اگر تا چندی پیش تعدد سایت‌های قمار یکی از معضلات داخلی بود، امروز ترند بازار عوض شده است. این را به راحتی می‌توان از رتبه الکسای سایت‌های صرافی رمزارزها متوجه شد که طی یکی، دو ماه اخیر به طور انفجاری بالا آمده و رتبه خوبی در میان سایت‌های پربازدید ایرانی کسب کرده‌اند.

با ورود ایلان ماسک به این بازی داستان حتی هیجان‌انگیزتر هم شده است. او به معنای واقعی به متغیری جدی برای این بازار تبدیل شده است و با هر توییت می‌تواند غوغایی به پا کند. توییت یک کلمه‌ای او (Gamestonk!!) در ماجرای سهم گیم‌استاپ به اندازه کافی گویای این موضوع است. الان دیگر وقتی است که باید اعلان نوتیفیکیشن را برای توییتر ایلان ماسک فعال کرد. شاید او بخواهد نظرش را درباره یک رمزارز دیگری مثل دوج‌کوین اعلام کند!

حالا که صحبت‌های زیادی درباره رمزارزها می‌شود و ارزش معاملات روزانه آنها در ایران به درصد قابل توجهی از ارزش معاملات بورس‌های داخلی رسیده است، بد نیست که به یک سوال جدی هم پاسخ داده شود:

چطور به این تقاضای داخلی به نحوی پاسخ دهیم که نه سر مردم بی‌کلاه بماند، نه ارز از کشور خارج شود، نه با روش‌های غیرمجاز انرژی مصرف شود و هم دولت بتواند با اخذ مالیات درآمد کسب کند؟

اگر بتوان به این سوال پاسخ مناسبی داد، چند دغدغه رفع خواهد شد:

اول آنکه نه تنها امکان سرمایه‌گذاری آسوده‌خاطر برای مردم فراهم می‌شود، بلکه حتی ریسک‌های مختلف هم به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت. این مشکل از آنجا جدی است که با توجه به تحریم‌ها، صرافی‌های خارجی به ایرانی‌ها خدمت ارائه نمی‌دهند و حتی با دور زدن این تحریم‌ها امکان مسدود شدن حساب کاربری و بلوکه شدن پول هم وجود دارد. سایت‌های داخلی نیز امکانات ساده‌ای دارند که حتی برای ارائه همین امکانات ساده نیز اطلاعات بسیاری از کاربران دریافت می‌کنند که به نظر می‌آید که بیش از حد به حریم خصوصی کاربران وارد می‌شوند. به علاوه اینکه نگهداری کریپتوکارنسی‌ها برای عامه مردم به راحتی ممکن نیست و ریسک‌های مخصوص خود را دارد. از طرفی در این میان هم، دولت از خرید و فروش‌ها مالیاتی اخذ نمی‌کند و نظارتی هم بر تراکنش‌های داخلی وجود ندارد.

آن‌چیزی که به نظر می‌آید آن است که بازار سرمایه ایران (خصوصا فرابورس) می‌تواند پاسخ درخوری به این مشکل بدهد و همزمان با بورس‌های پیشرفته دنیا راهکارهای عملیاتی مختلفی را پیاده‌سازی کند که در اینجا به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد:

صندوق قابل معامله (ETF) رمزارزها:

به تازگی اولین ETF  بیت‌کوین آمریکای شمالی در کانادا راه‌اندازی شده است. اتفاقی که هنوز در آمریکا به‌‌رغم تلاش‌های بسیار نیفتاده است. برادران وینکل‌واس (Winklevoss) یعنی همان دو نفری که در هاروارد با مارک زاکربرگ بر سر ایده فیس‌بوک دعوایی جنجالی داشتند و خود را در فیس‌بوک سهیم می‌دانستند، از سال‌ها پیش به دنبال را‌ه‌اندازی یک صندوق قابل معامله روی بیت‌کوین هستند که درخواست آنها هربار توسط کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) به طور رسمی رد شده است.

اما بورس تورنتو این‌بار در نوآوری پیشتاز شده است. اگرچه بسیاری در آمریکا نیز امیدوارند که با انتخاب گری گنسلر (Gary Gensler) به عنوان رئیس جدید کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا از سمت بایدن، موضع کمیسیون نیز تغییر کند؛ چرا که نه تنها تقاضا برای این موضوع بالا رفته بلکه حتی برخی از شرکت‌های فعال در حوزه استخراج، قصد ورود به بازارهای خارج از بورس (OTC) آمریکا را دارند.

 

راه‌اندازی صندوق قابل معامله رمزارزها در بازار سرمایه ایران می‌تواند به چندین طریق صورت بگیرد. یکی اینکه این صندوق روی شرکت‌هایی شکل بگیرد که صرفا به طور تخصصی و با مجوز رسمی به عمل استخراج (Mining) مشغول هستند (شرکت‌های ماینر) و در پایان عمر صندوق، رمزارزهای به دست آمده را صادر کرده و به فروش می‌رسانند. این کار نه تنها درآمد ارزی ایجاد می‌کند، بلکه از آنجا که استخراج به قصد صادرات انجام می‌شود، احتمالا شبهه شرعی و مشکل قانونی نیز نخواهد داشت. این استخراج می‌تواند صرفا برای یک کوین (مثل بیت‌کوین) باشد یا اینکه استخراج مجموعه‌ای از کوین‌ها باشد و پرتفویی از کریپتوکارنسی‌ها تشکیل دهد. نوع دیگر این صندوق‌ها می‌تواند مبتنی بر عملکرد فعالانه و خرید و فروش باشد، اگرچه این موضوع مستلزم بررسی‌های فقهی و انطباق با شریعت است و بهتر است که کمیته فقهی سازمان بورس و شورای فقهی بانک مرکزی آن را بر اساس استفتا از مراجع، بررسی کنند.

راه‌اندازی معاملات مشتقه مثل اختیار معامله و قراردادهای آتی روی صندوق قابل معامله: با راه‌اندازی صندوق قابل معامله که به آن اشاره شد می‌توان معاملات مشتقه را روی این صندوق نیز راه‌اندازی کرد (به خصوص در صندوقی که در حالت اول تشریح شد و مختص شرکت‌های ماینر است). در واقع با راه‌اندازی قراردادهای آپشن و آتی روی این صندوق قابل معامله، امکان تحویل واحدهای صندوق نیز وجود خواهد داشت.

عرضه اولیه سهام شرکت‌های ماینر: می‌توان با عرضه اولیه سهام شرکت‌هایی که فعالیت‌شان صرفا استخراج قانونی رمزارز است (همانند عرضه سهام شرکت‌های معدنی)، امکانی فراهم کرد که سبد سرمایه‌گذاران متنوع شده و این شرکت‌ها نیز اقدام به جذب سرمایه کنند.

اختصاص بخشی از پرتفوی شرکت‌های سرمایه‌گذاری و هلدینگ‌های بورسی به رمزارزها: شرکت‌های سرمایه‌گذاری، هلدینگ‌ها یا حتی نیروگاه‌های بورسی می‌توانند در حوزه استخراج (و نه خرید) سرمایه‌گذاری کنند. همچنین این شرکت‌ها می‌توانند افزایش سرمایه از طریق صرف سهام یا آورده نقدی داده و اقدام به جذب سرمایه از علاقه‌مندان به رمزارزها کنند تا با سرمایه‌گذاری در استخراج رمزارزها، درآمد ارزی نیز کسب کنند.

خرید و فروش رمزارزها بر بستر بورس‌ها: ماهیت رمزارزها در ایران هنوز مشخص نشده است. در برخی کشورها کریپتوکارنسی‌ها، معادل ارز تعریف شده‌اند، در برخی به عنوان دارایی مالی و در برخی دیگر نیز به عنوان کالا. اما اگر سازوکاری فراهم شود که پلت‌فرم‌های معاملات رمزارزها توسط بورس‌ها تایید ضمنی شوند (مانند اتفاقی که برای پلت‌فرم‌های تامین مالی جمعی توسط فرابورس رخ داد) و تحت نظارت قرار بگیرند، می‌توان خرید و فروش‌های غیررسمی را وارد محیطی ضابطه‌مند کرد.

راه‌اندازی صندوق‌های سرمایه‌گذاری خصوصی (Private Equity) و سرمایه‌گذاری جسورانه (Venture Capital) مخصوص رمزارزها: با راه‌اندازی صندوق‌های سرمایه‌گذاری خصوصی بورسی که موضوع فعالیتشان در حوزه رمزارزها خواهد بود نیز می‌توان از علاقه‌مندان به این حوزه جذب سرمایه کرد. همچنین صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه می‌توانند با تامین مالی در بورس، در استارت‌آپ‌های مشغول به این حوزه سرمایه‌گذاری کنند.

امکان خرید سهام و اوراق بهادار با رمزارزها: اگر سازوکاری فراهم شود که کارگزاری‌های بورس بتوانند درگاه پرداخت با کریپتوکارنسی داشته باشند و کوین‌ها را بلافاصله بعد از پرداخت توسط کاربر، فروخته و سپس به ریال تبدیل کنند، می‌توان از این طریق نیز به نوعی هم ارز جذب کرد و علاوه بر آن راهکاری برای روش پرداخت غیرریالی در نظر گرفت. از آنجا که شخص در حال واریز به حساب کارگزاری خود است و همچنین موقع برداشت نیز پول از کارگزاری به حساب خود شخص واریز خواهد شد، نگرانی چندانی از جهت پول‌شویی وجود نخواهد داشت، چرا که ورود و خروج پول قابل رهگیری است. از طرفی می‌توان با این راهکار امکان ورود منابع ارزی خارجی را فراهم کرد.

راهکارهای مذکور سعی در ارائه راه‌حل‌های بورسی برای کریپتوکارنسی‌ها داشتند و احتمالا راهکارهای دیگری چه در بازار سرمایه و چه در بازار پول وجود خواهد داشت. اما آنچه در شرایط فعلی مطرح است همان سوالی است که در ابتدا پرسیده شد: اینکه چگونه به چنین تقاضایی پاسخ دهیم و این تهدید را تبدیل به فرصتی امن و سودآور برای همه ذی‌نفعان کنیم؟