ابتدا به ساکن باید این نکته را مورد تصریح قرار داد که ادعای مذکور کاملا مبتنی بر آمارهای رسمی و بین‌المللی بوده و چنین نیست که مثلا وزارت نفت یا دستگاه‌‌‌های تبلیغاتی و اطلاع‌‌‌رسانی دولت درصدد طرح آن بوده باشند.

طبق آمارهای معتبر، ارزش‌‌‌افزوده‌‌ حوزه نفت (حسب قیمت‌های ثابت سال ۱۳۹۰) حدود ۲۲‌درصد بوده و هزینه‌‌‌های دولتی نیز در سال ۱۴۰۲ بر اساس قیمت‌های ثابت حدود ۱۷‌درصد رشد داشته است.

در دوران عمر دولت سیزدهم نیز میزان تولید نفت ایران از حدود ۲میلیون بشکه در روز به ۳.۳ میلیون بشکه احیا شده که این مورد نیز مستظهر به آمار معتبرترین روزنامه‌‌ اقتصادی دنیاست. لازم به ذکر است که قبل از تحریم‌های آمریکا این رقم ۳.۸ میلیون بشکه در روز بوده است.

آنچه که می‌توان با قاطعیت اظهار کرد اینکه روند احیای تولید نفت ایران ذیل افزایش صادرات آن رقم خورده که می‌تواند تابعی از سیاست‌‌‌های بین‌الملل کشور تعبیر شود. از سوی دیگر برخلاف تصور عامه نمی‌توان آن را به لحاظ زمانی مقارن مقطع فعالیت دولت بایدن قلمداد نمود اما نمی‌توان انکار کرد که شتاب آن طی ۳ سال گذشته اتفاق افتاده که مقارن دولت زنده‌‌‌یاد ابراهیم رئیسی بوده است.

به لحاظ آماری می‌توان با تقریب نزدیک به قطعیت ادعا کرد که صادرات روزانه نفت ایران از حدود ۳۵۰‌هزار بشکه در سال ۱۳۹۹ از مرز ۱.۵ میلیون بشکه در ماه‌‌‌های گذشته عبور کرده است.

البته میزان دقیق آمارهای صادرات و تولید نفت معمولا از سوی مقامات رسمی اعلام نمی‌شود که این مورد می‌تواند یکی از نقدهای کارشناسی در نظام اطلاع‌‌‌رسانی دولت و وزارت نفت باشد؛ چرا که در صورت نیل به دستاوردهای قطعی نظیر همین افزایش صادرات، امکان مقایسه و برجسته‌‌‌سازی رشد نیز از قوت لازم بی‌‌‌بهره می‌شود.

به هر حال اگرچه مقامات رسمی اساسا تولید و صادرات نفت کشور را بیشتر از این اعداد می‌‌‌دانند اما به هر حال میزان رشد تولید و صادرات به احتمال بسیار زیاد در میان‌‌‌مدت کماکان همچنان روند صعودی خود را خواهد داشت.

در کنار آن نباید فراموش کرد که رشد تولید نفت خام در کنار رشد مصارف فرآورده به معنای افزایش ظرفیت و توان پالایشگاهی کشور است.

در عرض ۳سال دولت سیزدهم، به طور کلی چیزی حدود ۲۷۰‌هزار بشکه به ظرفیت پالایش نفت کشور افزوده شده است.

البته این میزان در تقابل با میزان رشد مصارف فرآورده‌‌‌های اصلی در داخل کشور (اختصاصا گازوئیل و بنزین) چندان به چشم نمی‌‌‌آید؛ زیرا هر چه میزان توان تولید فرآورده ازدیاد پیدا کند ولی هرگز تکافوی چاه ویل باک خودروهای داخلی را نخواهد کرد و رشد مصرف همواره از رشد تولید آن بالاتر است.

اینجا نیز برخی محافظه‌‌‌کاری‌‌‌های معمول باعث شده که چنین دستاورد بزرگی امکان برجسته‌‌‌سازی را پیدا نکند؛ چرا که هرگونه آمار و عدد و تحلیل در حوزه‌‌ تولید و مصرف بنزین و گازوئیل در جامعه‌‌ ایران به‌‌‌مثابه‌‌ خیز دولت برای افزایش قیمت تعبیر می‌شود و بنابراین بسیاری از مدیران عملیاتی و حتی اطلاع‌‌‌رسانی و روابط‌‌‌عمومی از خیر ارائه‌‌ چنین تحلیل‌‌‌هایی می‌‌‌گذرند.

در همین رابطه برخی آمارهای رسمی حاکی است که در سال گذشته به طور متوسط روزانه چیزی حدود ۲.۳۷ میلیون بشکه نفت و میعانات وارد پالایشگاه‌‌‌های ده گانه‌‌ کشور شده که به این ترتیب صنعت پالایش کشور با بیش از ۹۵درصد ظرفیت خود به کار مشغول بوده است.

این وضعیت به تدریج منجر به فرسودگی زودرس صنایع پالایشی کشور خواهد شد که مقابله با آن مستلزم سرمایه‌گذاری‌‌‌های بسیار سنگینی خواهد بود. همین رقم کافی است تا بدانیم وقتی وزیر نفت در سال ۱۴۰۱ از لزوم ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در صنعت نفت صحبت می‌‌‌کرد، واقعا به چه چیزی نظر داشت.

کشور وارد مدار ناترازی بنزین شده که یکی از راهکارهای آن همانا نوسازی و سرمایه‌گذاری‌‌‌های مقتضی در صنایع پالایشی کشور است. نه وزارت نفت و نه حتی خود پالایشگاه‌‌‌ها (شرکت‌های پالایشی) توان چنین سرمایه‌گذاری‌‌‌هایی را به تنهایی ندارند در صورت استمرار وضع موجود واقعا موضوع ناترازی به یکی از بحران‌‌‌های جدی در تامین انرژی کشور تبدیل خواهد شد.

متاسفانه میزان تولید گاز کشور نیز در سال‌‌‌های اخیر در زمره‌‌ داده‌‌‌های محرمانه تلقی می‌شود و رقم دقیقی از آن در دست نیست. برخی آمارهای نسبتا رسمی‌‌‌تر حاکی است ظرفیت تولید گاز خام کشور (از حیث آثار تکمیل طرح‌‌‌های کلان صنعت نفت و گاز در رشد تولید نفت و گاز و ظرفیت پالایشی و پتروشیمی) حدود ۶‌درصد رشد داشته است.

اگر این رقم را درست فرض کنیم آنگاه می‌توان اظهار کرد که میزان تولید گاز در دوران ۳ساله‌‌ دولت سیزدهم رشد چندانی نداشته است.

اما این وضعیت ناشی از کم‌‌‌کاری دولت و وزارت نفت نیست. تقریبا همه‌‌ فازهای پارس جنوبی (به غیر از فاز ۱۱) کاملا در سال‌‌‌های پیش توسعه داده شده و رشد شدید تولید گاز در دولت‌‌‌های قبلی ناشی از تولید از همان فازها بود. اکنون فاز ناتمام باقی نمانده است.

اما از سوی دیگر به نظر می‌رسد هشدار وزارت نفت همچنان به قوت خود باقی است. کشورمان از سال گذشته وارد مدار ناترازی گاز در فصل سرد شده است.

برای مقابله با این وضعیت به غیر از موضوعات فرهنگی و صرفه‌‌‌جویی و نظایر آن، باید دو اقدام همزمان در دستور کار قرار گیرد که اولی توسعه‌‌ میادین جدید گازی و دومی موضوع فشارافزایی پارس جنوبی است.

هر دو اقدام در زمره‌‌ پروژه‌‌‌های فناورانه و سرمایه‌‌‌بر بوده و لازم است دولت بعدی توجه کافی به آن داشته باشد.

به هر حال دولت‌‌‌ها بدون رشد اقتصادی امکان احیای اقتصاد و پیشبرد امور خود و مردم را ندارند. نباید این رشد را کاملا به نفت وابسته نگاه داشت.

شکی نیست که برای ادامه‌‌ رشد اقتصادی در سطح سال گذشته باید سایر بخش‌‌‌های اقتصادی نیز به‌‌‌نوبه‌‌ خود بخشی از این مهم را برعهده بگیرند. تکیه بر رشد تولید نفت یا هزینه‌‌‌های دولتی هرگز نباید راهکار یگانه یا دائمی محسوب شود .