زمانی که یک اقتصاددان به بازی می‌‌رود

کتابِ «زمانی که یک اقتصاددان به بازی می‌‌رود»، به قلم پاول اویر، استاد مدرسه کسب‌‌وکار استنفورد، تلاشی تازه برای بررسی اقتصادی مسابقات و کسب دیدگاه‌های اقتصاد و کسب‌‌وکار از آنها است. اویر از تجربیات خود در اقتصاد کار برای بررسی مهم‌ترین داستان‌های صنعت ورزش (از جمله دوپینگ، معامله بلیت در بازار سیاه، تبعیض، دستمزد، قانونی‌‌سازی شرط‌‌بندی و خرد یا بی‌‌خردی شهرهای میزبان مسابقات بزرگی مانند جام جهانی و المپیک) بهره برده است. این موارد، موضوعاتی داغ برای هواداران، تیم‌‌ها، مدیران و مسوولان برگزاری مسابقات ورزشی است. اما برای کسانی نیز که به نظریات اقتصادی علاقه دارند، فرصتی پدید می‌‌آورد تا موضوع را از نگاه متفاوتی بررسی کنند؛ به‌‌ویژه آنکه اغلب در اقتصاد و کسب‌‌وکار، صنعت پرنفوذ و فعالی مانند ورزش نادیده گرفته می‌شود.

بهترین مثال اویر از اقتصاد ورزش، سلطه غیرمنتظره تیم زنان گلف‌‌باز کره جنوبی بر لیگ بین‌المللی حرفه‌‌ای آمریکا است. آنها طی دوره‌‌ای ۹ساله، ۲۲ عنوان قهرمانی بزرگ از ۴۳ عنوان قهرمانی اصلی را به خود اختصاص دادند. شگفتی این بود که چگونه کشوری با هیچ مزیت مشخصی در گلف (نسبت به کشورهای باسابقه این ورزش) قادر است چنین بازیکنان سطح جهانی باکیفیتی بسازد. نظریه اویر غیرمحتمل به نظر می‌‌رسد ولی با استدلالاتی به ظاهر نامربوط آن را توجیه می‌کند. کره جنوبی ترکیبی از جمعیتی بسیار ثروتمند با نرخ پس‌‌انداز بالا، کودکان غیرشاد (که دستیابی آنها به موفقیت دانشگاهی به‌شدت دشوار است) و نابرابری شدید جنسیتی دارد. این موارد، شرایط اجتماعی و اقتصادی ایده‌‌آلی برای موفقیت در گلف پدید می‌‌آورند.

سیستم سختگیرانه آموزش و پرورش کره باعث می‌شود دختران این کشور از تمرین‌‌های سخت مورد نیاز برای تبدیل شدن به ورزشکاری حرفه‌‌ای نترسند. همچنین شکاف حقوق و دستمزد، آنها را در مقابل پسران، برای پیگیری تحصیلات دانشگاهی دلسرد می‌کند. در این شرایط خانواده‌های کره‌‌ای به احتمال بیشتری منابع مالی کافی برای تامین تجهیزات گلف آنها را هم دارند. به جز این موارد، کره جنوبی پیش‌‌تر یک گلف‌‌باز زن حرفه‌‌ای به نام سی‌‌ری‌‌پاک داشت که اویر معتقد است تبدیل به الگویی قدرتمند برای دختران این کشور شده است.

آنچه این کتاب را برجسته‌‌تر می‌کند، شیوه لطیف و متعادل اویر از داده‌هایش و در عین حال نتیجه‌‌گیری‌‌های قابل اتکا از آنها است. به عنوان مثال، او اعتقاد دارد داروهای بهبود عملکرد به حدی در ورزش رواج یافته‌‌اند که عملا بخشی جدایی‌‌ناپذیر از آن شده‌‌اند. دلیل این موضوع، صرفه اقتصادی دوپینگ برای ورزشکاران است. او در یک بخش به خوبی این موضوع را باز کرده است که ارزش دارد تمام آن را در اینجا بیاوریم: «بهترین گزینه دوچرخه‌‌سواران (که به استراتژی غالب هم معروف است)، دوپینگ کردن بدون توجه به وضعیت دیگر رقبا است.

اگر یک دوچرخه‌‌سوار دوپینگ کند، رقیب او هم بهتر است دوپینگ کند تا به این صورت احتمال پیروزی خود را از نزدیک صفر به ۵۰-۵۰ برساند. اگر یک دوچرخه‌‌سوار دوپینگ نکند، رقیب او باز هم باید دوپینگ کند تا احتمال پیروزی خود را از ۵۰ درصد به نزدیک ۱۰۰ درصد برساند. تنها در حالتی دوپینگ استراتژی غالب نخواهد بود که دوچرخه‌‌سوار مورد بحث هزینه روانی بسیار شدیدی به دلیل دروغ و تقلب متحمل شود.» از آنجا که دوپینگ در ۳۰ سال گذشته به‌شدت رواج یافته است، می‌توان استدلال کرد که این هزینه روانی کاهش یافته است. اویر نسبت به شانس موفقیت در مبارزه با دوپینگ از طریق آزمایش و نمونه‌‌گیری، بدبین است. به همین دلیل، عملی‌‌ترین راهکار را قانونی ساختن داروهای بهبود عملکرد می‌‌داند. او می‌گوید: «به هر حال حتی با قانونی شدن این داروها، همچنان تماشای مسابقات ورزشی جذاب است.»

دیدگاه او ارتدادآمیز به نظر می‌‌رسد؛ حتی اگر هواداران ورزشی با سایر کمک‌‌ها به ورزشکاران مانند کلاه‌های ایمنی آیرودینامیک و کفش‌‌های جهنده موافق باشند. نظر اویر درباره رقابت برای میزبانی مسابقات بزرگ ورزشی مرسوم‌‌تر است. او به‌طور خلاصه توصیه می‌کند که خود را به زحمت نیندازید. سه هفته رقابت، چند سال پیامدهای اقتصادی دارد. میزبانی این رویدادها منطق اقتصادی ندارد. حجم زیادی بودجه باید برای ایجاد زیرساخت‌‌ها و امکاناتی فراهم شود که با نیازهای جمعیتی سازگار نیست. به عنوان مثال، با آنکه بازی‌های المپیک لندن ۲۰۱۲ یکی از کم‌‌هزینه‌‌ترین و کم‌‌ساخت‌‌وسازترین رقابت‌‌ها بود، باز هم ۱۴ میلیارد دلار هزینه داشت.

همچنین صرفا بحث این نیست که آیا میزبانی از یک تورنمنت سودآور است یا خیر. بحث از این است که آیا به شکل بهتری نمی‌شد از آن بودجه استفاده کرد؟ از نظر هزینه فرصت از دست رفته، هرگونه پروژه‌‌ای در صورتی منطقی است که بهترین راه صرف منابع باشد. حتی برای هواداران ورزش هم به سختی می‌توان استدلال کرد که اهمیت یک ورزشگاه از افزایش کارکنان بخش عمومی، بهبود و ارتقای زیرساخت‌‌ها یا کاهش هزینه‌های بهداشت و درمان بیشتر است. معرفی کتاب اویر را با ارزیابی کلی او از صنعت ورزش به پایان می‌‌رسانیم: از منظر اقتصادی، ساخت ورزشگاه‌های جدید، شرط‌‌بندی یا تلاش برای مبارزه با داروها چندان توجیه ندارد. هرقدر که ورزش رشد کند و حرفه‌‌ا‌‌ی‌‌تر شود، انطباق آن با قوانین اقتصاد بیشتر خواهد شد.

 

مترجم: مهدی نیکوئی