چقدر از عمرتان را در صف گذراندهاید؟ صف خودرو، صف مجوز یا صف کنکور. به راستی ارزش وقت انسانها در ایران چقدر است؟ میانگین دستمزد ساعتی، بهعنوان هزینهفرصت زمان، یک معیار است. درحالیکه میانگین دستمزد ساعتی در ایران در سال جاری به سختی به ۲دلار میرسد، این شاخص در آمریکا ۳۴، در کانادا ۲۵، در اروپا…
اظهارات تحریکآمیز دونالد جی ترامپ درخصوص الحاق کانادا، گرینلند و بازپسگیری کنترل کانال پاناما، در هفتههای اخیر خبرساز شدهاست. این اظهارات هرچند ممکن است برای جلبتوجه و رسانهای بهنظر برسند اما این واقعیت مهم را نشان میدهند؛ حفظ کنترل بر مسیرهای تجاری اصلی برای ایالاتمتحده حیاتی است و فرقی ندارد چهکسی در کاخسفید باشد.
اعلام ازسرگیری «فشار حداکثری» توسط دونالد ترامپ و تصمیم مقامات ما مبنی بر اینکه حداقل فعلا حاضر به مذاکره با آمریکا نیستند، ایران را وارد دوره جدیدی کرده است که عدمقطعیت از ویژگیهای عمده آن است.
تصور کنید وارد یک بازی شدهاید. هر بار سکهای میاندازید و اگر برنده شوید، سرمایه شما ۵۰درصد افزایش مییابد؛ اما اگر ببازید، ۴۰درصد از سرمایهتان از دست میرود. این بازی در نگاه اول جذاب به نظر میرسد؛ چراکه میانگین بازدهی مثبت است. اما چیزی که در ابتدا امیدوارکننده به نظر میرسد، بهسرعت به فاجعه تبدیل میشود؛ اگر این بازی را بارها و بارها ادامه دهید، سرمایه شما به صفر میل خواهد کرد.
در کنگو، جنگی در جریان است که دیگر صرفا یک درگیری داخلی محسوب نمیشود. گروه شورشی «۲۳مارس» (M۲۳) که سالها در سایه تحولات آفریقا بهسر میبرد، حالا با نیرویی تازه به میدان بازگشته است.
این روزها بیش از هر زمان دیگری تجار و بازرگانان، صاحبان صنایع و سرمایهگذاران در تله سامانههای متعدد دستگاههای دولتی ازجمله وزارت صمت گرفتارند و در ظاهر نهاد و ادارهای هم خود را برای پاسخگویی ملزم نمیبیند.
بریتانیا تا قبل از سده هجدهم از تمام کشورهای اروپایی عقبتر بود. حتی در کشتیرانی که بعدها کسی نتوانست در اروپا جای آن را بگیرد، تا قبل از این قرن عقبتر از هلند و اسپانیا و پرتغال بود؛ اما چه شد که از قرن هجدهم و پس از انقلاب شکوهمند ورق برای انگلوساکسونها برگشت؟
اگرچه آرمانگرایی سیاستمداران در هدفگذاری سیاست و اقتصاد امر ناپسندی نیست، ولی باید پیوسته در طی زمان به بوته آزمایش گذاشته شود و اهداف تعیینشده مورد امکانسنجی قرار گیرد. این وظیفه مهم به عهده کارشناسان و متخصصان دانشگاهی در حوزههای دانشی مختلف است که باید رسالت خود را در ارائه تحلیلهای علمی به سیاستمداران به دور از شهودات ذهنی و سوگیریهای سیاسی انجام دهند. بر سیاستمداران هم فرض است که مبنای جهتگیریهای مهم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود را بر واقعیت دادهها و علم و تجربه بنا نهند و مسیرهای آرمانی خود را بر گامهای شدنی و راهحلهای ممکن استوار سازند.
چند سال پیش دختر جوانی در استرالیا، به نام بل گیبسون۱، بعد از ابتلا به سرطانی بدخیم با کنار گذاشتن درمانهای مرسوم و بهرهگیری از درمانهای مبتنی بر رژیم غذایی، ورزش و مراقبه توانست بر سرطان غلبه کند. داستان الهامبخشِ او موضوع یادداشتهای روزنامهها و مجلات شد، چهره شادابش در مصاحبههای متعدد تلویزیونی نور امید را در دل بسیاری از مبتلایان به سرطان زنده کرد و توصیههای ساده، سرراست و شفابخش او با استقبال عامه مردم و بیماران خسته از درمانهای پر از درد و رنج روبهرو شد.
بیشتر مطالعاتی که درباره سیاستهای اقتصادی ناظر به رشد و توسعه اقتصادی منتشر میشود، آنها را از جنبه محتوایی مطالعه میکنند. گاهی نگریستن به آنها از جنبه ساختاری میتواند به طراحی و اجرای موثر آنها کمک کند. یکی از این جنبهها میزان سادگی و پیچیدگی یک سیاست است.
همیشه وقتی میخواهند از عدالت حرف بزنند، جملهای از حکمت قدیم را میآورند: عدل چبود؟ وضع اندر موضعش! یعنی هر چیز باید سر جای خودش باشد. اما در مملکت ما، گویا رسم دیگری برقرار است: کار هر کسی را میگذارند بر دوش کسی دیگر. انگار مسوولیتها را در کیسهای ریختهاند و بعد چشم بسته بین نهادها تقسیم کردهاند.
تا یک دهه پیش کمتر کسی حتی در خیال متصور بود که روزی احمد الشرع یا همان ابومحمد الجولانی، از چهرههای سرشناس القاعده سوریه و بنیانگذار گروه سلفی جهادی تحریرالشام، راهی ریاض شود و با محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی، دیدار کند و درخصوص آینده سوریه پسااسد به شور و مشورت بنشیند.
با وجود گذشت حدود ۶ماه از تشکیل دولت چهاردهم، وعدههای انتخاباتی مسعود پزشکیان مانند حلوفصل منازعات سیاست خارجی، هموارکردن راه خروج ایران از لیست سیاه FATF، پذیرش پوشش اختیاری و رفع فیلترینگ همچنان در راهروهای «قصر» ایرانی قانون دست به دست میشوند.
ما با شنیدن اصطلاح «رانت اقتصادی» معمولا یاد مبدع آن دیوید ریکاردو، اقتصاددان انگلیسی و اقتصاد کشاورزی میافتیم که رانت اقتصادی را میزان بازدهی نصیب مالکان زمینهای حاصلخیزتر یا واقع در موقعیت مکانی بهتر نسبت به سایر زمینها تعریف کرد.
بهعنوان یک پژوهشگر اقتصادی یکی از ریشههای مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور را فقدان واقعگرایی در عرصههای مختلف سیاستگذاری میدانم. فقدان واقعگرایی در سیاستهای داخلی و خارجی، گاه خود را در تمرکز بر مسائل فرعی به جای اصلی (نظیر کم اهمیت نشان دادن تحریمهای بینالمللی در ایجاد وضعیت فعلی کشور)، گاه خود را در تمرکز بر راهحلهای غیر مرتبط (نظیر تاکید بر حل مشکلات بازار ارز با رویکردهای قهری) و گاه خود را در بیش برآوردی از ظرفیتهای اجرایی دولت (از جمله سندروم دستور درمانی مسوولان اجرایی) نشان داده است.
یک استارتآپ کوچک چینی به نام DeepSeek AI با دستاوردی چشمگیر، معادلات بازار هوشمصنوعی را دگرگون کرده است. این شرکت موفق شده است مدلی را توسعه دهد که نهتنها با بهترین مدلهای هوشمصنوعی موجود رقابت میکند، بلکه این کار را با یکبیستم هزینه معمول انجام میدهد.
بسیاری از ما روزانه با این پرسش مواجه میشویم که چگونه میتوان پسانداز ریالی خود را به شکلی سرمایهگذاری کرد که علاوه بر حفظ ارزش دارایی، سود بیشتری بهدست آورد؟ این سوال که آیا سرمایهگذاری در سکه، دلار، بازار سهام، ارز دیجیتال، ملک یا خودرو سود بیشتری دارد، به یکی از دغدغههای روزمره مردم تبدیل شده است.
کارهایی که قبل از این ساعتها و روزها وقت میگرفت با هوش مصنوعی در مدتی کوتاه انجام میشود. برای نگارنده، نوشتن یک طرح درس، طراحی یک پاورپوینت، تحلیل یک متن، نوشتن یک پاراگراف، ترجمه انگلیسی به فارسی و بالعکس، حتی طراحی نمودار ذهنی از پیچیدهترین متنها، همه و همه کارهایی است که هوش مصنوعی خیلی سریع و ساده و کارآمد انجام میدهد. گویی سوار موشک شدهایم. خیلی سریعتر از آنچه قبلا تصور میشد کارها جلو میرود. اما نکته مهم این است که وقتی سوار موشک میشوی، دیگر منظره جاده را نمیبینی. همه چیز تصاویر مبهمی میشود که بدون هیچ معنایی از مقابل چشمانت میگذرد.
اکثر مردم کرهشمالی بسیار سخت کار میکنند. از صبحگاهی که دولت تعیین میکند، بیدار میشوند و تا شب هرکدام وفق مسوولیت تعیینشده به کار میپردازند. اما به سختی دستمزد ماهانه آنها از ۱۰هزار وون کرهشمالی که قریب ۳دلار آمریکا در بازار سیاه میشود، عبور میکند. چرا آنها وقتی اینگونه سخت کار میکنند، عایدی ندارند؟ پاسخ جامعی میتوان به آن داد؛ اما لب کلام آن است که کشت در این اقتصاد، محصولی به دست نمیدهد. کارآیی نیروی کار کمترین حد در کل دنیاست و اگر برای مردم کرهشمالی هر ۲۴ساعت روزانه ۲۴۰ساعت هم بود و تمام این مدت هم آنها کار میکردند باز عایدی پسرعموهای جنوبی خود را نداشتند. مشکل کرهشمالی کار کردن نیست. کرهشمالی بهخاطر تنبلی به اینجا نرسیده است و تا رویکردها و استراتژی آنان تغییر نکند، با کار و تلاش بیشتر به جایی نمیرسند. به رفاه و درآمد سرانه بالا نمیرسند. آنها فقط در زمین لمیزرع صبح تا شب جان میکنند.
ایرانیان از پیشگامان تاریخ بوروکراسی بودهاند. از عصر باستان تا دوران اسلامی، نظام اداری ایران بهعنوان الگویی برای سازماندهی، مدیریت و پایداری حکومتها نقش کلیدی ایفا کرده است.
با شروع دور دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، حدس و گمانهای زیادی در مورد سیاست خارجی او بهطور عام و سیاست او در قبال ایران بهطور خاص مطرح است. طبعا طیفهای مختلف سیاسی در داخل آمریکا، در خاورمیانه و در سراسر جهان مشغول تلاش برای تاثیرگذاری بر روند برنامهریزیها و تصمیمگیریها در تیم سیاست خارجی ترامپ هستند. تا آنجا که به ایران مربوط میشود، کمتر نشانی از توصیه به ترامپ برای اعتدال و میانهروی دیده میشود.
شواهد متعددی در اقتصاد کشور نشان میدهد ناترازی انرژی در انواع مختلف آن شکل گرفته است و آسیب جدی به اقتصاد کشور وارد میکند. در صورت تداوم این وضعیت، بحران انرژی در اقتصاد ایران پدیدهای حتمی خواهد بود. امروزه بخشهای مختلف اقتصادی از کمبود انرژی آسیب جدی دیدهاند و در سال جاری و سالهای آینده، یکی از مهمترین موانع کسبوکار از سوی بخش خصوصی، محدودیت دسترسی به انرژی بهویژه برق و گاز خواهد بود.
پرونده FATF با پیگیری دولت چهاردهم از بایگانی مجمع تشخیص مصلحت نظام بیرون آمد و قرار است این نهاد حاکمیتی با بررسی دو لایحه باقیمانده پالرمو و CFT، یکی از چالشیترین مسائل کلان کشور در یکدهه اخیر را تعیین تکلیف کند.
مهاجرت جوانان، متخصصان و دانشآموختگان دانشگاهی به یکی از مسائل و دغدغههای افرادی که دلسوز ایران هستند تبدیل شده است. چند دایره شوم به صورت دوایر علت و معلولی مثبت فعالند که به مهاجرت دامن میزنند و آن را به توفان مهاجرت تبدیل میکنند.
در سالهای اخیر، شرایط تورمی در ایران باعث کاهش نرخ دستمزد حقیقی شده است؛ به این معنا که قدرت خرید خانوارها با وجود افزایش اسمی حقوق کاهش یافته است. این مساله به یکی از چالشهای اساسی اقتصاد کشور تبدیل شده است.
در واپسین روزهای سال گذشته میلادی، آنگاه که اعضای کمیته مرکزی، مقامات عالی حزبی و سایر تصمیمگیران سیاسی و اقتصادی ارشد چین، در یکی از مهمترین نشستهای سالانه دولتی موسوم به «کنفرانس مرکزی اقدامات اقتصادی» همراه با نخبگان دانشگاهی، کارشناسان و تحلیلگران مستقل گرد هم آمدند تا ضمن مرور آنچه در سال۲۰۲۴ در اقتصاد کشورشان گذشته، برنامه یک سال آینده را طرحریزی کنند، تصویر واقعبینانه و روشنی از چشمانداز پیشرو داشتند.
در ساعات اولیه ۷دسامبر۲۰۲۴ معارضان سوری با تصرف دمشق به آنچه برای بیش از نیمقرن به طعنه «سوریه اسدها» نامیده میشد، پایان دادند. این فروپاشی بهتآور اغلب به فرصتطلبی گروههای سیاسی و کشورهای خارجی در شرایط به سرعت در حال تغییر منطقهای و بینالمللی نسبت داده میشود؛ اما در همین حال، غیرمنتظره بودن این رخداد پای پرسشهای دشوارتری را پیش میکشد: چرا معارضان سوری در تنها ۱۱روز توانستند امری را به سرانجام برسانند که طی ۱۳سال جنگ داخلی در انجام آن ناموفق بودند؟ چرا ارتشی که از زمان حافظ اسد یکی از پایههای اصلی قدرت حزب بعث را تشکیل میداد، بدون مقاومت تسلیم شد؟ چرا با وجود پیشینه هیئت تحریرالشام و رهبر آن، اخبار مرتبط با ورود معارضان به شهرهای بزرگ اینبار بر خلاف گذشته با تصاویر چندانی از چهرههای ترسان سوریها همراه نبود؟
بیش از چند ماه نیست که جناب دکتر پزشکیان بر مسند ریاستجمهوری نشستهاند و همه به خوبی به خاطر دارند که ایشان در جریان مبارزات انتخاباتی و پس از آن تاکید داشتند مداخلات دولت در بازار منشأ بسیاری از مشکلات اقتصادی، از ناکارآمدی گرفته تا اتلاف منابع و فساد بوده است. از اینرو به کرات توصیه کردند که دولت به جز دو بخش آموزش و بهداشت از مداخله در اقتصاد باید اجتناب کند و تمشیت امور را به بازار بسپارد. این رویکرد درست و مبتنی بر یافتههای علمی جناب دکتر پزشکیان به دل فعالان اقتصادی، به ویژه بخش خصوصی حقیقی، نشست و با امید به گشایشهایی در آینده به ایشان رای دادند.
وقتی خاویر میلی قدرت را در آرژانتین به دست گرفت، کمتر کسی باور داشت وی بتواند با راهحل «ارهای» خودش برای قلعوقمع دستگاه بوروکراتیک دولتی، بیش از چند صباحی در کاخ ریاستجمهوری بماند. رسانههای لیبرال با وجود باور به منطق درست استراتژی وی، بیم آن را داشتند که خطمشی افراطی باعث شود تا او بهزودی توسط گروههای ذینفع، پرونیستها و دیگر رقبای سیاسی به زیر کشیده شود. اما وی توانست همچنان بر اریکه قدرت باشد و به مردم نشان دهد مشکل دقیقا کجاست. مشکل تورم سهرقمی خیرهکننده آرژانتین و بیثباتیهای پولی و فقر گسترده، دولت عریض و طویل و ناکارآمد است. مشکل کسری بودجه است. مشکل اقتصاد حمایتی، تعرفهمحور و دولتی است.
اقتصاد ایران که در ۱۳سال گذشته، چهار شوک ارزی را تجربه کرده، یک بار دیگر با شوکی سنگین مواجه شد و قیمت دلار در مدت زمانی کوتاه از آغاز به کار دولت چهاردهم، از رقم ۵۹هزار تومان تا مقادیر بالاتر از ۸۰هزار تومان افزایش پیدا کرد.برخی این شوک را ناشی از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا و احتمال تشدید تحریمهای ایران میدانند. برخی آن را به موج تورمی چند ماه گذشته ارتباط میدهند و برخی هم معتقدند مدیران دولت چهاردهم عامدانه قیمت ارز را افزایش میدهند تا کسریها را جبران کنند.
متخصصان علوم سیاسی معتقدند همه راهها به سیاست ختم میشود؛ اما پرسش اساسی این است که کدام سیاست میتواند زمینهساز توسعه باشد؟ سیاست بهمثابه امر حکومت، حکمرانی، وفاق یا تعارض یا سیاست بهعنوان امر اجتماعی و خیابانی؟