دوراهی تجارت و سیاست

بعید است ورود به دنیای سیاست هرگز چنین هزینه سنگینی داشته باشد. شرکت تسلا از اوج ارزش سهامش در دسامبر گذشته تا گزارش ناامیدکننده فروش و درآمد سه ماه اول امسال، حدود ۸۰۰ میلیارد دلار از ارزش بازار خود را از دست داده است. این کاهش، چیزی حدود ۱۰۰ میلیارد دلار از ثروت ایلان ماسک، کاسته است. البته سهام تسلا از آن زمان کمی بهبود یافته، اما بخشی از آن به خاطر استقبال سرمایه‌‌‌گذاران از وعده ماسک است که قول داده از نقشش در وزارت بهینه‌‌‌سازی دولت ترامپ عقب‌‌‌نشینی کند تا تمرکز بیشتری برای اداره شرکت خودروسازی خود داشته باشد. اما جبران خسارت وارد شده به تسلا نیازمند چیزی بیش از مدیری است که حواسش کمی پرت است.

از سوی دیگر، ماسک اصلا قول نداده بود که تمام وقتش را صرف تسلا و کسب و کارش کند. او گفته بود همچنان «یک یا دو روز در هفته» را به «امور دولتی» اختصاص خواهد داد و تا پایان دوره ریاست جمهوری ترامپ با دولت همکاری خواهد کرد. از نظر اغلب هیات‌‌‌مدیره‌‌‌ها و سرمایه‌‌‌گذاران همین یک یا دو روز در هفته هم برای مدیرعاملی که همزمان‌برپنج- شش شرکت نظارت دارد، عامل حواس‌‌‌پرتی و کاهش تمرکز مهمی است. شاید اگر نزدیکی به قدرت به نفوذ بیشتری منجر می‌‌‌شد، بی‌‌‌سروصدا آن را می‌‌‌پذیرفتند، اما چنین چیزی نیست. 

با اینکه دولت ترامپ چند روز پیش سعی کرد مقررات مربوط به خودروهای خودران را تسهیل کند، اما ماسک نتوانسته جلوی عزم ترامپ برای کناره‌‌‌گیری از سایر سیاست‌‌‌های حمایت از خودروهای برقی یا جنگ تعرفه‌‌‌ای مخربش را بگیرد. همچنین این طرفدار پروپاقرص ترامپ، هنوز هیچ حرکتی مبنی بر فاصله گرفتن از جریان راست‌‌‌گرای افراطی نشان نداده است، با اینکه گرایش او به این جریان در کنار فعالیت‌‌‌های دولتی‌‌‌اش باعث تحریم‌‌‌ تسلا توسط مصرف‌کنندگان و اعتراضات گسترده در نمایشگاه‌‌‌های تسلا شده است.

البته واقعیت این است که تسلا پیش از آنکه ماسک به اردوگاه ترامپ بپیوندد دچار مشکل شده بود. فروش جهانی خودروهای این شرکت در سال ۲۰۲۴ نسبت به سال ۲۰۲۳ اندکی کاهش یافته بود. تسلا در معرفی مدل‌‌‌های ارزان‌قیمت‌‌‌تر بسیار کند عمل کرده و این فرصت را به رقبای چینی مانند BYD داده تا در نوآوری پیشتاز شوند. مصرف‌کنندگان چینی بی‌‌‌تفاوت از کنار خبر سیستم «رانندگی کاملا خودکار» تسلا که در ماه فوریه معرفی شد گذشتند، چون رقبای داخلی خیلی زودتر این تکنولوژی را با قیمت کمتری عرضه کرده بودند.

برخی سرمایه‌‌‌گذاران بر این باورند که ماسک به خاطر بی‌‌‌قراری‌‌‌های معروفش از اداره یک شرکت خودروسازی خسته شده و چشم به پروژه‌‌‌ بزرگ بعدی دوخته است. این در حالی است که خود ماسک با آرامش اعلام کرده تسلا در مسیر تبدیل شدن به باارزش‌‌‌ترین شرکت تاریخ است. سوابق ماسک نشان می‌دهد که اگر قرار باشد کسی این چشم‌‌‌انداز را محقق کند خود اوست، اما بدون شک چنین کاری نیازمند تمرکز کامل اوست، نه وقت‌‌‌گذرانی در کاخ سفید و غرق شدن در قدرت و زدوبندهای سیاسی، توییت‌‌‌کردن شبانه‌‌‌روزی در ایکس و حضور در برنامه‌‌‌های پخش زنده با سیاستمداران راست‌‌‌گرا. اگر ماسک حاضر نباشد از این فعالیت‌‌‌ها کنار بکشد، باید مدیرعاملی را منصوب کند که بتواند بدون حواس‌‌‌پرتی تسلا را هدایت کند.

ماسک همین حالا هم جایگاه خود را در تالار مشاهیر پیشگامان تجارت جهانی تثبیت کرده است. اما اگر بار دیگر تمام تمرکزش را معطوف به کارآفرینی کند که در آن بی‌‌‌رقیب است و بینش خارق‌‌‌العاده‌‌‌ای دارد، نه تنها به سرمایه‌‌‌گذاران و مشتریانش، که احتمالا به تمام دنیا لطف کرده است.

خود ایلان ماسک هم در گفت‌‌‌وگویی که چند روز پیش، در برنامه «گزارش ویژه» شبکه فاکس‌‌‌نیوز داشت به حملات اخیر علیه شرکت خودروسازی برقی‌‌‌اش اشاره کرد و گفت که شرکت‌هایش از همکاری او با دولت ترامپ آسیب می‌‌‌بینند.

gettyimages-2180566128+copy

ماسک، که هدایت شرکت اسپیس ایکس، تسلا، ایکس ای‌‌‌آی (xAI)، ایکس و یک شرکت حفاری را بر عهده دارد، پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به عنوان «کارمند ویژه دولت» منصوب شد و بخش زیادی از تمرکزش را صرف کاهش هزینه‌‌‌های دولت کرد. کاخ سفید اعلام کرده که ماسک وزیر بهینه‌‌‌سازی دولت نیست - واحدی که مسوول کوچک‌‌‌سازی دولت است - اما او بارها به‌‌‌عنوان رهبر عملیاتی این نهاد معرفی شده است.

ماسک می‌‌‌گوید: «حضور در دولت نه مزیتی برایم داشته و نه سودآور بوده، بلکه فقط به ضررم تمام شده است. به خاطر حضور من در دولت، شرکت‌هایم دارند آسیب می‌‌‌بینند.»

او به مشکلات اخیر تسلا اشاره کرد که در پی آمار ناامیدکننده فروش جهانی و نگرانی سرمایه‌‌‌گذاران از دوری بیش از حد مدیرعامل، افت سهام را تجربه کرده است. همچنین تسلا با موجی از اعتراضات و حملات علیه نمایشگاه‌‌‌ها و خودروهایش مواجه شده و این مساله باعث بروز این نگرانی شده که شاید برند تسلا در حال آسیب دیدن باشد. البته هنوز مشخص نیست این آسیب‌‌‌ها چه تاثیری بر دیگر شرکت‌های ماسک داشته‌‌‌اند.

ماسک قبلا گفته بود که «به سختی» شرکت‌هایش را مدیریت می‌کند و در جلسه غیرمنتظره‌‌‌ای که 20 مارس با تمام کارکنان تسلا داشت از سهامداران خواسته بود سهامشان را نگه دارند. تسلا حالا تبدیل به نمادی از اقدامات افراطی شده و احتمالا برخلاف قانون اساسی، وزارت بهینه‌‌‌سازی دولت، با اخراج‌‌‌های گسترده عامل نابودی خدمات حیاتی شده و این خودروهای تسلا هستند که هدف اعتراضات سراسری علیه دولت قرار گرفته‌‌‌اند.

موضوع دیگری هم که این روزها سروصدا به پا کرده، نامه سرگشاده‌‌‌ای است که ظاهرا کارکنان ناراضی تسلا نوشته‌‌‌اند؛ کسانی که می‌‌‌خواهند ایلان ماسک از سمت مدیرعاملی کناره‌‌‌گیری کند تا شرکت بتواند دوباره به روزهای اوج خود و فروش گسترده خودروهای برقی بازگردد. به گفته نویسندگان این نامه، غرق شدن ماسک در دولت و سیاست به قدری به برند تسلا آسیب زده که باید کنار برود.

هنوز تایید نشده که این نامه جعلی است یا واقعی، اما حتی اگر ساختگی هم باشد، سوال جالبی را مطرح می‌کند: چرا باید مدیرعامل باارزش‌‌‌ترین شرکت خودروسازی جهان، درست در لحظه‌‌‌ای که نبرد خودروهای برقی وارد مرحله‌‌‌ای تاریخی و حیاتی شده، ماه‌‌‌ها وقت خود را صرف بازی‌‌‌های سیاسی کند و از مسیر اصلی منحرف شود؟

ممکن است پاسخ این پرسش بسیار ساده باشد: ایلان ماسک از ماشین ساختن خسته شده است.

او در یک دهه گذشته، خود را به آب و آتش زد تا تسلا را از آستانه ورشکستگی نجات دهد و آن را پیشتاز عرضه خودروی برقی در جهان غرب کند. زندگی او در این دهه پر از نوآوری و بی‌‌‌خوابی‌های شبانه و نبرد با هر بحران ممکنی بود، اما حالا به نظر می‌‌‌رسد ساخت خودروی برقی برای او مساله‌ای حل شده است، نه آن اتفاق نویی که روزگاری بود. تسلا همین حالا هم کارخانه‌‌‌های غول‌‌‌آسا و تاسیسات عظیمی در نقاط گوناگون دنیا دارد که سالانه صدها‌هزار خودرو تولید می‌کنند. مراحل بعدی دیگر ارتباط مستقیمی با نوآوری ندارد، بلکه به بهینه‌‌‌سازی، مقیاس‌‌‌پذیری و ترغیب مشتری به خرید محصول برمی‌‌‌گردد. و این دقیقا آن چیزی نیست که ایلان ماسک برایش ساخته شده است. او به دنبال ساخت چیزهای جدید است، نه دستکاری و بهبود محصولات موجود. شاید هم به همین دلیل به جای عمل کردن به توصیه مدیرانش و تلاش برای تولید خودروی ارزان‌‌‌تر، ترجیح داد تمام‌‌‌قد وارد عرصه هوش مصنوعی و روبات‌‌‌ها شود.

در پی انتشار گزارش‌‌‌هایی مبنی بر جست‌‌‌وجوی هیات‌مدیره تسلا به دنبال مدیرعامل جدید – که بعدا کاملا رد شد- تحلیلگران گفتند در صورت کناره‌‌‌گیری ایلان ماسک از این سمت، تسلا به فردی با ویژگی‌‌‌های مشابه تیم‌‌‌ کوک مدیرعامل اپل احتیاج خواهد داشت.

پس از درگذشت استیو جابز در سال 2011 خیلی‌‌‌ها فکر می‌‌‌کردند اپل نابود می‌شود، اما کوک با بهینه‌‌‌سازی مداوم آی‌فون و زنجیره تامین، ارزش اپل را از 350 میلیارد دلار به 3.2 تریلیون دلار رساند؛ موفقیتی که بدون هیچ نوآوری بنیادین و با تمرکز بر توسعه دقیق فرآیند‌‌‌ها و ارتقای بهره‌‌‌وری محصول قدیمی حاصل شد.

درست است که ماسک زنده است و همچنان در جایگاه مدیرعاملی تسلا قرار دارد، اما تمرکز خود را تا حد زیادی معطوف به سیاست و پروژه‌‌‌های جانبی کرده و به برند تسلا آسیب زده است. در چنین شرایطی، حضور یک مدیر اجرایی منظم و اهل عمل می‌تواند با تمرکز بر بهینه‌‌‌سازی تولید و فروش خودروهای برقی، ثبات و رشد بلند‌مدت را برای شرکت به همراه داشته باشد.