تغییر نگرش؛ لازمه دیجیتالیشدن معادن
امنیت، پاشنه آشیل دیجیتالی شدن معادن
بنگاهها زمانی که بزرگ میشوند، اداره آنها پیچیده میشود. زمانی که داده لازم وجود نداشته باشد، واهمهای را در دل مدیران ایجاد میکند. اما آن روی سکه این است که زمانی که دادههای کافی تجمیع میشوند، انسان و ماشین به صورت همزمان در حال حکمرانی هستند. اگر ماشینها در خدمت شرکت نباشند، همانگونه که میتواند ارزش افزوده بسیار زیاد ایجاد کند، میتواند ویرانیهای زیادی را نیز به بار آورد. اینجاست که موضوع امنیت به صورت جدی مطرح میشود. به همین خاطر شاید برخی از مدیران سنتی بر این باور باشند که باید همانگونه که از قدیم شرکت را اداره میکردند، باز هم اداره کنند. یا اینکه اگر بخواهند از خدمات دیجیتالی استفاده کنند همچنین با یک دید قدیمی به موضوع توجه کنند، رشد زیادی در شرکت اتفاق نخواهد افتاد.
میتوان عنوان داشت که پاشنه آشیل دیجیتالی شدن معادن، امنیت است. ما باید سازوکارها، اعتمادسازیها و نگرشهای مثبتی را ایجاد کنیم که اگر یک مدیر به سمت تجمیع داده حرکت کند، هیچ نگرانی وجود نداشته باشد، همچنین وی مطمئن باشد که امنیت شرکت و قدرت مدیریت وی افزایش خواهد یافت. از طرف دیگر اگر در حوزه توسعه دیجیتالی به سمت برونسپاری و همکاری با نهادها و بخشهای دیگر سوق پیدا کند، این نیز موجب سودآوری خواهد شد. اتفاقات مختلفی که طی این سالها در حوزه امنیت در مسیر دیجیتالی شدن برای شرکتها به وجود آمده است؛ ما را ملزم میکند تا برای این موضوع اهمیت ویژه قائل شویم. اگر خیال مدیران از نظر امنیت راحت باشد، طبیعتا انباشت، تجمیع و مدیریت داده و همکاری با متخصصان این حوزه افزایش خواهد یافت.
لزوم ورود نسل جدید
نسل قبلی که در صنعت رشد کردهاند، تقریبا ذهنیت آمادهای برای ورود به عرصه دیجیتالی ندارند و به این راحتی نیز آماده نخواهند شد. دو روش وجود دارد، اول اینکه ارزش افزوده و سودی که در پی دیجیتالی شدن معادن بهوجود میآید، دیده شود که اگر اعتمادسازی شود؛در این صورت سرمایهگذاریهای خوبی در این عرصه صورت خواهد گرفت. روش دوم اشتغال نسل جدید است. به هرحال ورود نسل جدید به معادن و آموزش آنها و تربیت متخصصان جوان آشنا با حوزه دیجیتال، میتواند کمک بسیار زیادی به پیشرفت این حوزه کند. به نظر میرسد ترکیب این دو روش، اتفاقات خوبی را برای صنایع معدنی به ارمغان خواهد آورد.