ظریف: وقتی احمدی نژاد حرف زد گفتم بیچاره شدیم / اولین ضربه را از روسیه خوردیم
محمد جواد ظریف، وزیر خارجه سابق کشورمان در کلاب هاوس حضور یافته و به سوالات متعدد درباره برجام پاسخ گفت.
کنایههای روزنامه نزدیک به سپاه به ظریف: باید بهقدر داشتهها آرزو کرد
وی در بخشی از صحبتهای خود گفت:من نماینده ایران در کنفرانس بن بودم؛ اما بدون شهید سلیمانی نمیشد آن حضور فعال را در کنفرانس بن مربوط به افغانستان را داشت.
ظریف از خجالت دولت رئیسی درآمد/ دستاورد سازی کنید، نوش جان، اما خودتان باورتان نشود!
وی در بخش دیگری یادآور شد: چه شد که بوش گفت محور شرارت؟ در ژانویه ۲۰۰۲، دو هفته قبل از سخنرانی بوش، یک کشتی حامل سلاح برای عرفات در کرانه باختری توسط اسرائیل کشف شد؛ این کشتی «کارن ای» نام داشت، این واقعه باعث امنیتیسازی مجدد از سوی اسرائیل شد.
پیشنهاد عجیب کیهان درباره موشک هایپرسونیک فتاح
ظریف گفت:در پایان دوره آقای خاتمی توانسته بودیم اجماع امنیتی علیه ایران را با مشکل مواجه کنیم اما آمدن احمدینژاد همهچیز را تغییر داد.
ظریف در پاسخ به این سوال که چقدر مطرح کردن بحث هولوکاست در آغاز اجماعسازی علیه ایران نقش داشت، گفت: سخنرانی هلوکاست بسیار مهم بود زمانی که آقای عراقچی در آن جلسه حضور داشت و آقای احمدینژاد در آن جلسه موضوع هولوکاست را مطرح کرد من به آقای عراقچی گفتم بیچاره شدیم. قبل از آن جلسه همیشه جلسات مربوط به اسرائیل در ضدیت با آن بود اما بعد از سخنرانی احمدینژاد در جلسات فضای همبستگی با اسرائیل ایجاد شد. لذا این موضوع بسیار تاثیر گذاشت
وی افزود: نکته بعدی اینکه وزارت خارجه در همه دنیا مجری است و فقط ممکن است در بخشهایی از تصمیمسازی نقش داشته باشد در ایران رهبری تمصمیمگیر است و آمریکا این مورد بر عهده رئیسجمهوری است. در دوران احمدی نژاد در هیچ موضوعی مورد مشورت قرار نمیگرفتم. رهبری به نظرات من علاقه داشتند و سعه صدر بیشتری داشتند.
ظریف عنوان کرد: تمام مذاکرات و صورت جلسات را برای رهبری میفرستادیم؛ ایشان هر وقت میخواستند نظر میدادند و هر موقع میخواستند نظر نمی دادند. این موضوع نیز مطرح شد که در متن برجام به این صورت نبود که کلمه به کلمه آن را موافقت کنند نه به این صورت نبود در آنجا که نیاز نبود با دانش خود مذاکره را پیش میبردیم و در آنجا که نیاز به مشورت و اجازه بود از رهبری اجازه میگرفتیم.
وی در ادامه گفت: در مذاکرات افغانستان اگر کمک شهید سلیمانی در پشت پرده نبود ایران نقش زیادی نمیتواند داشته باشد. درباره جنگ عراق سه دور با آمریکا مذاکره کردم که دو بار قبل از جنگ بود که همه آن با اجازه صورت گرفت. در همه این موارد بحثهایی که با آمریکا داشتیم، با سردار سلیمانی هماهنگ بودیم و رفاقت من با ایشان در این دو مذاکره افغانستان و عراق شکل گرفت. لذا حتما دستاوردهای بینظیری داشتیم نه آنکه من مسئول مذاکرات بودم اما اعتقاد دارم قدرت و توان ما این است که با هماهنگی میان دیپلماسی و میدان دستاوردهای خوبی درباره این دو کشور داشتیم که متاسفانه در زمینه افغانستان همه آن دستاوردها از بین رفت.
ظریف در ادامه گفت: نقش آقای جلیلی به عنوان دبیر شورای امنیت ملی در مذاکرات هستهای بسیار برجسته شد و موضوعات دستور کار مذاکرات هم درباره صلح جهانی، بحرین و سوریه مطرح شد و حتی کار را به این سمت کشاندند که اروپا را هم باید هدایت کرد. اما این موضوعاتی نبود که ما وارد آن شویم به جز مسائل هستهای نباید وارد بحث دیگری میشدیم اما آقای جلیلی میخواست که درباره صلح جهانی سوریه و بحرین بحث شود.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه مذاکره محلی برای قانع کردن طرف نیست، گفت: مذاکره برای گوش دادن و بررسی نقاط حساس طرف مقابل است که بر اساس نیازهای خود محور توافق را برجسته کنید. مذاکره برای اقناع طرف مقابل به وجود نیامده است. مذاکرهکنندهای موفق است که بیشتر گوش دهد تا نقاط حساس را به وجود بیاورد و بعد بر اساس آن توافق کند. خیلی زمان طول میکشید که مکان و زمان مذاکره به توافق برسند و بعد مذاکرهکنندگان 5 دقیقه درباره مسائل هستهای صحبت کنند. در مذاکره باید محکم صحبت کنید و توقع نداشته باشید که طرف را قانع کنید. شما اگر هم بخواهید پیشدستی کنید که هر زمان حرف بزنید و آن نقاط را جمع کنید باید گوش کنید تا پیچیدگی را برطرف کنید.
ظریف در بخش دیگری گفت: آشنایی من با مرحوم اکبری در سال 1988 و در سالهای پایان جنگ بود. در سال 78 سیتیبیتی که در حوزه هستهای بود، ایجاد شد که فضاسازی علیه این موضوع را آقای اکبری در محور وزارت دفاع آن زمان شکل داد و گسترش پیدا کرد که علیرغم نظر شخص رهبری بود. به هر حال این بازی از آن زمان شروع شد. علیرغم آنکه اعدام هیچ کس را دوست ندارم و اعدام ایشان را هم دوست ندارم اختلاف من و اکبری از CTBT شروع شد؛ او به شدت در وزارت دفاع آن زمان علیه CTBT صحبت و فضاسازی کرد. اکبری گفت من سردمدار مخالفت با CTBT بودم؛ پایه ریزی دعوای هستهای از همین موضوع شروع شد.
وزیر خارجه پیشین کشورمان در بخش دیگری خاطرنشان کرد: اگر میخواهید مبنای فکری برجام را ببینید که ما نوشتیم یا گروه بحران آمریکا به طرح من که در سال 2005 در فرانسه بود، رجوع کنید. اگر آقای احمدینژاد رئیسجمهور نبود میتوانست آن طرح به نتیجه برسد اما با تغییر شرایط و تاخیر زمانی دوباره شروع به مذاکره کردیم. آن زمان ما تحریم نبودیم و رشد ما 7 درصد بود اما رشد ما زمان آغاز مذاکرات منفی 7 درصد بود. آن هشت سال اعتقاد دارم شرایط بدی را بر کشور تحمیل کرد.
ظریف در بخش دوم که مربوط به دوران وزارت خود در دولت روحانی بود، گفت: دو واقعه که بحث هستهای در ریاست آقای روحانی چگونه شروع شد وجود دارد که باید به آن توجه کنیم. بحث مذاکرات و انتخابات ریاست جمهوری است. در بحث مذاکرات مسقط یک سال قبل از آغاز دولت یازدهم و دوازدهم علیرغم مخالفت دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس شورای امنیت با مجوز رهبری آغاز شد مذاکرات مسقط تابوشکنی بود که توسط برادر عزیزم دکتر صالحی انجام گرفت و علیرغم کارشکنی شدید جلیلی و مخالفت احمدی نژاد برگزار شد.
ظریف تصریح کرد: نکته بعد انتخابات سال 92 است. هدف تحریم این بود که فاصله بین مردم و دولت بیاندازد تا مردم به حاکمیت فشار بیاورد تا به خواسته مردم تن دهد. هدف سیاسی تحریم به نوعی ترورسیم است تا فشاری به مردم و از آن طریق فشار به دولت بیاورد. اما در انتخابات سال 92 تروریسم اقتصادی نتوانست فاصلهای بین مردم و دولت بیاندازد و با حضور 73 درصدی مردم شکل گرفت و پشتوانه مردمی راه مذاکره را باز گذاشت. روحانی فرد با سابقه مذاکرات بود و اعلام کرد سیاست تعامل سازنده با جهان را دارد و در غیرامنیتیسازی ایران نقش داشت. یک هدف مذاکرات برداشتن تحریم بود اما هدف اصلی برجام شکست اجماع جهانی علیه ایران بود. این دو عامل را باید برای قبل از مذاکرات برجام در نظر بگیریم. بنابراین نظام قبل از دولت روحانی تصمیم گرفته بود که به این سمت برود. در شهریور 91 با دوستان اقتصادی برنامهای پیشبینی کردیم که زمان به ضرر ما است چراکه تحریمها تحول کیفی دارند و ایران از سال 2011 تا 2012 از بازار نفت جهان حذف شده بود.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: ما مذاکرات را در مسقط ادامه دادیم و چند دور مذاکره با آمریکاییها داشتیم و در کنار آن مذاکرات با 5+1 را شروع کردیم. اولین شرط من برای موگرینی این بود که طرف مقابل من باید وزیر باشد. مذاکره به سطح وزرا رسید. طولانیترین حضور وزیر خارجه آمریکا در خارج از کشور مربوط به دوره جان کری درباره مذاکره هستهای بود. معاونین هم مذاکره میکردند که راهکار مذاکراتی داشته باشند. این حرکت اول بود که صورت گرفت.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.