حلقه گمشده در نظام کشاورزی افزایش میانگین دمای هوا در چهارمحال و بختیاری این استان را با خطر خشکسالی روبه‌رو کرده است. / عکس: احمد ریاحی دهکردی - ایرنا

 همچنین، خروجی سدها نیز با افت ۱۵ درصدی نسبت به سال گذشته همراه بوده است. در حال حاضر، حجم ذخایر آب در مخازن سدهای کشور به ۲۷.۱۹ میلیارد مترمکعب رسیده که نسبت به رقم ۳۲.۹۰ میلیارد مترمکعب سال گذشته، کاهش ۱۷ درصدی را تجربه کرده است. در این شرایط بحرانی، پرسش اساسی این است که تداوم کاهش منابع آبی چه تاثیری بر بخش کشاورزی و در نتیجه امنیت غذایی کشور خواهد گذاشت؟

آب، تولید و امنیت غذایی

فاطمه پاسبان copy

فاطمه پاسبان، عضو هیات علمی موسسه پژوهش‌های برنامه‌‌‌ریزی و اقتصاد کشاورزی، در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد» به تاثیرات کمبود آب بر کشاورزی اشاره و اظهار کرد: «بخش عمده‌‌‌ای از مواد اولیه تولید غذا از بخش کشاورزی تامین می‌شود و کمبود آب نیز به‌طور مستقیم بر روند تولید اثرگذار است. عموما دوره‌های کاشت، داشت و برداشت در بخش کشاورزی و زراعی در نیمه نخست سال انجام می‌شود. در این بازه، تامین آب نقش حیاتی دارد؛ به‌‌‌ویژه درباره باغات که نیاز آبی بالایی دارند. در واقع کمبود آب به‌طور جد می‌تواند عملکرد و میزان تولید را تحت تاثیر خود قرار دهد.»

او ادامه داد: «کم‌‌‌آبی، گرمای شدید و تداوم خشکسالی‌‌‌ها، بستر مناسبی برای گسترش آفات و بیماری‌های گیاهی فراهم می‌‌‌کند. این عوامل نه‌‌‌تنها می‌توانند عملکرد محصولات کشاورزی را کاهش دهند، بلکه کیفیت آنها را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهند. زمانی که کشاورز نتواند نیاز آبی درختان را تامین کند، شرایط برای رشد آفات و بیماری‌ها مناسب می‌شود و در نهایت آسیب جدی به محصول وارد می‌‌‌کند و احتمال کاهش تولید نیز در این مورد افزایش می‌‌‌یابد.»

به گفته پاسبان، «تاثیر کم‌‌‌آبی بر محصولات مختلف، بسته به نوع محصول، نیاز آبی آن و شرایط اقلیمی منطقه متفاوت است. با این حال، محصولات تابستانی که به آب بیشتری نیاز دارند، بیشترین آسیب را از کمبود آب متحمل می‌شوند. این آسیب‌‌‌ها به ویژه زمانی که با افزایش دما و تبخیر مواجه می‌شوند، فشار مضاعفی به گیاه وارد می‌‌‌کند. علاوه بر آن، تغییرات اقلیمی نیز بر تولید غذا و محصولات کشاورزی تاثیرگذار بوده است.»

چالش دوم: ناپایداری تامین انرژی

این پژوهشگر همچنین به چالش‌‌‌های ناشی از ناپایداری تامین انرژی اشاره کرده و گفت: «کم‌‌‌آبی تنها معضل پیش‌‌‌روی کشاورزان نیست و در این میان سیستم تامین آب باید موردتوجه قرار بگیرد؛ قطعی‌‌‌های مکرر برق و از کار افتادن چاه‌های آب نیز مشکلات جدی دیگری برای کشاورزان ایجاد کرده است. قطعی‌‌‌های طولانی‌مدت برق که گاهی تا ۷ یا ۸ ساعت به طول می‌‌‌انجامد، موجب اختلال و تاخیر در آبیاری محصولات کشاورزی و در نتیجه تشدید آسیب به آنها می‌شود.» او تصریح کرد: «کشاورزان به‌شدت از خاموش و روشن شدن‌‌‌های مکرر تجهیزات در پی قطعی برق گلایه دارند و معتقدند بحران دوجانبه‌‌‌ای سلامت محصولات و امنیت غذایی را به خطر می‌‌‌اندازد. این وضعیت، علاوه بر تحمیل هزینه‌های سنگین، باعث می‌شود که تاسیسات آبیاری در بسیاری از مناطق با مشکلات جدی مواجه شوند. این مساله می‌تواند باعث کاهش عملکرد محصولات یا حتی نابودی کامل آنها شود. علاوه بر این، آثار منفی این مشکلات تنها محدود به یک فصل یا سال خاص نبوده و این شوک به دلیل کمبود آب می‌تواند در درازمدت، به‌‌‌ویژه در سال‌های آتی، آسیب‌‌‌های جدی به درختان و محصولات وارد کند و سلامت درخت را به خطر بیندازد.»

خشکسالی بزرگترین تهدید امنیت غذایی در ایران عکس ایرنا مهدی محبی پور copy

ضرورت بازنگری در مدیریت منابع

پاسبان با اشاره به ضعف‌‌‌های مدیریت منابع در بخش کشاورزی اظهار کرد: «‌کشاورزی یک سیستم جامع است و نمی‌توان یک متغیر را به تنهایی منجر به پایداری تولید دانست و تولید ممکن است از طرق مختلف مورد تهدید قرار بگیرد. در این میان باید اشاره کرد که مدیریت ناکارآمد یکی از مهم‌ترین چالش‌‌‌های پیش‌‌‌روی بخش کشاورزی است و حضور مدیریتی کارآمد در بخش کشاورزی ضروری است. در حالی که کشورهای دیگر نیز با مشکلات مشابهی، مانند کاهش بارندگی، تغییر اقلیم و خشکسالی مواجهند، اما با مدیریت صحیح توانسته‌‌‌اند کشاورزی خود را حفظ کنند. تفاوت اصلی در ایران، فقدان مدیریت کارآمد در این بخش است.»

او ادامه داد: «مدیریت در نظام کشاورزی باید به‌‌‌گونه‌‌‌ای طراحی شود که حتی در شرایط سخت نیز عملکرد بخش کشاورزی حفظ شود و به صورت خودکار به حیات خود ادامه دهد. دراین شرایط دشوار باید به نظرات کارشناسی توجه بیشتری کرد تا راه برون‌‌‌رفت از این بحران پیدا شود. اما در حال حاضر، فقدان یک ساختار مدیریتی درست موجب شده تا ایران با بیشترین نرخ تبخیر آب در جهان مواجه باشد. با وجود اینکه دیدگاه‌های کارشناسی متعددی در این زمینه ارائه شده است، اما ضعف در تصمیم گیری و چالش‌های پیش روی اجرای سیاست‌های حوزه آب، عملا مانع تحقق تغییرات اساسی در این حوزه شده است.»

پاسبان تاکید کرد: «در شرایط فعلی، نبود هماهنگی و همکاری موثر بین دولت، مردم و نظام تصمیم‌گیری، مانعی جدی در مسیر پایداری تولید غذا در کشور به‌‌‌شمار می‌‌‌آید. تا زمانی که حکمرانی موثر و یکپارچه در حوزه آب شکل نگیرد، نمی‌توان به بهبود وضعیت کشاورزی و امنیت غذایی کشور امیدوار بود. در واقع، در حالی که فناوری‌‌‌های مناسبی در کشور وجود دارد، مدیریت صحیح و توانمندی برای به‌‌‌کارگیری این فناوری‌‌‌ها در بخش کشاورزی و تولید، نقش حیاتی دارد.»

این پژوهشگر اقتصاد کشاورزی افزود: «در حال حاضر، در کشور اقدامی مثبت برای تامین امنیت غذایی انجام نمی‌شود. کشاورزی در حال حرکت در یک چرخه تورمی است که به‌طور روزانه هزینه‌های تولید به صورت فزاینده افزایش می‌‌‌یابد. به‌‌‌علاوه، فارغ از مشکلات کمبود آب و بحران انرژی، باید از خود پرسید کشاورز چگونه می‌تواند به کار خود ادامه دهد؟ برای حل این معضل، فناوری باید به صنعت کشاورزی وارد شود تا بتوان به کشاورزان دستوراتی برای مصرف کمتر انرژی یا استفاده بهینه از آن داد.»

وی در ادامه افزود: «نگاه اقتصادی کشور به مسائل، جزیره‌‌‌ای است و در موقعیت‌‌‌های مختلف، راهکارها به صورت نیمه‌‌‌کاره رها می‌شوند. همچنین در شرایط سخت اقتصادی، نظام بانکی به جای اینکه به کمک تولید و تولیدکنندگان بشتابد، به شکل سوداگرانه عمل می‌‌‌کند. در چنین وضعیتی به نظر می‌‌‌رسد که همزمان با کاهش تورم، باید الگوی جدیدی برای تامین مالی بخش کشاورزی طراحی شود تا سرمایه‌‌‌گذاری در این بخش افزایش یافته و به تامین امنیت غذایی کشور کمک کند.»