، احتمال افزایش موج تازه‌ای از عملیات‌های پنهان با هدف بی‌ثبات‌سازی داخلی بیشتر شده است.

ج) سطح کنگره و کابینه

از میان بحران‌های داخلی به‌وجود آمده در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ، بحران روسیه و سوال بر سر دخالت کرملین در انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر آمریکا بیشترین توجه و انرژی نیروهای سیاسی داخلی را به خود معطوف کرده است. کنگره نیز خارج از این گود نمانده و برای اینکه اقدامی تنبیهی علیه دخالت روسیه انجام دهد و رئیس‌جمهوری را نیز وادار به همراهی کند، تحریم‌های روسیه را به ایران و کره‌شمالی پیوند زدند، اقدامی که عملا زمینه تزلزل برجام و تحریک ترامپ به‌شدت عمل بیشتر علیه ایران را فراهم کرد. بنابراین، دموکرات‌هایی که در زمان مذاکرات توافق هسته‌ای از آن دفاع می‌کردند و اکنون نیز از برجام حمایت می‌کنند عملا در فضای ضدروسی و مقابله با ترامپ چنان سرگرم شده‌اند که حساسیت کمتری نسبت به حفظ میراث دولت گذشته درخصوص ایران نشان می‌دهند. استمرار این فضا و چالش کنگره و به‌ویژه دموکرات‌ها با دولت ترامپ عملا زمینه تضعیف برجام و اعمال سیاست‌های خصمانه‌تر علیه ایران را بیشتر فراهم می‌کند.

درخصوص وزارت‌خارجه و دفاع نیز میان رئیس‌جمهوری و این وزرا اختلافات آشکاری وجود دارد. اظهارات متناقض وزیران خارجه و دفاع با رئیس‌جمهور در موارد مختلف از جمله ایران متعدد و در مواردی کلیدی بوده است. نقطه عطف این اختلاف بر سر اعلام پایبندی یا عدم پایبندی ایران به برجام بوده است که در نهایت منجر به تصمیم ترامپ مبنی بر تعیین کمیته‌ای خارج از وزارت‌خارجه برای اعلام نهایی عدم پایبندی ایران شد. علاوه بر این ترامپ قصد دارد ۳۰ درصد از بودجه وزارت خارجه را کاهش دهد و این امر به معنای آن است که تغییرات بیشتری در این وزارتخانه رخ خواهد داد که در انجام وظایف سنتی آن بی‌تاثیر نخواهد بود. استمرار این مسیر ممکن است منجر به قدرت‌گیری بیشتر ترامپ و فاصله گرفتن وزارت خارجه و دفاع از انجام مسوولیت‌های سنتی خود شود. به‌عبارت دیگر ترامپ به این نتیجه برسد که برای موفقیت باید کنترل سیاست خارجی و امنیت ملی را بیشتر در دست گیرد. هرچند سناریوی متقابل یعنی حرکت سایر نهادها از جمله کنگره به سمت مهار ترامپ نیز تقریبا به همان اندازه محتمل است. این گزارش در نتیجه‌گیری خود نکاتی را برای کشورمان در این راستا توصیه می‌کند.

پی‌نوشت‌ها:

1- ژنرال مک مستر نقش پررنگی در بیرون رانده شدن استیو بنن از بدنه شورای امنیت ملی آمریکا داشته است. خصومت استیو بنن با ژنرال مک مستر با انتصاب اخیر ژنرال جان کلی، از حامیان مک مستر، به‌عنوان رئیس ستاد کارکنان کاخ سفید (مافوق استیو بنن) پیچیده‌تر شده است.

2- Undeclared war

3-Covert operation

4- David Ignatiu, " The CIA is entering a danger zone. There is the map", The Washington Post, 25 July,2017.