اثر حذف حجم مبنا بر کارآیی بازار
لذا با حذف حجم مبنا سرعت واکنش قیمت به اطلاعات افزایش مییابد؛ تاخیر مصنوعی در تعدیل قیمت کاهش پیدا میکند و همگرایی قیمت بازار با ارزش ذاتی در کوتاهمدت بهبود مییابد. از منظر نظریه بازارهای کارا، حجم مبنا یک اصطکاک ساختاری است و حذف آن، اگر با زیرساخت نظارتی مناسب همراه باشد، به افزایش کارآیی اطلاعاتی بازار کمک میکند.
دستکاری قیمت در نمادهای کوچک
یکی از توجیههای سنتی حجم مبنا، مقابله با دستکاری قیمت در نمادهای کمعمق بوده است. اما تجربه نشان داده حجم مبنا دستکاری را حذف نمیکند، بلکه آن را هزینهبرتر و زمانبرتر میکند. این ریسک دستکاری قیمت باید با ابزارهای مدرنتری کنترل شود؛ از جمله سامانههای نظارت هوشمند Market Surveillance مبتنی بر AI، تشدید مقررات معاملات الگوریتمی مشکوک، حد نوسان پویا مبتنی بر نقدشوندگی سهم و الزام بازارگردان فعال در نمادهای کوچک. بازارهای توسعهیافته نشان دادهاند که نظارت رفتاری بسیار موثرتر از محدودیتهای مکانیکی است.
ارتباط حذف حجم مبنا و نقدشوندگی
در اغلب موارد، بله؛ اما مشروط. حجم مبنا با ایجاد این تصور که «معامله کمحجم بیاثر است»، انگیزه مشارکت فعال معاملهگران را کاهش میدهد. حذف آن هزینه معاملاتی پنهان را کم میکند؛ گردش معاملات را افزایش میدهد و عمق واقعی بازار را آشکار میسازد. اما اگر همزمان دامنه نوسان، محدودیتهای معاملاتی و ضعف بازارگردانی اصلاح نشوند، افزایش نقدشوندگی ناپایدار و مقطعی خواهد بود.
نقش حجم مبنا در کنترل رفتارهای هیجانی
حجم مبنا در ظاهر نقش ضربهگیر هیجانات کوتاهمدت را ایفا میکند، اما در عمل هیجان را سرکوب نمیکند، بلکه آن را انباشته میسازد و نتیجه، شکلگیری حرکات جهشی و قفلشدگیهای متوالی است. ثبات واقعی بازار از مسیر محدودیتهای صوری عبور نمیکند بلکه تنوع ابزارها و اعتماد نهادی است که ثبات را میسازد.
تجربه بورسهای فاقد حجم مبنا
در بورسهای پیشرفته حجم مبنا وجود ندارد، اما سه رکن جایگزین آن یعنی بازارگردانی حرفهای و الزامآور، دامنه نوسان پویا یا توقفهای هوشمند (Circuit Breaker)، نظارت بلادرنگ و برخورد قاطع با تخلفات فعال هستند. درس مهم برای بازار سرمایه ایران این است که حذف حجم مبنا باید تدریجی، تفکیکشده (بر اساس اندازه و نقدشوندگی شرکت) و همراه با تقویت نهادهای مکمل انجام شود. کپیبرداری ناقص، ریسک بیثباتی را افزایش میدهد.
نقش و استراتژی بازارگردانها با حذف حجم مبنا
با حذف حجم مبنا، بازارگردان از یک بازیگر تشریفاتی به یک بازیگر محوری تعادل بازار تبدیل میشود. تغییرات کلیدی در نقش بازارگردان در این صورت عبارت خواهند بود از افزایش مسوولیت در جذب شوکهای عرضه و تقاضا، ضرورت استفاده از مدلهای پیشرفته مدیریت موجودی و افزایش شفافیت عملکرد و پاسخگویی. در این فضا، بازارگردانی بدون سرمایه کافی، الگوریتم مناسب و مشوق اقتصادی عملا کارآیی نخواهد داشت.
* کارشناس بازار سرمایه