چشمانداز آینده صنایع فرآیندی بررسی شد؛ شرط پایداری در بازتعریف استراتژیها
پتروشیمی در مسیر پوستاندازی

این ترکیب بیسابقه، تعادل عرضه و تقاضا را بهگونهای تغییر خواهد داد، که شرکتهای پتروشیمی نهتنها در زمینه تامین خوراک و مدیریت هزینهها دچار فشار خواهند شد، بلکه برای حفظ مزیت رقابتی ناگزیرند ساختار استراتژی صادراتی و سرمایهگذاری خود را بازتعریف کنند.
در چنین فضایی، موفقیت تنها متعلق به بنگاههایی است که بهسرعت ظرفیت بازارهای نوظهور را شناسایی و از طریق مشارکت در زنجیره ارزش زمینه دسترسی به خوراکهای جدید و فناوریهای سبز را فراهم سازند. در نتیجه، شرکتهایی که بتوانند با انعطاف در استراتژیهای جغرافیایی، نوآوری در فناوریهای بازیافت و تغییر ساختار هزینه به سمت کارآیی بالاتر، خود را با این موج تغییرات هماهنگ کنند، شانس ماندگاری و ارتقای موقعیت خود را در بازار جهانی پتروشیمی حفظ خواهند کرد. در دورههای پویا تنها قطعیت، عدمقطعیت است. در همین راستا شرکت مشاوره بوستون (BCG) در گزارشی تحت عنوان «رشد صنایع پتروشیمی در حال کند شدن است» چشمانداز رقابتی صنایع کلیدی جهان و هشت روند ۱۰ سال آینده صنعت پتروشیمی را بررسی کرده است.
کاهش تقاضا
بر اساس اطلاعات گزارش، رشد تقاضای پتروشیمی طی ۱۰ سال آینده کاهش خواهد یافت. بخشی از این افت ناشی از کند شدن رشد اقتصاد جهانی و انتقال فعالیتهای اقتصادی به سمت بخشهایی با آلایندگی کمتر است. انتظار میرود تولید ناخالص داخلی جهان با نرخ رشد مرکب سالانه حدود ۲.۴درصد از اکنون تا سال ۲۰۳۵ افزایش یابد، در حالی که این نرخ بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۴ حدود ۲.۷درصد بوده است. همچنین پیشبینی میشود تقاضای جهانی برای محصولات پتروشیمی در مقایسه با رشد ۳.۳درصدی بازه ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۴، تا سال ۲۰۳۵ با نرخ حدود ۳درصد رشد کند.
بزرگترین عامل کاهش تقاضا، کشور چین است، جایی که پیری و کاهش جمعیت درکنار تلاشها برای تغییر ساختار اقتصادی به سمت خدمات و فناوری پیشرفته، چشمانداز تقاضای ضعیفتری برای بخش پتروشیمی در چین ایجاد کرده است. همچنین انتظار میرود رشد اقتصادی کشورهایی که بیش از ۷۰درصد تولید ناخالص داخلی جهانی را عهدهدار هستند، در پنج سال آینده کندتر از پنج سال گذشته رشد کند. اما از سوی دیگر، رشد در برخی کشورها پرشتابتر خواهد شد. به عنوان مثال، اقتصاد هند این امکان را دارد که با نرخ رشد سالانه ۵ تا ۷درصد تا سال ۲۰۳۵ گسترش یابد. با این سرعت، هند تا سال ۲۰۳۰ به سومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل خواهد شد.
افزایش درآمد خانوارها محرک رشد اقتصادی هند خواهد بود، در حالی که تقاضا برای مواد شیمیایی و پتروشیمیها تقریبا با همان نرخ رشد خواهد کرد. رشد قابلتوجه در منسوجات، بستهبندی، کالاهای الکتریکی و الکترونیکی و همچنین انتقال برخی تولیدات با شدت مواد شیمیایی بالا از چین به هند برای کاهش ریسکهای ژئوپلیتیکی، به تقاضا کمک خواهد کرد. نیازهای مشتریان در سراسر جهان با سرعت قابلتوجهی در حال تغییر است. این تغییرات تحتتاثیر مقررات جدید و تحول در ترجیحات مصرفکنندگان نهایی شکل خواهد گرفت. این روند بهویژه در حوزه مواد پایدار، از جمله مواد کمکربن، برجستهتر است. مقررات جدید، شرایط رقابتی بازار را به صورت بنیادین دگرگون کرده است. برآوردهای صنعت پتروشیمی نشان میدهد که تا سال ۲۰۴۰، تا ۵۰درصد از تقاضای جهانی برای پلیاتیلن میتواند به گریدهای کمکربن و زیستی اختصاص یابد.
ظرفیتهای اقتصاد چرخشی
اقتصاد چرخهای (circular economy) به یکی از مهمترین و در عین حال پرابهامترین موضوعات در صنعت پتروشیمی تبدیل شده است. با اینکه برخی شرکتهای تولید محصولات شیمیایی از هدفگذاریهای خود برای استفاده از بستهبندیهای بازیافتی عقبنشینی کردهاند، اتحادیه اروپا قوانین جدیدی در مورد بستهبندی و زبالههای مربوط به آن تصویب کرده است. استانداردهایی مثل قابلیت بازیافت که استفاده از مواد بازیافتی و زیستتخریبپذیر را الزامی میکند. در همین حال، آمریکا هم در جریان مذاکرات معاهده جهانی پلاستیک از محدودیت در تولید پلیمرهای بکر حمایت کرده است؛ موضوعی که میتواند پیامدهای وسیعی برای صنعت پتروشیمی داشته باشد. در حال حاضر نرخ بازیافت زبالههای پلاستیکی در جهان پایین است و بهطور میانگین تنها ۱۰درصد برآورد میشود.
اما اگر سرمایهگذاریهای لازم در جمعآوری و تفکیک زبالهها انجام شود، این آمار میتواند رشد کند. در یک سناریوی خوشبینانه، نرخ بازیافت بطریهای PET میتواند تا سالهای ۲۰۳۵ تا ۲۰۴۰ به حدود ۳۵ تا ۴۰درصد برسد و بازیافت پلیاستایرن (PS) هم از کمتر از ۳درصد فعلی، تا ۱۵ تا ۲۰درصد افزایش پیدا کند. شرکتهای پتروشیمی هماکنون بهدنبال سرمایهگذاری در فناوریهای بازیافت و ایجاد مشارکتهایی در زنجیره ارزش هستند. برای نمونه، شرکت سابیک با برندهایی مثل مارس و گروه لندبل همکاری کرده است تا پروژهای برای بازیافت حلقه بسته از زبالههای پلاستیکی راهاندازی کند. شرکت داو نیز اخیرا یک بازیافتکننده مکانیکی پیشرفته آمریکایی به نام Circulus را خریداری کرده است. در کنار این اقدامات، استفاده از مواد نوآورانه برای بهبود عملکرد بستهبندی نیز به یکی از روندهای اصلی تبدیل شده است. خودروسازان نیز بهدنبال استفاده از قطعاتی هستند که در پایان عمر خودرو قابل بازیافت باشند.
شرایط جدید، پتروشیمیها را مجبور میکند تا مهارتهای تازهای برای شناسایی مشتریان، ارائه پیشنهادهای جدید و قیمتگذاری مبتنی بر ارزش ایجاد کنند. نقشه راه مشترک گروه مشاوره بوستون (BCG) و مجمع جهانی اقتصاد نیز نشان میدهد که پایداری، به یکی از نیازهای اصلی صنایع انرژیبر از جمله پتروشیمی تبدیل شده است.
تحول در ظرفیت منطقهای
در سالهای اخیر، با کاهش سرمایهگذاری در ظرفیت جدید پتروشیمی در آمریکا و افزایش تولید نفت شیل، صادرات خوراک و الفین به یک روند جدید جهانی تبدیل شده است. اتیلن ارزان به بازیگران آسیایی، اروپایی و آفریقایی این امکان را داده است، تا کارخانههای پاییندستی خود را با هزینه کمتر راهاندازی کنند. برای نمونه، شرکتهایی مانند Ineos با واردات اتیلن از آمریکا توانستهاند، مزیت رقابتی خود را حفظ کنند. تقاضا برای اتیلن صادراتی آمریکا از ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۲ حدود ۵۰درصد رشد کرده و همچنان رو به افزایش است.
همچنین منابع جدید خوراک مانند زبالههای پلاستیکی و فناوریهایی مانند COTC (تبدیل نفت خام به مواد شیمیایی) و کراکرهای الکتریکی نیز در حال تغییر قواعد بازی هستند. این فناوریها با کاهش هزینه، رقابتپذیری کشورهایی مانند چین را در بازارهایی چون پاراکسیلن افزایش داده است. همچنین فناوریهای مبتنی بر برق تجدیدپذیر میتواند منحنیهای عرضه را در آینده دگرگون کند. در دهه آینده، کاهش تقاضا، ظرفیت مازاد و رقابت شدید، ساختار بازار پتروشیمی را تعیین خواهند کرد. برای بازگشت به نرخهای بهرهبرداری تاریخی، حذف ۲۰ تا ۴۵ میلیون تن ظرفیت تولید در محصولاتی مانند اتیلن، پروپیلن و پاراکسیلن در مناطق چین، اروپا و شرق آسیا، ضروری است.
شش الزام برای مدیران
در نهایت، گزارش بوستون با توجه به تحولات پیش روی بازار پتروشیمی در دهه آینده، 6 الزام کلیدی برای مدیران این صنعت معرفی کرده است:
۱- استفاده از فرصتهای رشد جدید: با شکلگیری مراکز جدید تقاضا در هند و جنوب شرق آسیا، شرکتهای پتروشیمی باید دسترسی خود به بخشهای اولویتدار و کانالهای توزیع را تقویت کنند. این کار از طریق اقداماتی مانند ایجاد مشارکتهای استراتژیک و سرمایهگذاریهای مشترک امکانپذیر است.
۲- تدوین استراتژی کارآمد برای بازار چین: با توجه به اینکه چین در حال تبدیل شدن به بازاری خودکفا و رقابتیتر است، صادرات گسترده به این کشور دیگر بهتنهایی جوابگو نخواهد بود. شرکتها باید رویکرد خود به بازار چین را بازنگری و بهروز کنند.
۳- بازنگری تولیدکنندگان درباره بازار اروپا: تولیدکنندگان اروپایی باید روشهای جدیدی برای افزایش رقابتپذیری خود پیدا کنند و به طور فعال با سیاستگذاران و مشتریان همکاری کنند تا بازارهای سبز را توسعه دهند. همچنین صادرکنندگان به اروپا باید مزیتهای رقابتی آینده خود را در سناریوهای مختلف مقرراتی شناسایی کنند.
۴- آمادهسازی نیروی انسانی و توسعه قابلیتها برای آینده: صنایع فرآیندی، از جمله پتروشیمی، با مشکل کمبود استعداد مواجهند. جذب نیروی جوان دشوار شده و بسیاری از کارکنان باتجربه در آستانه بازنشستگی هستند. شرکتها باید روی بهبود پیشنهادهای خود برای جذب نسل جدید و حفظ دانش فنی موجود تمرکز کنند. همچنین شرکتها باید از ابزارهای جدید، مانند هوش مصنوعی، برای ثبت و انتقال دانش بهره بگیرند.
۵- نوسازی توانمندیهای فروش و بازاریابی: برای مقابله با رقابت شدیدتر، پیچیدهتر شدن محصولات و بازنشستگی نیروهای باسابقه، شرکتها باید تقویت مهارتهای پایه فروش و توسعه روشهای بازاریابی جدید را در اولویت قرار دهند.
۶- ایجاد مشارکتهای نوآورانه در زنجیره ارزش: برای تسریع ورود به بازار و بهرهبرداری از فرصتهای جدید بهویژه در زمینه بازیافت و اقتصاد چرخهای، شرکتها باید به طور استراتژیک به دنبال ایجاد مشارکت با مشتریان، شرکتهای فناوری و تامینکنندگان مواد اولیه جدید باشند.