مراسم هفتم مهرجویی و همسرش برگزار شد
یاد کیمیاگر سینما
در ادامه نیز ثمین مسگران، خواهرزاده مهرجویی، متنی را از طرف بچههای خانواده که خارج از کشور هستند، از جمله دو فرزند بزرگتر داریوش مهرجویی، خواند که در بخشی از آن نوشته شده بود: کودکی ما در آغوش خانوادهای گرم و صمیمی گذشت که رهبر ارکستر آن پدرمان بود و ما این شانس را داشتیم که در این خانواده با سینما، این جادوی سحرانگیز، آشنا شویم. در این دلنوشته اشاره شده بود که داریوش مهرجویی برای بچههای خانواده همچون یک کیمیاگر زبردست بود. خواهرزاده مهرجویی همچین با یادی از وحیده محمدیفر، خطاب به مونا که فرزند کوچکتر خانواده است ،گفت: ما از تکتک نقاط جهان دستهای خود را به هم میدهیم تا تو را در آغوش بگیریم. در بخشی دیگر ابوالحسن داودی، کارگردان سینما، در سخنانی کوتاه با ابراز تاسف از واقعه پیشآمده، بیان کرد: نمیدانم درباره کسی که قبل از انقلاب و از سالهای دوری که سینما برای ما جنبه اساطیری و روحانی داشت، مثل یک بت در سینما بود، چه باید گفت.
او در ادامه از فعالیتش در دهه ۷۰ و همکاری با حسن حسندوست که همزمان با داریوش مهرجویی نیز کار میکرد سخن گفت و افزود: هماهنگی برای زمان حضور در استودیو این موقعیت را برای من پیش آورد که با داریوش مهرجویی همصبحت شوم و من از هیچکس به اندازه او نیاموختم. من ابعاد و فوتوفن سینما را از داریوش مهرجویی آموختم. او خود را بدون ادا، پشت نماهایش در فیلمها پنهان میکرد تا مخاطبش فقط فیلم را ببیند و این مهمترین چیزی بود که از او یاد گرفتم. داودی ادامه داد: من نمیتوانم با اطمینان بگویم که پشت این قتل، اندیشهای وجود داشته یا خیر. ولی اگر اندیشهای وجود داشته، هر گاه ارادهای علیه سینما به وجود آمده، اتحاد و همدلی در سینما بیشتر شده و این داستان فقط اتحاد اهالی سینما را باعث میشود. به عنوان کسی که الان با توجه به شرایط موجود از فیلمسازی دور شده، میگویم که ما الان بیش از هرچیز به شفافیت احتیاج داریم؛ به اندازهای که شایسته مهرجویی و همسر و همکار فرهیختهاش بود.
بهرام بدخشانی، فیلمبردار سینما، هم که سه فیلم از جمله «بمانی» را با داریوش مهرجویی کار کرده بود، گفت: برای فیلم بمانی خود آقای مهرجویی تماس گرفتند و من باور نمیکردم یک استاد بزرگ به شاگرد زنگ زده باشد. حتی گفتم با من شوخی نکنید. اما آقای مهرجویی چیزهایی را گفت که مطمئن شدم خود اوست و بعد برای صحبت درباره سناریو قرار گذاشتیم. او یادآور شد: البته برای فیلم میهمان مامان هم زنگ زدند و من چون سر فیلم دوئل پایم شکسته بود و بیمارستان بودم، نتوانستم بروم تا فیلم آخر، لامینور. روز آخر پروژه، پلان آخر فیلم را در باغ فردوس فیلمبرداری کردیم و همه گریه میکردند و من میدانستم که کار بعدی چه سختیهایی دارد. بدخشانی افزود: آقای مهرجویی از کات خوشش نمیآمد و سر فیلمبرداری میگفت «بس»، چون معتقد بود کات یعنی تمام، ولی بس، ادامه دارد. به هر حال کار ما سینماست و نمایش. آقای مهرجویی با تراژدی رفت و نامش در تاریخ ثبت شد.
بهمن فرمانآرا، نیما جاویدی، منیژه حکمت، فریدون جیرانی، علیرضا شجاعنوری، مازیار میری، ابراهیم ایرجزاد، محمد اطیابی، حبیب دهقاننسب، سیفالله صمدیان، فائزه عزیزخانی، بهرام بدخشانی، محسن امیریوسفی، دانش اقباشاوی، امیرحسین قاسمی و... از دیگر حاضران در این مراسم بودند.