چرا پلتفرمهای موفق نادر هستند
بیشتر اکوسیستمهای امروزین بر پایه پلتفرم های دیجیتال ساخته شدهاند گوشی و خودرو و خانههای هوشمند فراورده های ممتاز این پلتفرم ها هستند. مصرف کنندگان به شکل فزاینده خدمات خود را از پلتفرم ها دریافت میکنند و تامین کنندگان در صنایع مختلف نیز همواره درصدد هستند که با بکارگیری فناوریهای نوین مانند اینترنت اشیاء اکوسیستم های جدیدی را شکل دهند. امروزه پلتفرمها نقش مهمی را در مواجهه با چالشهای اجتماعی ایفا میکنند که نمونه آن در بحران همهگیری کرونا به خوبی نمایان گردید وقتی که تعداد قابل توجهی پلتفرم برای ارایه خدمات بهداشتی و درمانی و آموزشی متناسب با آن چالش شکل گرفت. برنامه های کاربردی توسعه یافتند و از فناوری های جدید مانند پرینت سه بعدی و مانند آن برای ساخت محصولات پزشکی استفاده شد. دلایل موفقیت رویکردهای اکوسیستمی و پلتفرمی متعدد است. آنها با مشارکتهای گسترده میتوانند قابلیتهایی را فراهم کنند که معمولا امکان تجمیع آن در یک شرکت به لحاظ محدود بودن منابع وجود ندارد. ضمن آنکه انعطاف پذیری اکوسیستمها بسیار بیشتر است و بهتر از بازیگران منفرد میتوانند با دگرگونیهای محیطی هماهنگ گردند. به دلیل وجود تعاملات گسترده، اکوسیستم ها و پلتفرم ها با سرعت بسیار بیشتری به مقیاس میرسند و ساختار ماژولار آنها انعطاف پذیریشان را بسیار افزایش میدهد و موجبات تکامل دایمی و بهبود مستمرشان را فرهم می سازد. با توجه به این مزایا جای تعجب نمیماند که چرا امروزه اغلب استارتاپ ها در کشورهای مختلف جهان بر ایجاد پلتفرمها تمرکز کرده اند. با این همه یک حقیقت جدی و تلخ هم وجود دارد، اغلب اکوسیستم ها و پلتفرم ها شکست می خورند و پژوهشها نشان می دهد تنها حدود ۱۵ درصد از آنها پابرجا می مانند اما دلایل آن چیست؟
بر اساس داده های سازمان Preqin، در سال های اخیر سالانه حدود ۱۰۰ میلیارد دلار در صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر سرمایه گذاری شده است. تخمین زده می شود که حدود شصت درصد از این سرمایه گذاری ها در پلتفرم های دیجیتال و مدل های کسب و کار اکوسیستم انجام شده است. اگر نرخ شکست هشتاد و پنج درصدی را برای این سرمایهگذاریهای اکوسیستمی در نظر بگیریم، سالانه بیش از پنجاه میلیارد دلار سرمایه از دست میرود.
برای درک چگونگی بهبود شانس موفقیت گروه مشاوران بوستون بیش از صد اکوسیستم شکست خورده را در صنایع مختلف مورد مطالعه قرار داده است و با استفاده از تکنیک های تحلیل کمی و کیفی سیستماتیک آنها را با همتایان موفقترشان در صنعت مقایسه کرده است. دامنه این پژوهش شامل اکوسیستم های B۲C، C۲C و B۲B است و شبکه های اجتماعی، بازارها، و راه حل های نرم افزاری و همچنین خدمات پرداخت، سرگرمی و مراقبت های بهداشتی بوده است. این اکوسیستم ها به طور متوسط هفت سال دوام داشته اند و بازدهی آنها حدود یکصد و هشتاد و پنج میلیون دلار بوده است.
چرا اکوسیستم های موفق اینقدر نادر هستند؟
اکوسیستم ها و پلتفرم های دیجیتال روش های سنتی تفکر درباره استراتژی را به چالش می کشند. مرزهای بین صنایع در حال از بین رفتن هستند زیرا اکوسیستم ها بخش ها را در بر می گیرند و شرکت های فعال توسط بازیگران فناوری و پلتفرم هایی که قبلاً هرگز رقیبی در نظر نمی گرفتند مورد حمله قرار می گیرند. مرزهای بین شرکتها نیز در حال از بین رفتن هستند، زیرا ارزشی که اکوسیستم ایجاد میکند باید بین چندین شریک به اشتراک گذاشته شود و داراییهای فیزیکی به طور فزایندهای از جذب ارزش جدا میشوند.
موفقیت در چنین دنیایی نیازمند یک طرز فکر جدید است. سازمانها باید از کنترل منابع داخلی به سازماندهی منابع خارجی، از ایجاد موانع رقابتی به تعامل با جوامع پر جنب و جوش و از کنترل سلسله مراتبی به همکاری و متقاعدسازی حرکت کنند.
شیوههای آموزش مدیریتی مرسوم ما را برای موفقیت در اکوسیستم ها آماده نمیکند و تجربههای حاصل شده از مدلهای کسب و کار سنتی هم ممکن است کاملا گمراه کننده باشند. طراحی یک اکوسیستم تجاری موفق چالشهای متعددی را به همراه دارد. برای مثال، طراحی مدل ارزش پیشنهادی محصول و تعیین شیوه ارایه آن به مشتریان کافی نیست طراح ریزی پلتفرم باید به روشنی توزیع ارزش در بین اعضای اکوسیستم را در نظر بگیرد. این رویکرد نیاز به برخورداری از دیدگاه سیستمی دارد که از جمله شیوه های بسیار دشوار در تحلیل استراتژیک به شمار می رود در عین حال، اکوسیستم ها را نمی توان به طور کامل و یکباره برنامه ریزی و طراحی کرد. آنها هم ظهور می کنند و به طور مداوم تکامل می یابند.
سازگاری با محیط و انعطاف پذیری نسبت به آن یکی از نقاط قوت اصلی آنهاست بنابراین در طراحی اکوسیستم باید اطمینان حاصل کنیم که اصول اولیه انعطاف و انطباق پذیری رعایت و از اشتباهات استراتژیک جلوگیری می شود. و همواره باید ظرفیت و تمهیدات لازم را برای خلاقیت، اکتشافات جدید و نیازهای نوظهور مشتری باقی بگذاریم. اکوسیستم هایی که پایداری در درازمدت را دنبال می کنند باید آماده باشند تا طراحی خود را با پیش بینی تغییرات در بازارها، فناوری ها، مقررات و احساسات عمومی به روز کنند.
مدیریت یک اکوسیستم کسب و کار نیز چالش های استراتژیک متمایزی را دربر دارد: حل مشکل مرغ یا تخم مرغ در عرضه یا تقاضا که هنگام راه اندازی اکوسیستم رخ می نماید یا جلوگیری از انفجار هزینه ها در حین افزایش مقیاس، که می تواند در آغاز به کار اکوسیستم بسیار سریع آن را زمین گیر نماید. تضمین کیفیت در طول رشد سریع و دفاع در برابر رقبایی که از موانع ورود کم برخوردارند و با تقلید مدل شما سعی در جذب مشتریان و شرکای شما دارند را هم باید در نظر داشته باشید.
بسیاری از اکوسیستم و پلتفرم ها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از اثر شبکه ای متاثر می شوند و موفقیت یا شکست آنها نیز منوط به طرح ریزی دقیق این اثر در پلتفرم است اما ریسک دیگر آن است که این نوع شبکه ها معمولا فقط برای یک اکوسیستم شکل می گیرد، به عبارت دیگر در پلتفرم هایی که بر اثر شبکه ای استوار شده اند، برنده همه کیک را می برد و سایر رقبا حتا نمی توانند سهم اندکی از بازار را از آن خود کنند.
دلیل این موضوع مشخص است شرکت های درون اکوسیستم به دلیل برخورداری از مزیت اثر شبکه ای از آن خارج نمی شوند و به پلتفرم دیگری نمی پیوندند. از این رو ممکن است که پلتفرم ها برای آنکه بتوانند تعداد شرکت های درون اکوسیستم را بالابرند، دست به تبلیغات وسیع و پر هزینه بزنند و برای ایجاد جذابیت و نگهداشت شرکت ها درون اکوسیستم، حاشیه سود مورد انتظار خود را کاهش دهند یا حتا در دوره هایی زیان را نیز متحمل شوند که در صورت شکست اکوسیستم، تحمل این هزینه ها بسیار بغرنج خواهد بود. تحقیقات نشان می دهد بیش از شصت و چهار درصد پلتفرم های پابرجا، در چند سال اول فعالیت های خود سودآور نبوده اند. چالش دیگر اینجا است که تاریخ را برندگان می نویسند و آنانی که شکست می خورد از تجارب تلخ خود به دیگران نمی گویند پس همه می پندارند که استراتژی پلتفرم همان گزینه آرمانی است که به سودآوری های کلان می انجامد! به همین جهت است که اکنون تامین سرمایه از شتاب دهنده های خطرپذیر برای ایجاد پلتفرم ها آسان و ارزان شده است و تقلیدهای کورکورانه هم مزید بر علت شکست بسیاری از تلاش ها در این زمینه شده است. این مخاطرات به ما هشدار می دهد که برای قدم برداشتن در مسیر توسعه اکوسیستم و پلتفرم ها باید از شکست های گذشته درس بگیریم، دلایل آن را بشناسیم و دام های این مسیر را تشخیص دهیم.
* مشاور مدیریت استراتژیک