دلیل اوضاع وخیم آبیها همین چیزهاست
استقلال در دست «بچه»ها!
سرمربی استقلال در حاشیه دیدار دوستانه با پیکان در جمع خبرنگاران گفت: «پای «بچه» دوباره به این باشگاه باز شده است. او همانی است که اجازه نمیدهد آب خوش از گلوی استقلال پایین برود و باعث و بانی آن هم منِ مربی و منِ مدیرعامل هستم. به خاطر اینکه مینشینند و تصمیماتی میگیرند که به ضرر استقلال است. هر موقع اینها در باشگاه استقلال نبودند، تیم نتیجه گرفته است. شما بروید و ببینید که فرهاد مجیدی چرا قهرمان شد چون دست و پای اینها از استقلال کوتاه شده بود. همه او را میشناسند و نیازی به گفتن نیست. اینها در استقلال خیلی کارها میکنند و الان هم در این باشگاه جولان میدهند.»
اصطلاح «بچه» نخستین بار بیش از یک دهه قبل از زبان امیر قلعهنویی سرمربی وقت استقلال مطرح شد؛ کسی که در زمان مدیریت امیر واعظیآشتیانی در استقلال، در این تیم رؤیت شد و به دلیل سن و سال پایین و البته چهرهای که از آن هم جوانتر به نظر میرسید توسط قلعهنویی به این اسم نامیده شد. بعدها افراد مختلفی نام این فرد را در استقلال مطرح و او را عامل چند دستگی و ناکامی باشگاه نامیدند؛ از فرهاد مجیدی گرفته تا پژمان منتظری که این آخری هم که چندی قبل از دنیای فوتبال خداحافظی کرد، اما جداییاش از استقلال کاملا مرتبط به اختلافاتش با این فرد معلومالحال بود. مشخص نیست که چگونه چنین فردی همیشه در نزدیکی باشگاه است و حالا هم که شایعه قرابت با علی خطیر، مدیرعامل جدید استقلال و حسین قربانزاده و جلسات مخفیانهاش با مدیران باشگاه (طبق گفته خود نکونام) به گوش میرسد. هرچند رئیس سازمان خصوصیسازی با انتشار یک استوری در صفحه شخصی خود هر گونه ارتباط و آشنایی با فردی ملقب به «بچه» را تکذیب کرد و مدعی شد عکس منتشر شده او در کنار این فرد مربوط به مجلس ترحیم است که اتفاقی از او گرفته شده؛ اما نمیتوان حضور این فرد و افرادی از این دست را در اطراف باشگاه استقلال کتمان کرد. از زمانی که «بچه» به استقلال آمد، حدودا ۱۴ سالی میگذرد و قاعدتا هرکودکی در این مدت زمانی بزرگ میشود اما این کسی که این روزها بار دیگر نامش مطرح شده، هنوز هم به عنوان «بچه» شناخته میشود و این یعنی اقدامات و نیتهایش باعث نشده تا جایگاه خاصی در فوتبال و البته نزد افکار عمومی پیدا کند.
ای کاش یک بار برای همیشه پای چنین افرادی از باشگاههایی که روز بدشان حال چند میلیون آدم را خراب میکند و خوشیهایش باعث لبخند همان تعداد میشود، برای همیشه قطع میشد. شاید یکی از دلایل موفقیتهای پرسپولیس در سالیان اخیر نسبت به رقیب سنتی، عدم وجود حواشیای از این دست بوده است. هرچند در فوتبالی که انتصابها به ندرت بر مبنای شایستهسالاری بوده و روابط حرف اول را میزند، خیلی هم نباید تعجب کرد که کسی در تصمیمات باشگاه استقلال تاثیرگذار باشد که اصلا مشخص نیست رزومهاش چیست، از کجا آمده و چرا سعی میکند با هر طیفی روابط حسنه برقرار کند و البته موفق هم میشود؟