رئیس سازمان حفاظت محیطزیست در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» رویکرد جدید به ابرچالشهای اقلیم ایران را تشریح کرد
چهار هدف برای حضور در کاپ ۲۹
دکتر شینا انصاری رئیس سازمان حفاظت محـــیـــطزیـــست در گفــت و گـــــو با «دنیایاقتصاد» این کنفرانس را فضایی برای بهرهگیری از امکانات و تسهیلات بینالمللی که کشورمان به واسطه تحریم از آنها محروم مانده میداند. از نظر او همچنین میتوان از این فرصت برای حل موضوعات محیطزیستی در تعامل با سایر کشورها و تامین امکانات و فناوریهای جهان بهره گرفت. این مقام مسوول در بخش دیگری از این مصاحبه حل ابرچالشهایی مانند آلودگی هوا، فرونشست، خشکیدگی تالابها و ... را در گرو همکاری دستگاههای مختلف میداند و میگوید بدون «وفاق» و مشارکت نهادها، سازمانها و وزارتخانههای مختلف این ابرچالشها ادامهدار خواهند بود.
اگر بخواهید مسائلی را که قرار است به آنها رسیدگی کنید اولویتبندی کنید، کدام مسائل در اولویت قرار میگیرند و مبنای این اولویتبندی چیست؟
بین موضوعات محیطزیستی که در کشور داریم و برخی از آنها به چالش و ابرچالش محیطزیستی بدل شدهاند، به دشواری میتوان یک یا چند مورد را در اولویت قرار داد زیرا همه آنها حائز اهمیت هستند. خشکیدگی و تامین نشدن حقآبه تالابها، تخلیه شدن آبخوانها و فرونشست زمین از یک طرف و آلودگی هوا در شهرهای بزرگ کشور، کانونهای گردوغبار، چالشهای پیش روی حفاظت از تنوع زیستی و در معرض خطر انقراض قرار گرفتن برخی گونههای حیاتوحش به واسطه تخریب زیستگاهها به دلیل فعالیتهای انسانی، آلودگی آب و خاک، مشکل پسماند بهویژه در استانهای شمالی از جمله مسائلی است که ما در کشورمان با آنها مواجهیم. وقتی به هر یک از این موارد نگاه میکنیم میبینیم هر کدام به نوبه خود مهم هستند و نمیتوانیم هیچکدام را از فهرست اولویتها خارج کنیم. به علاوه ما در ایران با چالشهای مرتبط با تغییر اقلیم و گرمایش زمین هم مواجهیم که بسیاری از این مسائل را حادتر میکنند و باید به آن توجه کنیم.
با این حال شما در مراسم تودیع و معارفه از فرونشست به عنوان یکی از ابرچالشهای ایران نام بردید. حل این مساله و سایر موارد به واسطه درگیر بودن سایر وزارتخانهها و سازمانها بسیار دشوار است، ضمن آنکه همانطور که شما هم به آن اشاره کردید با چالش تغییر اقلیم هم در کشور مواجهیم. فکر میکنید بتوانید راهی برای این موضوع پیدا کنید؟
فرونشست زمین بسیار مهم است و نباید فراموش کنیم که این وضعیت محصول الگوی توسعه در کشور است. تخلیه آبخوانها و خرج کردن بیش از دخل از منابع آب، ما را به این وضعیت رسانده است. همانطور که اشاره کردید رفع مشکلات محیطزیستی در کشورمان از دایره اختیارات سازمان حفاظت محیطزیست خارج است. دستگاههایی که در این موضوعات دخیل هستند هم باید پای کار بیایند و حل این چالشها در اولویت آنها هم باشد. گفتمان وفاق که مدنظر دولت چهاردهم قرار دارد باید در زمینه محیطزیست حتما لحاظ شود. یعنی باید بر سر این اولویتها و راهحلها اجماعسازی کنیم. تلاش ما این است که در چارچوب برنامههای توسعه برای حل مسائل محیطزیستی مختلفی که با آن مواجهیم دستگاههای ذیربط را پای کار بیاوریم. به عنوان مثال برای حل معضل آلودگی هوا که شهرهای زیادی هم با آن مواجهند ۱۱ دستگاه اصلی باید کمک کنند، در غیراین صورت آلودگی هوا همچنان باقی خواهد ماند و این معضل حل نمیشود. درباره حقآبه تالابها هم وضعیت به همین صورت است. همانطور که گفتید، حل هر یک از این ابرچالشها نیازمند همکاری بینبخشی است زیرا مسائل بغرنج محیطزیستی بسیار پیچیدهاند و باید با همکاری دستگاههای مختلف حل و فصل شود.
سازمان حفاظت محیطزیست سازمانی با بودجه محدود، وظایف بیشمار و اختیارات محدود است. آیا در این شرایط میتواند در ماموریتهای خود موفق باشد؟
کمبود بودجه در سازمان حفاظت محیطزیست یک مشکل تاریخی است. یکی از مشکلاتی که طی سالها این سازمان با آن مواجه بوده محدودیت منابع مالی و اعتباری است که تاثیر آن را هم در اجرای طرحها و پروژهها و هم حقوقی که پرسنل و بهویژه محیطبانان دریافت میکنند، میبینیم. درسالجاری ما دیر به لایحه بودجه رسیدیم و جلسات قبلی برگزار و برخی اقدامات انجام شده بود با این حال در جلساتی که دولت داشت درخواست کردیم که در تبصره کشاورزی آب و محیطزیست مقوله محیطزیست مورد توجه جدی باشد. در کشاورزی بر این مقوله تاکید کردیم که چاهها هوشمند شوند، توجه به تخلیه آبخوان در اولویت قرار گیرد و نسبت به مسدود کردن چاه غیرمجاز اقدام جدی انجام شود. همینطور در بخش مرتبط با وزارت نیرو در مسائلی که به حوزه آبهای سطحی و زیرزمینی مربوط بود و با محیطزیست مستقیم پیوند داشت هم نظر کارشناسی خودمان را ارائه کردیم. در عین حال نکتهای که من در هیات دولت مطرح کردم این بود که در تبصره، موضوعی که مستقیم محیطزیست را درگیر کند، نمیبینیم. در همین زمینه رئیسجمهور و معاون اول تاکید کردند که با سازمان برنامه و بودجه و دستگاههای دیگر جلسه بگذاریم و سه حکم محیطزیستی در لایحه بودجه بگنجانیم. این امر نیازمند آن بود که جلساتی با دستگاههای دیگر داشته باشیم که به واسطه محدودیت زمانی فرصت آن مهیا نبود. اما در نهایت تلاشمان را کردیم و چهار حکم محیطزیستی در بودجه گنجاندیم. در طرحهای آتی و ردیفهای اعتباری تلاش میکنیم سهم محیطزیست را در بودجه افزایش دهیم. البته رسیدن به این چشمانداز زمانی محقق میشود که در بین انبوه مسائل کشور، محیطزیست در اولویت قرار گیرد و نگاه دولتمردان به آن مثبت باشد. ما همه تلاشمان را میکنیم ولی در واقعیت میبینیم که محیطزیست همیشه تنهاست.
به زودی به فصل سرد سال نزدیک میشویم. فصلی که برای ساکنان بسیاری از شهرها با آلودگی گره خورده است. شما به تازگی در یادداشتی وظایف دستگاههای مختلف را برای آلودگی برشمردید، آیا این موضوع باعث میشود آنها خود را موظف به اجرای وظایفشان بدانند و در این زمینه نقش سازمان حفاظت محیطزیست چیست؟
نقش سازمان محیطزیست حاکمیتی و نظارتی است. محورها و تکالیف قانون هوای پاک را باید با اولویت پیگیری کنیم. به علاوه کارگروه ملی هوای پاک باید به شکل مستمر برگزار و تکالیف دستگاهها پیگیری شود. ما اسناد بالادستی نظیر قانون هوای پاک و آییننامههای اجرایی را که بر اساس این قانون تدوین و ابلاغ شده است داریم. در دستور کاری ما هم آمده که نقش نظارتی سازمان در اولویت باشد. حتی اگر فرض بگیریم مازوتسوزی اجتنابناپذیر باشد، چرا این مازوت با این کیفیت و چرا باید سهم مردم یک شهر بیش از دیگران در آسیبهای مرتبط با این موضوع باشد. نمونه آن اراک است، مردم این شهر و فعالان محیطزیست گلهمند هستند که چرا باید بار مشکلات ناشی از عدمانجام تعهدات دستگاهها را مردم این شهر به دوش بکشند. قطعا انتظار مردم اراک بحق است. ما جلساتی با وزارت نفت و نیرو داشتیم. موضوع ناترازی انرژی جدی است. ما باید واقعیتها را در نظیر بگیریم و در عین حال مطالبات محیطزیستی را پیگیری کنیم زیرا مشکلات محیطزیستی تبعات زیادی روی کیفیت محیطزیست و سلامت مردم میگذارد. بارها این مطالبات را با جدیت مطرح کردهایم. در اسناد بالادستی تکالیفی وجود دارد. به عنوان مثال وزارت نفت و نیرو باید از سوخت استاندارد استفاده کنند و تاکید داریم صرفا در شرایط خاص و در برهههای زمانی که با افت جدی فشار گاز مواجهیم از مازوت استفاده شود. تلاش ما این است که شهروندان ما کمتر از این آلودگی آسیب ببینند. ما پیگیر این مساله حتما خواهیم بود، اما باید این را هم در نظر بگیرید که آلودگی هوا را نمیتوان با راهکارهای فوری و ضربتی رفع کرد. ما باید از وزارت نیرو برنامهای بخواهیم که بر اساس آن نیروگاهها بهرهوری بالاتری داشته باشند و امکاناتشان را بهروز کنند. ضمن آنکه وزارت نفت سوخت باکیفیت عرضه کند. اگر قرار است مازوت استفاده شود باید مازوت با کمترین میزان گوگرد استفاده شود. درخواست و مطالبه ما این است که از مازوت استفاده نشود و در پالایشگاههایی که با کمبود گاز روبهرو هستند از سوختی استفاده شود که حداقل مخاطرات را داشته باشد.
چقدر مالیات کربن و مواردی از این قبیل میتواند باعث شود مناقشه میان صنعت و محیطزیست کاهش یابد؟
دنیا درباره ابزارهای تشویقی و تنبیهی کار کرده و در قوانین ما هم موارد تشویقی درباره بحثهای انرژی آمده است. تنها موضوعی که به شکل مشخص داریم به عوارض آلایندگی صنایع مربوط میشود، اما در عین حال بحث مالیات بر انتشار آلایندهها یک ابزار تنبیهی است. سازمان حفاظت محیطزیست، بر اساس پایشهایی که روی خروجی دودکشها و تصفیهخانههای فاضلاب صنایع انجام میدهد اگر آلایندگی بیش از حد استاندارد مشاهده کند آن صنعت را به سازمان امور مالیاتی اعلام میکند و سازمان امور مالیاتی بر حسب محل استقرار صنعت در داخل محدوده قانونی شهر یا حریم اسامی صنایع آلاینده را به شهرداریها و دهیاریها اعلام میکند تا عوارض اخذ شود. تاکید ما این است که این عوارض باید صرف امور محیطزیستی شهرها و روستاها شود و حتی در وهله نخست برای صنایعی که به دلایل مختلف اقتصادی و... امکان بهسازی و استفاده از فناوریهای محیطزیستی ندارند، صرف شود، اما هنوز هم با وجود پیگیریها، این موضوع محقق نشده است. از این رو ما نیازمند آن هستیم که در کنار عوارضی که از صنایع و واحدهای آلاینده میگیریم مشوقها و ابزارهای تشویقی را لحاظ کنیم که صنایع خودشان را با محیطزیست سازگار کنند. یکی از ابزارهای اقتصادی که در این زمینه وجود دارد بازار کربن و گواهی صرفهجویی گاز است که از طریق همکاری با بازار سرمایه آن را دنبال خواهیم کرد.
بیست و نهمین کنفرانس تغییر اقلیم سازمان ملل متحد (کاپ ۲۹) 11 تا 22 نوامبر (21 آبان تا 2 آذر) در شهر باکو برگزار میشود. گفته میشود ایران باید در عالیترین سطح یعنی با حضور رئیسجمهور در این اجلاس شرکت کند. آیا در این زمینه تصمیمگیری شده است و آقای پزشکیان در کاپ ۲۹ شرکت میکند؟
من در هیات دولت گزارشی از کاپ تغییر اقلیم سال قبل که در امارات برگزار شد ارائه و مواردی را مطرح کردم. جمهوری اسلامی ایران در آن اجلاس شرکت نکرد، در حالی که کاپهای تغییر اقلیم مهمترین اجلاسهای محیطزیستی جهان در حال حاضر هستند. البته ما اجلاسهای مهم دیگری هم داریم ولی در موضوع تغییر اقلیم به عنوان یک موضوع مهم جهانی این کاپ اهمیت دارد و حضور جمهوری اسلامی هم میتواند بسیار تاثیرگذار باشد. ما در کشورمان یکسری مسائل محیطزیستی داریم و به واسطه تحریم، هم از امکانات و تسهیلات محروم ماندهایم هر چند کارهایی هم انجام دادهایم. تعامل جهانی و حضور پررنگ ما در این رویداد مهم بینالمللی میتواند هم به تغییر نگاه جهان به کشورمان کمک کند و هم اینکه بتوانیم موضوعات محیطزیستی را در تعامل با سایر کشورها و بهرهگیری از امکانات و فناوریهای جهان حل کنیم. به عنوان مثال توسعه انرژیهای تجدیدپذیر موضوع بسیار مهمی است که جهان هم به آن اقبال نشان داده است. در کشور ما هم با توجه به موضوع ناترازی انرژی، این امکان وجود دارد که بتوانیم از این ظرفیت استفاده کنیم. تسهیلات بینالمللی در این زمینه وجود دارد که میتوانیم از آنها بهرهمند شویم و در موضوع کاهش انتشار گازهای گلخانهای، تابآوری و سازگاری با تغییر اقلیم از آنها استفاده کنیم. ما همچنین در این اجلاسها میتوانیم از تجربیات جهانی در موضوع معیشت پایدار و سازگاری جامعه محلی بهره بگیریم.
سالهاست ما با چالش زبالهها در شمال کشور مواجهیم. در زمان ریاست خانم ابتکار و روسای بعدی انواع و اقسام دیدارها با مقامات اروپایی و آسیایی انجام شد اما به سرانجام نرسید. در این شرایط تحریم و... آیا برنامهای برای رفع این معضل دارید؟
مشکل ما این است که در طول دههها این چالشها تلنبار شدهاند و پیچیدگی آنها بیشتر شده است. اقداماتی البته انجام شده ولی اغلب این اقدامات و برنامههایی که برای اجرا تدوین شدند، قائم به شخص بوده و روشمند نبودند. همین موضوع هم سبب شده که با تغییر مدیریت دستخوش فراموشی شده و مدیران بعدی اقداماتی را از نو شروع کنند و درسآموخته و برنامه قبلی را کنار بگذارند. در زمینه مدیریت پسماند در دنیا تجربههای موفقی داریم که توانستهاند با مجموعه اقداماتی به روشهای بهینه مدیریت پسماند دست یابند. دلیل اینکه نمیتوانیم این مشکل را برطرف کنیم این است که ما در یک فرآیند تدوینشده آن را حل نکردهایم در حالی که در دنیا تجربههای موفقی در این زمینه وجود دارد.
قانون مدیریت پسماند مربوط به سال ۸۳ و آییننامه اجرایی آن مربوط به سال ۸۴ است. در سالهای بعد برای پسماند خاص کشاورزی، بیمارستانی و... ضوابط خاصی تدوین شده است. در مدیریت پسماند براساس ماده ۲۰ قانون مدیریت پسماند سازمان حفاظت محیطزیست نقش نظارتی دارد. برای پسماند عادی مدیریت با شهرداری و برای پسماند ویژه این امر به عهده تولیدکننده است ضمن اینکه پسماند پزشکی آییننامه خاص خود را دارد. البته در تمام این موارد همچنان که گفتم سازمان نقش نظارتی خود را باید انجام دهد. در موضوع مدیریت پسماند نکته مهم این است که در چه اقلیمی میخواهیم آن را مدیریت کنیم. در استانهای شمالی با توجه به شرایط اقلیمی و بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی شرایط حادتری را داریم و دفن پسماند آنهم به شیوه غیراصولی میتواند مشکلات جدی برای محیطزیست داشته باشد و شیرابه سمی تولید کند. از اینرو ما باید از مدیریت تلفیقی برای مدیریت پسماند بهره بگیریم. متاسفانه در ایران تفکیک در مبدأ فراموش شده و در این زمینه ارتقای فرهنگ محیطزیست، آموزش تفکیک در مبدأ و فراهم کردن زیرساخت برای شهروندان باید مهیا شود. هر زبالهای را نمیتوان وارد زبالهسوز کرد زیرا اگر پسماند دارویی و زباله سمی باشد سوزاندن آن، آلاینده خطرناک تولید میکند، از این رو در وهله اول در بحث اجتناب از تولید پسماند، تفکیک در مبدأ باید توسط دولت و نهادهای عمومی غیردولتی مثل شهرداریها فراهم شود. شهروندان باید با روشهای تشویقی ترغیب شوند که پسماند را تفکیک کنند تا در مرحله بعد پردازش، بازیافت، کمپوست و در نهایت زبالهسوز یا دفن اصولی انجام شود. اقتصاد پسماند یکی از مواردی است که در کشور ما کمتر به آن توجه شده است. صنعت بازیافت باید به صورت شفاف و قانونی در این زمینه فعالیت کند و از شکلگیری اقتصاد غیررسمی در این زمینه جلوگیری کنیم. ما نمیتوانیم تنها به یک حلقه از این زنجیره توجه کنیم و همه آنها باید به موازات هم باشند. متاسفانه در طول این سالها به ندرت دیدهایم که تجربه موفقی در داخل کشور وجود داشته باشد و این محورها در عمل اجرایی شوند و به نتیجه مطلوب برسند. ما تلاش میکنیم به عنوان دستگاه نظارتی، مدیریت پسماندها را از وزارت کشور و سازمان شهرداریها و دهیاری که متولی آن هستند پیگیری کنیم. این موضوع دغدغه جدی ما هم هست که در این دوره برای مدیریت پسماندها در فرآیند مشخص حرکت کنیم. البته موضوعی که طی دههها ایجاد شده در دو یا چهار سال قابلحل نیست ولی اینکه یک برنامه مدون داشته باشیم و به سمت حل این مشکل برویم ضروری است.
گزارشهای دفتر ارزیابی اثرات محیطزیستی پروژهها گرچه بر اساس قانون باید منتشر شود، منتها هیچگاه این اتفاق نیفتاده است. طبیعی است که برخی پروژهها به دلایلی شفاف نمیشود. اما آیا پروژههایی مثل تلهکابین در گرگان و... نباید شفاف باشند تا کارشناسان بتوانند درباره آن نظر دهند و در نهایت کمترین آسیب به طبیعت زده شود؟
نظام ارزیابی محیطزیستی پروژهها یکی از مهمترین مواردی است که باید مورد اصلاح و بازنگری قرار گیرد. ما این کار را در سازمان آغاز کردهایم. ممکن است در این راه برایمان موانعی هم پیش بیاید اما بر سر اصلاح روندهای گذشته اصرار داریم. یکی از اصولی که همیشه به آن پایبند بودم بحث شفافیت است. اگر اطلاعات طبقهبندیشده داریم که امکان انتشار ندارند، این مقوله را لحاظ میکنیم ولی باقی اطلاعاتی که باید در اختیار مراجع مربوطه، متخصصان و مردم قرار گیرد؛ حتما باید منتشر شوند.
شما بهتازگی درباره جزایر سهگانه اظهارنظر کردید و آنها را مرواریدهای ایران خواندید. با این حال سالهاست که کارشناسان درخواست دادهاند فعالیت پژوهشی درباره فون و فلور (پوشش جانوری و گیاهی) این جزایر انجام شود. شما برنامهای برای این موضوع دارید؟
این انتقاد بجاست. در روزهای اخیر جلسهای با استادان دانشگاه داشتیم و همین موضوع مطرح شد. پژوهشگران پیشنهاد کردند که برای جزایر سهگانه، گونههای جانوری و گیاهی، اکوسیستم و تنوع زیستی آن برنامه مشخصی داشته باشیم و پژوهش دراین زمینه را در اولویت قرار دهیم. این موارد را با رعایت ضوابط کشور پیگیری میکنیم.
سازمان حفاظت محیطزیست موظف است از ۱۱درصد خاک ایران تحت عنوان مناطق چهارگانه حفاظت کند اما در گام اول اگر بخواهیم نگاهی به پارک پردیسان به عنوان محلی که ساختمان مرکزی این سازمان در آن قرار دارد، بیندازیم با مجموعه مسائلی مواجه میشویم. چرا؟
برنامهای از قبل برای این پارک وجود داشته هرچند در آن زمان اجرا نشده است. ما پیگیر هستیم و امیدواریم این امر محقق شود. البته به واسطه اینکه این برنامه سالها قبل نوشته شده نیازمند بازنگری است. من دو ماه نیست که به عنوان رئیس سازمان حفاظت محیطزیست انتخاب شدهام اما این موضوع را پیگیری میکنم.