«دنیایاقتصاد» سیاست جدید مالیاتی در بودجه را آنالیز میکند
کجراهه مالیات سلیقهای
در قانونی که هفته پیش در مجلس تصویب شد اینفلوئنسرهایی که بیش از ۵۰۰ هزار دنبالکننده دارند باید مشمول مالیات شوند. همچنین بازیگرانی که بیش از ۲۰۰ میلیون تومان بهطور سالانه درآمد دارند از این پس باید مالیات بدهند. در همین راستا برای افزایش درآمدهای مالیاتی دولت، نمایندگان مجلس تصویب کردهاند که معافیت مالی فعالیتهای هنری و انتشارات کمک درسی که سالانه بیش از ۵۰۰ میلیون درآمد دارند، باید لغو شوند. بررسیها نشان میدهد که این نوع مالیات بخشی، که تنها گروهی از افراد را مشمول اعطای مالیات میداند و در بخشهای خاص گرفته میشود، نه درآمدزایی معلوم و قابلتوجهی دارد و نه یک قاعده کلی برای آن لحاظ میکند. تجربه بقیه کشورها در زمینه اخذ مالیات نشان میدهد که سیستم مالیاتی باید شمول گستردهای داشته باشد و همه طیفهای درآمدی را شامل شود که به آن مالیات بر مجموع درآمدها میگویند. البته میتوان اخذ مالیات بر مجموع درآمد را بهصورت تصاعدی وضع کرد به این معنا که از افراد با درآمد بالاتر، مالیات بیشتری گرفت و برخی که درآمد بسیار پایینی دارند را از دادن مالیات معاف کرد. تجربه نشان داده که مالیاتهای گزینشی و اخذ مالیات با رویکرد سلیقهای نمیتواند، به یک قاعده عملی موفق منجر شود.
مصوبات جدید مالیاتی
طبق مصوبه مجلس که در صحن علنی تصویب شده است، درآمدهای کاربران دارای بیش از ۵۰۰ هزار دنبالکننده رسانههای کاربر محور از محل تبلیغات مشمول مالیات بر درآمد خواهد بود. سازمان امور مالیاتی مکلف است ظرف دو ماه پس از لازمالاجرا شدن این بند دستورالعمل اجرایی مربوط به اخذ مالیات از درآمدهای کاربران حرفهای رسانههای کاربر محور از محل تبلیغات را تهیه و به تایید وزیر اقتصاد و امور دارایی برساند. همچنین این سازمان مکلف شده لیست مودیان مالیاتی و خوداظهاری تهیه شده توسط آنها را تهیه و در سایت سازمان در منظر عموم قرار دهد. محمد حسین بحرینی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس بهعنوان پیشنهاددهنده این بند توضیح داد: درحالحاضر بخشی از کسبوکارها در فضای واقعی نیست و در مجازی انجام میشود که این امر فرصت خوبی برای توسعه دولت الکترونیک و کسبوکارهای مجازی بهشمار میآید. به گفته وی، در این بین برخی کسبوکارها در فضای مجازی شکل خاصی پیدا کرده و تعداد کاربران برخی از آنها نجومی شده است. اینفلوئنسرهایی هستند که تبلیغات گرفته و درآمدهای غیرمتعارفی از تبلیغات بهدست میآورند.بحرینی تاکید کرد که این قانون فقط برای صفحات و کانالهایی با بیش از ۵۰۰ هزار کاربر است و شامل همه کسبوکارها در فضای مجازی نمیشود. هدف، کانالها و صفحاتی هستند که بستری برای گرفتن تبلیغات ایجاد کرده و درآمد زیادی هم دارند و بعضا پشت آن یک سلبریتی یا افراد دیگری هستند.
علاوه بر این، مجلس تصمیمهای دیگری را نیز جهت افزایش مالیاتها اتخاذ کرد. در این مورد بازیگرانی که سالانه بالای ۲۰۰ میلیون تومان حقوق میگیرند شامل مالیات میشوند. همینطور خودروهای لوکس نیز در کشور مشمول مالیات میشوند. در همین زمینه مجلس تصمیم گرفته که معافیت مالیاتی فعالیتهای هنری و انتشارات کمک درسی را که سالانه بالای ۵۰۰ میلیون تومان درآمد دارند را نیز لغو کند. همچنین نمایندگان مجلس شورای اسلامی سازمان امور مالیاتی را مکلف به تعیین تکلیف اخذ مالیات از خانههای خالی تا پایان دی سال ۱۴۰۰ کردند. بهنظر میرسد مجلس قصد دارد درآمدهای مالیاتی دولت را افزایش داده و از همین راه میزان اتکای بودجه به نفت را کاهش دهد ولی در زمینه موفقیت در اجرای این قوانین مالیاتی ابهاماتی وجود دارد که باعث میشود برخی از کارشناسان به اینگونه مالیاتگیری گزینشی اشکالاتی مطرح کنند.
ابهامات در زمینه قانون جدید اخذ مالیات
درخصوص این تصمیم، چند پرسش اساسی به ذهن متبادر میشود. اولین سوالی که در اینجا مطرح است اینکه مبنای ۵۰۰ هزار دنبالکننده برای یک شبکه اجتماعی چیست و چرا ۵۰۰ هزار دنبالکننده باید مبنای گرفتن مالیات از کاربران شبکههای اجتماعی باشد. دومین ابهام در مورد این قانون این است که دولت با چه مکانیزمی میخواهد افرادی که شامل این قانون میشوند را شناسایی کند. بهعنوان نمونه لزوما مالک یک شبکه اجتماعی در اینستاگرام یک فرد حقیقی نیست در ضمن بعضی از شبکههای اجتماعی بهصورت گروهی اداره میشوند و بسیار سخت است تمام افرادی را که از این صفحه درآمد دارند به آسانی شناسایی کرد. علاوه بر اینها برخی از اینفلوئنسرهای ایرانی در خارج هستند و وضع مالیات بر درآمدهای آنها ممکن نخواهد بود. سوال دیگر این است که آیا هزینههای شناسایی و اخذ مالیات از این افراد، درخصوص درآمد آنها قابل توجیه است. همچنین آیا روش مشابهی در دیگر کشورهای دنیا نیز وجود دارد؟ همچنین نکته مهمی که در این قانون ذکر نشده و از اشکالات اساسی این قانون محسوب میشود این است که اگر سازمان مالیاتی بخواهد این افراد را شناسایی و این قانون را در کشور اجرا کند نیازمند یک بوروکراسی قدرتمند است و با توجه به هزینه زیاد مورد نیاز جهت موفقیت در اجرای این قانون توسط سازمان مالیاتی میتوان نتیجه گرفت که این قانون قابلیت اجرایی در کشور ندارد و از اکنون میتوان فهمید که این قانون در کشور شکست خورده خواهد بود.
مالیات جامع به جای مالیات گزینشی
در ساحت سیاسی ایران موضوع داغی که همواره مطرح بوده این است که باید دولتها از کالاهای لوکس مالیات بگیرند. مالیات گزینشی و عدم شمول گسترده نظام مالیاتی، باعث میشود که سیستم مالیاتی از کیفیت چندانی برخوردار نبوده و در کشور موفقیتآمیز نباشد. بیش از یک سال است که دولت میخواهد از خانههای خالی در کشور مالیات بگیرد ولی تا به امروز در این امر موفق نبوده است و براساس مصوبه مجلس تا دی ماه سال آینده، دولت موظف است که اخذ مالیات از خانههای خالی را تعیین تکلیف کند. بقیه مالیاتهای گزینشی مانند مالیات بر اینفلوئنسرهایی که بیش از ۵۰۰ هزار دنبالکننده دارند، نتیجهای جز شکست برای سیاستگذار نخواهند داشت. بهعنوان نمونه، مالیات بر بازیگرانی که بالاتر از ۲۰۰ میلیون تومان درآمد دارند باعث میشود که بازیگران انگیزه پیدا کنند که با دور زدن قوانین مالیاتی درآمدهای خود را پایین تر از رقم واقعی اعلام کنند. در مجموع میتوان نتیجه گرفت براساس تجربه بقیه کشورها، مالیات باید شمول گسترده داشته باشند تا نتیجه مطلوبی را در پی داشته باشند. یکی از انواع مالیاتهایی که در ایران باید در دستورکار سیاستگذار قرار بگیرد مالیات بر درآمد است که به شکل محدودی در ایران تا به امروز اجرا شده است. این در حالی است که این نوع از مالیاتها در بقیه کشورها منبع اصلی درآمدهای دولتهای مدرن هستند.
علاوه بر مالیات بر درآمد کسبوکارها، مالیات بر سرمایه و مالیات ارزش افزوده، مالیات بر درآمد نیز از مهمترین درآمدهای دولتها محسوب میشود. مالیات بر مجموع درآمدها «PIT» از انواع مهم مالیاتها محسوب میشوند. نکته جالب توجه اینکه در بعضی کشورها مالیات بر درآمد حدود ۵۰ درصد کل درآمدهای مالیاتی محسوب میشود. این مالیاتها میتوانند بهصورت تصاعدی وضع شوند به این معنا که هر کسی که درآمد بالاتری داشته باشد، مالیات بیشتری بر آنها وضع شده و افراد با درآمد پایین از دادن مالیات معاف شوند. اینگونه مالیاتگیری بهدلیل اینکه کسبوکارها را تحتتاثیر قرار نمیدهد و فعالیت آنها را بهخطر نمیاندازد، طرفداران بیشتری بین صاحبنظران در این حوزه دارد و میتواند منبع قابل اطمینانی برای کسب درآمدهای دولتها محسوب شود. در مجموع این شیوه از مالیاتگیری به اهداف خود در زمینه تامین منابع مالی موردنیاز دولتها و بازتوزیع ثروت در کشور نخواهد رسید.