چالش شرکتهای پتروشیمی
با این حال آنچه در زمان کلید خوردن این پروژهها پیشبینی نشده بود، تاثیرات گسترده همهگیری کووید-۱۹ و جنگ روسیه و اوکراین بود. این رویدادها باعث تورم جهانی شده و تقاضا برای پتروشیمی را به میزان قابلتوجهی کاهش داده است. جدول زمانی ساخت مجتمعهای جدید پتروشیمی معمولا سه تا پنج سال پس از تصمیم نهایی سرمایهگذاری تمدید میشود، به این معنی که ظرفیتهای اضافهشده قبل از این بحرانها اکنون به ظرفیت مازاد فعلی کمک میکند.
با وجود این چالشها، تقاضا برای مواد شیمیایی همچنان به رشد خود ادامه داده است، البته با سرعتی کندتر از حد انتظار. این رشد کند، همراه با عدممنطقیسازی ظرفیت در مقیاس بزرگ، به این معنی است که پیشبینی نمیشود نرخهای عملیاتی در آینده نزدیک به سطوح تاریخی بازگردد. علاوه بر این، صنعت با یک موج افزایش ظرفیت برنامهریزیشده برای اتیلن و پروپیلن در پنج سال آینده مواجه خواهد شد. با هر موج گسترش کراکر که از مناطق مختلف سرچشمه میگیرد - اولی از ایالات متحده، دومی از چین و اکنون سومی از خاورمیانه - نگرانی گستردهای در مورد منطقیسازی ظرفیتهای تولیدی در مناطق پرهزینه مانند اروپا و آسیا شکل میگیرد.
بررسی دادههای ICIS نشان میدهد که در حالی که چین با مازاد ظرفیت صنعتی قابلتوجهی مواجه است، بیشتر این ظرفیت مازاد ناشی از صنایعی است که در آنها کشورهای غربی مستقیما با چین رقابت نمیکنند، مانند کالاهای با فناوری پایین و بخشهای مرتبط با رکود املاک کشور، از جمله سیمان و مبلمان. بهرغم هشدارهای مقاماتی مانند جنت یلن، وزیر خزانهداری ایالات متحده، که اخیرا به پکن در مورد سیل بازارها با صادرات ارزان هشدار داد، کارخانههای چین احتمالا به فعالیت خود ادامه خواهند داد. شباهتهای تاریخی را میتوان به اوایل دهه ۲۰۰۰ نسبت داد، زمانی که سیاستهای چین منجر به انبوهی از فولاد ارزانقیمت شد که بازارهای جهانی را فرا گرفت و صنایع را در سراسر جهان، از جمله در ایالات متحده، نابود کرد.
در حال حاضر، سیاستگذاران در ایالات متحده و اروپا نگران سرمایهگذاری بیش از حد چین در صنایعی مانند خودروهای الکتریکی، پنلهای خورشیدی و باتریهای لیتیوم یونی هستند که ممکن است سطح تولید را فراتر از تقاضای داخلی ببرد. به عنوان مثال، تولیدکنندگان پنل خورشیدی چینی بیش از ۸۰درصد از بازار جهانی را کنترل میکنند و به طور قابلتوجهی از سهم ۳۶درصدی این کشور از تقاضای جهانی پیشی میگیرند. به طور مشابه، سازندگان پیشرو باتری چین در سال گذشته تقریبا دو برابر ظرفیت برق موردنیاز برای محصولات داخلی تولید کردند. این گسترش بیش از حد در بخشهای مختلف مشهود است و نرخ کلی استفاده از کارخانه (ظرفیت عملیاتی) در سالجاری برای اولین بار از سال ۲۰۱۶ به زیر ۷۵درصد کاهش یافته است.
در حالی که ظرفیت مازاد در چین چالشهای قابلتوجهی را ایجاد میکند، تاثیر آن در صنایع مختلف متفاوت است. در بخشهای پیشرفته مانند خودروهای برقی، به نظر میرسد کارآیی شرکتهای چینی به جای ظرفیت بیش از حد، مساله اصلی اقتصادهای غربی باشد. همانطور که بازارهای جهانی از این پیچیدگیها عبور میکنند، دادههای جامع و همکاری بینالمللی قوی برای رسیدگی به اثرات بلندمدت ظرفیت بیش از حد بسیار مهم خواهد بود.
تاثیر برای صنایع شیمیایی اروپا
صنایع شیمیایی اروپا به دلیل افزایش ظرفیت مداوم با چالشهای قابلتوجهی مواجه است. اطلاعیههای اخیر، از جمله تعطیلی دو کراکر اروپایی متعلق به اکسون موبیل و سابیک، نشاندهنده روند گستردهتری از بازسازی در پاسخ به دینامیسم بازار جهانی است. مشکل ظرفیت بیش از حد با پروژههای جدید نفت خام به مواد شیمیایی (COTC) در خاورمیانه تشدید شده است.
شرکتهای نفتی یکپارچه مانند آرامکوی عربستان سعودی در حال توسعه فناوریهایی برای تبدیل بخش بزرگی از نفت خام به مواد شیمیایی هستند که انگیزه آن کاهش تقاضا برای سوختهای حملونقل به دلیل برقی شدن وسایل نقلیه است. آرامکوی عربستان سعودی قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ ظرفیت مایعات خود را به مواد شیمیایی به ۴ میلیون بشکه در روز افزایش دهد که معادل ۱۹۹ میلیون تن در سال است. این افزایش عظیم ظرفیت میتواند فشار بیشتری بر بازارهای جهانی مواد شیمیایی وارد کند. جیمز ویلسون، تحلیلگر ارشد ICIS، تاکید کرد که احتمال تعطیلی بیشتر وجود دارد و اظهار کرده است: انتظار میرود توسعه خاورمیانه و پروژههای در حال انجام در چین فشار بیشتری را اعمال کند و حذف حداکثر ۲۰ میلیون تن از ظرفیت جهانی اتیلن را تا سال ۲۰۳۰ ضروری کند تا به نرخ عملیاتی جهانی سالمتر ۸۵درصد دست یابد. صنایع شیمیایی اروپا بهویژه به دلیل زیرساختهای قدیمی و هزینههای عملیاتی بالا آسیبپذیر است. ۳۰ سال است که هیچ کراکر جدیدی در اروپا ساخته نشده است و امکانات موجود در مقایسه با عملیات جدیدتر در ایالات متحده و خاورمیانه کوچک و پرهزینه هستند. اتکای اروپا به نفتا به عنوان ماده اولیه، همراه با هزینههای بالای انرژی، آن را در یک نقطه ضعف رقابتی قرار میدهد. وضعیت پس از تهاجم روسیه به اوکراین که باعث افزایش قیمت گاز اروپا و به تبع افزایش هزینههای تولید مواد شیمیایی انرژیبر شد، بدتر شد. اگرچه قیمت بنزین از اوج خود در سال ۲۰۲۲ کاهش یافته است، اما همچنان به طور قابلتوجهی بالاتر از سطوح قبل از سال ۲۰۲۰ است. اتکا به واردات گاز طبیعی مایع (LNG)، عمدتا از ایالات متحده، منجر به افزایش هزینههای انرژی از نظر ساختاری شده است و رقابتپذیری تولیدکنندگان مواد شیمیایی اروپایی را بیشتر از بین میبرد.
تغییرات استراتژیک و راهحلهای بالقوه
در پاسخ به این چالشها، برخی از شرکتهای شیمیایی اروپایی برای محافظت از کسب و کار خود به سمت تولید مواد شیمیایی تخصصیتر یا با شدت کم کربن روی میآورند. به عنوان مثال، BASF، SABIC و Linde اخیرا اولین کارخانه در جهان را برای کرکینگ بخار گرم شده الکتریکی افتتاح کردند، حرکتی به سمت تولید مواد شیمیایی پایدارتر. (تولید مواد شیمیایی پایدار یا sustainable chemical production اشاره به برخی فرآیندهای تولیدی مدرن مانند شیمی سبز، مواد اولیه تجدیدپذیر، اقتصاد چرخشی، مدیریت انرژی و کاهش کربن دارد.) علاوه بر این، گرایش به سمت مدلهای اقتصاد محلی و چرخشی میتواند مزیت رقابتی را برای امکانات کوچکتر اروپا ارائه دهد.
تجدید ساختار شرکت و فروش دارایی
شرایط سخت بازار موجی از تجدید ساختار شرکتها و فروش داراییها را برانگیخته است. BASF، Shell و LyondellBasell اخیرا تغییرات قابلتوجهی را در عملیات خود اعلام کردهاند. BASF واحدهای آمونیاک، متانول و ملامین را در سایت لودویگهافن خود میفروشد، در حالی که شل داراییهای پالایشگاه و پتروشیمی سنگاپور خود را فروخته است. LyondellBasell در حال بررسی سبد اروپای خود است و به دنبال اکسون موبیل و سابیک است که تعطیلی کارخانهها را نیز اعلام کردهاند. این حرکتهای استراتژیک نشاندهنده نیاز فوری تولیدکنندگان پرهزینه برای انطباق با واقعیتهای جدید بازار یا مواجهه با بسته شدن است. هزینههای بالای انرژی و مواد اولیه، همراه با ظرفیت مازاد جهانی، محیط چالشبرانگیزی را ایجاد کرده است که نیاز به بازسازی قابلتوجه دارد.
چشمانداز بلندمدت و گذار پایدار
با نگاهی به آینده، صنایع شیمیایی اروپا باید در چشمانداز پیچیدهای از هزینههای بالا، فشارهای نظارتی و تغییر الگوهای تقاضا حرکت کند. انتقال به سمت مواد شیمیایی پایدارتر یک عامل حیاتی است. افزایش تقاضا برای مواد شیمیایی پایدار، ناشی از الزامات نظارتی و ترجیحات مصرفکننده، چالشها و فرصتهایی را به همراه دارد. به عنوان مثال، تعهد یونیلیور به استفاده از حداقل ۲۵درصد پلاستیک بازیافتی برای بستهبندی خود تا سال ۲۰۲۵، تقاضا برای پلاستیکهای مبتنی بر سوختهای فسیلی را کاهش میدهد و در عین حال تقاضا برای جایگزینهای پایدار را افزایش میدهد. ابتکارات نظارتی مشابه، مانند مقررات زبالههای بستهبندی و بستهبندی اتحادیه اروپا، که ۵۵درصد از پلاستیکها را تا سال ۲۰۳۰ قابل بازیافت میکند، این تغییر را بیشتر خواهد کرد. برای پیشرفت در این بازار در حال تحول، تولیدکنندگان شیمیایی اروپایی باید بر مقرون به صرفه بودن و مقیاسپذیری در تولید پایدار تمرکز کنند. سرمایهگذاری در فناوریهای جدید و مشارکت با استارتآپهای فناوری برای توسعه مواد اولیه و محصولات پایدار بسیار مهم خواهد بود. دستیابی به موقعیت کمهزینه در این بازارهای جدید میتواند منجر به حاشیههای بالاتر و کاهش نوسانات شود و مسیری را برای سودآوری پایدار با وجود چالشهای گستردهتر صنعت فراهم کند.
تاثیر بر صنایع شیمیایی ایالات متحده
برای ایالات متحده، این عرضه بیش از حد جهانی پیامدهای متعددی دارد. اول، فشار نزولی بر قیمتها و حاشیه سود وارد میکند. ICIS نشان داده است که تقاضای ضعیف و عرضه بیش از حد تا سال ۲۰۲۴ به فشار بر حجم تولید و حاشیه سود تولیدکنندگان مواد شیمیایی جهانی ادامه خواهد داد. علاوه بر این، مزیت رقابتی صنایع شیمیایی ایالات متحده با گسترش سریع چین به مواد شیمیایی با ارزش بالاتر و تخصصیتر از بین رفته است. بهطور سنتی، ایالات متحده در نوآوری شیمیایی پیشرو بوده است، اما سرمایهگذاریهای قابلتوجه چین در تحقیق و توسعه شروع به تغییر این تعادل کرده است.
تغییرات استراتژیک و سرمایهگذاری
با وجود این چالشها، صنایع شیمیایی ایالات متحده بدون گزینههای استراتژیک نیست. یکی از عوامل حیاتی، پتانسیل اصلاحات نظارتی برای سادهسازی فرآیندهای تایید مواد شیمیایی و فناوریهای جدید است. ایالات متحده همچنین به لطف رونق گاز شیل، از مواد اولیه مقرون به صرفه خود سود میبرد. این مزیت به تولیدکنندگان آمریکایی اجازه میدهد تا با وجود هزینههای نظارتی بالاتر و زمان تایید طولانیتر برای پروژههای جدید، در صحنه جهانی رقابت کنند. با این حال، حفظ این مزیت مستلزم سرمایهگذاری مستمر در زیرساختها و نوآوری است.
نقش ژئوپلیتیک و سیاستهای تجاری
پویایی ژئوپلیتیکی نقش مهمی در شکل دادن به آینده صنایع شیمیایی ایالات متحده ایفا میکند. روند فزاینده به سمت حمایتگرایی و تعرفهها یک نگرانی عمده است. هر دو حزب سیاسی اصلی ایالات متحده مواضع تهاجمی نسبت به چین اتخاذ کردهاند و بر عدمتعادل تجاری و مسائل مالکیت معنوی تمرکز کردهاند. این امر منجر به تعرفهها و تعرفههای متقابل شده است که مستقیما بر بخش شیمیایی تاثیر میگذارد. به عنوان مثال، ایالات متحده اخیرا تعرفههای واردات چین، از جمله خودروهای الکتریکی (EVs) و باتریها را افزایش داده است و افزایش احتمالی بیشتری توسط برخی از رهبران سیاسی پیشنهاد شده است. این اقدامات، در حالی که برای محافظت از صنایع داخلی در نظر گرفته شده است، همچنین خطر اقدامات تلافیجویانه چین را به همراه دارد که میتواند زنجیره تامین جهانی مواد شیمیایی را مختل کند.
ایجاد تعادل بین حمایتگرایی و تجارت جهانی
در حالی که اقدامات حمایتگرایانه با هدف محافظت از صنایع داخلی انجام میشود، باید با مزایای تجارت جهانی متعادل شود.
صنایع شیمیایی ایالات متحده از مازاد تجاری قابلتوجهی برخوردار است و دسترسی مداوم به بازارهای بینالمللی برای رشد آن حیاتی است.
اطمینان از شیوههای تجارت منصفانه و استفاده از مکانیزمهایی مانند قانون اصلاح لایحه تعرفههای متفرقه (MTB) میتواند به کاهش برخی از اثرات نامطلوب حمایتگرایی کمک کند.
غلبه بر ظرفیت بیش از حد
هر دو بخش شیمیایی اروپا و ایالات متحده باید در یک چشمانداز چالشبرانگیز که با هزینههای بالا، فشارهای نظارتی و تنشهای ژئوپلیتیکی مشخص شده است، حرکت کنند. با توجه به اینکه اروپا با زیرساختهای قدیمی و قیمتهای بالای انرژی دست و پنجه نرم میکند، اروپا و ایالات متحده هر دو باید با افزایش رقابت چین و اثرات نامطلوب سیاستهای تجاری حمایتگرایانه دست و پنجه نرم کنند.
تغییرات استراتژیک به سمت تولید پایدار، نوآوری و زنجیرههای تامین محلی، مسیرهای بالقوهای را برای انعطافپذیری ارائه میدهد. با این حال، اثرات بلندمدت ظرفیت بیش از حد مستلزم تلاشهای بینالمللی هماهنگ، اصلاحات نظارتی و سرمایهگذاریهای قابلتوجه در فناوری و زیرساختها برای اطمینان از رشد و سودآوری پایدار صنعت است.