ریشه بحران پرسپولیس کجاست؟
تو آدم پارسال نیستی!
اواخر آذرماه سال گذشته بود که یورگن لوکادیا، آقای گل لیگ برتر و مهاجم موثر پرسپولیس از جمع سرخپوشان جدا شد. این یک ضربه مهلک فنی به پرسپولیس بود که درست پیش از دربی تهران، یعنی یکی از حساسترین و حیثیتیترین مسابقات فصل سرخپوشان به این تیم وارد میشد. شاید خیلیها فکر میکردند یحیی در نشست خبری پیش از دربی به سیم آخر بزند و مدیریت باشگاه را در هم بکوبد، اما واکنش او بهشدت غیرمنتظره بود. سرمربی پرسپولیس جملاتی شبیه این به زبان آورد: «به هر حال این بازیکن به هر دلیلی تصمیم گرفته جدا شود و کاری از دست ما برنمیآید. مهم این است که ما دیگر او را در اختیار نداریم، پس با موجودی فعلی باید ادامه بدهیم. من به این بازیکنان ایمان دارم و همه با هم جلو میرویم.» نتیجه این حرفها چه بود؟ اینکه بهترین مهاجم لیگ رفت، اما پرسپولیس وا نداد. سرخها با اعتماد به نفسی که از کادرفنی گرفته بودند، به مسیر موفقشان ادامه دادند. در همان دربی استقلال دو بار به پرسپولیس گل زد، اما سرخپوشان با دو گل گولسیانی جواب دادند.
پس این یعنی شما در شرایط اضطراری حتی بدون مهاجم هم میتوانید به کار ادامه بدهید، اما بدون «امید» و عزتنفس هرگز. امسال اما خبری از مربی شجاعدل پارسال نیست. یحیی گلمحمدی بار دیگر مشغول بهانه گرفتن است که چرا رقبا فلان بازیکن را خریدند و ما نخریدیم؟ چرا آپشن قراردادها را نمیدهند؟ چرا اینطوری شده؟ چرا آنطوری شده؟ بهانههایی چنان ملالآور و بیپایان که حتی سرسختترین هواداران پرسپولیس را هم کلافه کرده است. کار به جایی رسیده که یکی مثل امیر عابدینی، مدیرعامل اسبق پرسپولیس هم رفتار گلمحمدی را زیر سوال میبرد و در رسانهها میگوید: «جای درویش بودم یک بار برای همیشه تکلیف یحیی را روشن میکردم.» با وجود همه نتایج ضعیف این هفتهها، پرسپولیس واقعا توان بازگشت دارد، مشروط به اینکه اول سرمربیاش برگردد؛ برگردد به روزهایی که نگاهش وسیعتر بود و توانست با آرامش و خونسردی تیمش را از تندترین گردنهها عبور بدهد. برای اینکه پرسپولیس تبدیل به تیم پارسال شود، اول یحیی باید در هیبت مربی فصل قبل فرو برود. با عیبجویی و غرولند، به هیچکس جام نمیدهند.