آقا بزرگ شهیدی؛ حکیم وارسته
رضا سلیمان نوری*
یکی از خاندانهای پرسابقه مشهد که چهرههای شاخص فرهنگی بسیاری از آن در جامعه علمی و دینی ایران جلوه کرده است، خاندان بزرگ شهیدی است. خاندانی که بر حسب مدارک معتبر، نسبشان به امام جعفر صادق(ع) میرسد. شهیدی خواندنشان هم به دلیل شهادت جد اعلای ایشان یعنی میرزا محمدمهدی در دوران کوتاه سلطنت نادر میرزا، فرزند شاهرخ شاه در مشهد است. شهادتی که به دلیل تلاش وی برای جلوگیری از غارت حرم مطهر رضوی از سوی این شاه خود خوانده صورت گرفت. اما برترین چهره معاصر این خاندان کسی جز حکیم و فقیه برجسته آقا بزرگ حکیم، معروف به «میرزا عسکری» و مشهور به «آقابزرگ شهیدی» نیست.
رضا سلیمان نوری*
یکی از خاندانهای پرسابقه مشهد که چهرههای شاخص فرهنگی بسیاری از آن در جامعه علمی و دینی ایران جلوه کرده است، خاندان بزرگ شهیدی است. خاندانی که بر حسب مدارک معتبر، نسبشان به امام جعفر صادق(ع) میرسد. شهیدی خواندنشان هم به دلیل شهادت جد اعلای ایشان یعنی میرزا محمدمهدی در دوران کوتاه سلطنت نادر میرزا، فرزند شاهرخ شاه در مشهد است. شهادتی که به دلیل تلاش وی برای جلوگیری از غارت حرم مطهر رضوی از سوی این شاه خود خوانده صورت گرفت. اما برترین چهره معاصر این خاندان کسی جز حکیم و فقیه برجسته آقا بزرگ حکیم، معروف به «میرزا عسکری» و مشهور به «آقابزرگ شهیدی» نیست.
تولّد و ایام کودکی
آقا بزرگ حکیم در یکی از ماههای سال ۱۲۴۵ خورشیدی در منزل میرزا ذبیح الله فرزند میرزا هدایت الله رضوی شهیدی و نوه میرزا محمدمهدی شهید به دنیا آمد. پدر نامش را میرزا محمدتقی نهاد او تا حدود هفت یا هشت سالگی روزگار را کودکانه سپری کرد و پس از آن زیر سایه پدر به تحصیل پرداخت. میرزا ذبیحالله تلاش بسیار کرد تا محمدتقی را با مفاهیم اولیه دینی آشنا کند و بدین گونه وی مقدمات و بخشی از سطوح فقه و اصول را نزد پدر آموخت.
استادان مشهد
در اواخر قرن ۱۳ و اوایل قرن ۱۴ قمری علوم عقلی و ادبیات در حوزه مشهد بیش از علوم نقلی رواج داشت. میرزا محمّدتقی در این زمان در مدرسه سلیمانیه درس میخواند. او در این دوران از سه نفر از استادان خویش بیش از دیگران آموخت، ملّاغلام حسین شیخ الاسلام شاگرد برجسته حاج ملّاهادی سبزواری و شیخ مرتضی انصاری، میرزا محمد سروقدی معروف به خادم باشی از بزرگ ترین شاگردان حاج ملّاهادی سبزواری و شیخ موسی منطقی معروف به قلم ساز.
در محضر حکمای تهران
میرزا محمدتقی پس از مدتی برای آموختن بیشتر راهی تهران شد و به درس حکیم نامدار میرزا ابوالحسن جلوه زوارهای رفت. آشنایی جلوه با ریاضیات و تبحر در قواعد و قضایای برهانی، اندیشههای آقا بزرگ را ورزیده و منظم و معتدل ساخت. آقا بزرگ علاوه بر فراگیری بخشهایی از اندیشههای سینانی و حکمت مشایی نزد حکیم جلوه، در درس اسفار او هم شرکت میکرد. همچنین از درس آقا میرزا حسن کرمانشاهی، میرزا هاشم اشکوری، آقا میرشهاب الدین تبریزی و میرزا محمود مدرّس کهکی متخلّص به رضوان نیز بهره برد.
شاگردی آخوند خراسانی
شرایط پیش آمده در آستانه انقلاب مشروطه و همچنین شوق آموختن بیشتر باعث شد تا همزمان با این تحول بزرگ، آقا بزرگ راهی عراق شود. او با توجه به آنچه در تهران از علم و اندیشه آخوند خراسانی شنیده بود، به این نتیجه رسید که آخوند خراسانی میتواند بهترین مدرّسی باشد که او باید به محضرش بشتابد؛ زیرا هم حکمت عملی و علوم برهانی را محترم میشمرد و هم از کنار مشکلات مردم، بیتفاوت عبور نمیکرد. بدین گونه آقا بزرگ، ده سال از چشمه فقاهت آخوند خراسانی بهره برد و پس از آن در سال ۱۲۹۳ خورشیدی به مشهد بازگشت و تدریس را شروع کرد.
تواناییهای علمی و آموزشی
آقا بزرگ در منزل خویش به تدریس میپرداخت. خارج فقه، شرح خواجه نصیر بر اشارات و شوارق و شواهد الربوبیه ملّاصدرا و مبدأ و معاد و شرح هدایۀ و اسفار صدرالمتألّهین و شرح منظومه حکیم سبزواری، مهمترین محورهای درسی وی بود. او از پذیرش مقلدانه روگردان بود و بر بحث و فحص و پیگیری و ردّ و ایراد اصرار میورزید. میکوشید شاگردان دانشور و به لحاظ فکری مستقل باشند، بهنحوی که دلیل سست را نپذیرند و مباحث شعارگونه و آمیخته به خواب دیدن و نقلهای مشکوک و کلی گوییها را قبول نکنند.
یادگارها
آثار مکتوب زیادی از این حکیم وارسته بر جای نمانده است. در کتب تراجم و دانشنامهها، تنها اثری که از او یاد کردهاند رساله حکومت در اصالت وجود و اصالت ماهیت است، بر این اساس باید شاگردان عالم وفاضل ایشان را مهمترین آثار بر جای مانده از این مرد بزرگ لقب داد. آقا بزرگ در دوران پربرکت ۲۳ساله تدریس در مشهد، شاگردان برجسته بسیاری چون حکیم میرزا مهدی الهی قمشهای، شیخ محمد تقی ادیب نیشابوری معروف به ادیب دوم، شیخ سیفالله ایسی میانجی،میرزا حسن بجنوردی، استاد محمود شهابی، شیخ مجتبی قزوینی، شیخ غلام حسین محامی، میرزا جواد تهرانی، سید محمد مشکوة بیرجندی، آیتالله میرزا محمد آقازاده خراسانی، آقا سیدمحمّد تقی مدرس رضوی، آیتالله آقا سیدحسن طباطبایی قمی، شیخحسینعلی راشد، غلامرضا کیوان سمیعی کرمانشاهی، سیدمحمد حسین ادیب بجنوردی، شیخمحمود حلبی، آیتالله سیدعبدالاعلی سبزواری غروی، شیخ ابوالحسن شیرازی، شیخ هادی کدکنی و شیخ عباسعلی محقق خراسانی پدر دکتر مهدی محقق را تربیت کرد.
کرامتهای اخلاقی
آقا بزرگ به وارستگی و صراحت لهجه و آزادگی و آزادمنشی شهره بود. حکایات بیاعتنایی او به زر و سیم دنیا و افراد آن، هنوز هم زبانزد خاص و عام است. اشتغال به تدریس و کاوش در اندیشههای حکما و عرفای متقدم و نیز پرداختن به ذکر و عبادت و غرق گردیدن در عوالم عرشی و خردورزیهای توأم با اخلاص و وارستگی، او را از توجه به مسایل اجتماعی و رنجهای مردم غافل نمیکرد. به امور مسلمانان و برخی آشفتگیها و نابسامانیها فکر میکرد و از این بابت در سوز و گداز بود. آقا بزرگ در دفاع از ارزشهای اسلامی و توجه به تکلیفهای اجتماعی و گرهگشایی از مشکلات مردم، استوار و پیگیر بود. عزّت تقوا و فروغ ایمان و حشمت اندیشه، یک نوع صلابت و اقتداری معنوی را به وی اعطا کرده بود. بهرغم شرایطی که برایش مهیا بود، در نهایت ساده زیستی و قناعت و زهد می زیست.
رحلت تندیس معرفت
ماجرای کشتار مسجد گوهرشاد و تعطیلی حوزه مشهد پس از این واقعه به دلیل بازداشت اغلب علمای شهر و سرانجام مرگ مشکوک فرزند دانشورش میرزا مهدی در سنین جوانی، چنان بر روح و روان و ذهن آقا بزرگ تاثیر منفی نهاد که در اواخر سال ۱۳۵۵ قمری مطابق سال ۱۳۱۵ خورشیدی راهی سرای باقی شد و جویندگان معارف و تشنگان مکارم را از وجود خویش محروم کرد. آقا بزرگ را پس از فوت بر اساس وصیتش در آرامستان حکمای مشهد در دامنه شرقی کوه سنگی در خاک نهان کردند.
*خراسان پژوه و عضو موسس انجمن چهارباغ
ارسال نظر