۲۰ سال پس از سقوط دیکتاتور/ رازهای سر به مهری که بعد از مرگ صدام فاش شد

بیست سال پس از سرنگونی صدام، طبق یک نظرسنجی اکثر مردم عراق می‌گویند که وضعیت این کشور از زمان تهاجم ایالات متحده و متحدانش در سال ۲۰۰۳ بدتر شده است.

افشای بزرگترین ترس صدام حسین از ایران

در این نظرسنجی که مؤسسه‌ بین‌المللی گالوپ انجام داده، وقتی از وضعیت فعلی عراق در مقایسه با پیش از حمله آمریکا پرسیده شد، ۶۰ درصد پاسخ‌دهندگان گفتند که وضعیت بدتر شده است، در حالی که ۴۰ درصد گفتند که بهبود یافته است. حدود ۵۱ درصد از مردم عراق معتقدند که ایالات متحده برای سرقت منابع عراق به آن حمله کرده و ۲۹ درصد می‌گویند هدف از این تهاجم سرنگونی رژیم صدام حسین بوده است. ۴۷ درصد از عراقی‌های حاضر در نظرسنجی می‌خواهند بمانند و کشوری جدید بسازند، اما ۲۵ درصد یا یک نفر از هر چهار پاسخ‌دهنده، می‌خواهند آن را ترک کنند. با وجود این ارزیابی تیره و تار، نشانه‌هایی از پیشرفت وجود دارد. تنها یک نفر از هر سه پاسخ‌دهنده، وضعیت امروزی عراق را «فقیر» توصیف می‌کنند. وقتی گالوپ اینترنشنال در آرشیو سال ۲۰۰۳ خود پاسخ به همین سؤال را جستجو کرد، متوجه شد که از هر سه عراقی تقریباً دو نفر همین پاسخ را داده بودند.

سلفی جالب یک پسربچه با رئیس جمهور+ عکس

طبق برآورهای دانشگاه براون، حدود ۳۰۰ هزار غیرنظامی در دو دهه درگیری در عراق کشته شدند. ایالات متحده ۴۵۰۰ سرباز خود را از دست داد و حدود ۲ تریلیون دلار برای جنگ عراق و کارزار متعاقب آن در عراق و سوریه علیه گروه افراطی داعش هزینه کرد. این گروه پس از خروج ایالات متحده در ابتدای سال ۲۰۱۱ در هر دو کشور حاکم شد.

بلوف صدام از ترس ایران!

دلیل جنگ این ادعای ایالات متحده بود که عراق سلاح‌های کشتار جمعی دارد و تهدیدی برای صلح بین‌المللی است. کالین پاول، وزیر امور خارجه وقت آمریکا پنجم فوریه ۲۰۰۳ در جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد با نشان دادن یک فلش مموری گفت اطلاعاتی دارد که نشان می‌دهد عراق ذخایر تسلیحات کشتار جمعی دارد. سخنرانی پاول سنگ بنای حمله ایالات متحده آمریکا و معدود همپیمانانش به عراق و سرنگونی رژیم صدام حسین در ماه مارس همان سال بود. او اما در سال ۲۰۰۴ اذعان کرد که شواهد این امر «به نظر می‌رسد آنقدر محکم نبوده است». پاول بعدها پذیرفت که آن سخنرانی معروف «لکه‌ سیاهی بر خوشنامی» وی بوده است و گفت: «این یک لکه سیاه است چرا که من کسی بودم که آن سخنرانی را به نام ایالات متحده در برابر جهانیان انجام دادم و این ماجرا همواره در کارنامه حرفه‌ای من باقی خواهد ماند.»

یک کمیسیون ریاست‌جمهوری در سال ۲۰۰۵ به این نتیجه رسید که اطلاعات ایالات متحده در مورد سلاح‌های کشتار جمعی عراق، کاملا ناقص است و «حتی ذره‌ای» شواهد قطعی در آن وجود ندارد. شهادت‌‌ها و گزارش‌های پناهندگان و افراد گریخته از کشور و اعضای کنگره ملی عراق، در نهایت  بی‌پایه و نامستند شناخته شد.

اندکی پس از دستگیری صدام، دولت بوش اعتراف کرد که استدلال‌های پیش از جنگ در مورد وجود انبارهای سلاح‌های شیمیایی، بیولوژیکی و هسته‌ای در عراق، بی‌اساس بوده است.

صدام حسین پیش‌تر در سال ۲۰۰۰ مدعی در اختیار داشتن سلاح کشتار جمعی شده و در یک سخنرانی انتقادی گفته بود که در صورتی که دنیا سلاح‌های کشتار جمعی خود را کنار بگذارد او نیز حاضر است آن‌ها را از بین ببرد. اما او چرا چنین ادعای خطرناکی را مطرح کرد؟ 

جورج پیرو، مامور ویژه لبنانی - آمریکایی «اف‌بی‌آی» و مسئول بازجویی از صدام حسین، به مدت هفت ماه هر روز به صورت انفرادی و برای پنج تا هفت ساعت با دیکتاتور سابق عراق دیدار و گفت‌وگو می‌کرد. پیرو پس از بازنشستگی این گفت‌وگوها را در کتابی جمع‌آوری کرده که به زودی منتشر می‌شود. 

‌جورج پیرو درباره همکاری عراق و القاعده در حملات ۱۱ سپتامبر می‌گوید: «برخی از مقامات وقت وزارت دفاع آمریکا، پیش از حمله نظامی به عراق فکر می‌کردند این کشور به صورت عملیاتی در حملات ۱۱ سپتامبر دست داشته است و ما باید پی‌ می‌بردیم که این موضوع حقیقت دارد یا نه. اما این اولویت دوم ما و اولویت اولمان برنامه سلاح‌های کشتار جمعی عراق بود. صدام به من گفت که از اسامه بن لادن خوشش نمی‌آمده و چون القاعده می‌خواست یک دولت اسلامی غالب در سراسر جهان عرب به وجود آورد، هیچ‌گاه به ایدئولوژی آن‌ها اعتقاد پیدا نکرده است. صدام هیچ تمایلی به واگذاری قدرت به کس دیگری نداشت. او بن لادن را مسخره می‌کرد و می‌گفت که هیچ‌وقت نمی‌شود به کسی با چنین ریشی اعتماد کرد. دیگر مقامات بازداشت‌شده عراقی هم این را تائید می‌کنند که هیچ ارتباط عملیاتی میان القاعده و عراق وجود نداشته است. صدام به من گفته بود که سعی می‌کرد بفهمد القاعده روی چه چیز متمرکز است و سپس تلاش می‌کرد تا در آن اخلال ایجاد کند.»  

این مامور ویژۀ اداره تحقیقات فدرال آمریکا درباره سلاح‌های کشتار جمعی عراق می‌گوید: «صدام به من گفت که به‌ رغم دیدگاه آن زمان آمریکا، عراق سلاح جمعی در اختیار نداشت. او در ماه ژوئن ۲۰۰۰ در یک سخنرانی انتقادی ادعا کرده بود که عراق سلاح کشتار جمعی در اختیار دارد. بسیاری می‌خواستند بدانند که چرا او این کار را کرد؟ آن‌ها از من می‌خوستند که این سؤال را از او بپرسم و من دنبال موقعیت مناسب می‌گشتم تا بدون اینکه متوجه شود درباره سلاح کشتار جمعی از او بازجویی می‌کنم، این مساله را مطرح کنم.» 

او می‌افزاید: «یک روز صدام به من گفت که بزرگترین دشمن عراق، آمریکا یا اسرائیل نبود، بلکه ایران بود و او مدام می‌خواست در توازن یا رقابت با ایران باشد. بزرگترین ترس صدام این بود که ایران بفهمد عراق چقدر ضعیف و آسیب‌پذیر شده است. در این‌ صورت چیزی جلودار حمله ایران و تصرف جنوب عراق نبود. پس هدف صدام دور نگه داشتن ایران بود. بزرگترین تهدید او آمریکا نبود بلکه ایران بود و او مدام می‌خواست ایران را گمراه کند. برخی از اظهارات مبهم او و سابقه استفاده از تسلیحات شیمیایی علیه مردم خودش و برنامه تحقیقات هسته‌ای عراق نیز به او در ایجاد چنین ابهاماتی برای ایران کمک می‌کرد. صدام نمی‌توانست به ایران اجازه دهد که بفهمد او به دلیل تحریم‌های آمریکا و بازرسی‌های تسلیحاتی، قدرت سابقش را از دست داده است. برای همین مدام برای ایران بلوف می‌زد. از او پرسیدم در صورت لغو تحریم‌ها چه می‌کردید؟ و او پاسخ داد که همان کاری را که باید می‌کردیم تا از ما محافظت کند و منظورش پیگیری برنامه سلاح‌های کشتار جمعی عراق بود.»

پیرو درباره اهداف و نتایج بازجویی‌هایش می‌گوید: «هدف اولیه ما جمع‌آوری اطلاعات برای یافتن پاسخ دو پرسشی بود که ما را به جنگ کشاند اما در عین‌حال می‌خواستیم شواهد و مدارکی برای محاکمه نهایی او جمع‌آوری کنیم. چون باید پاسخگوی جنایات هولناکش می‌شد. پس روی اتفاقات تاریخی از قبیل حمله به کویت و کشتار کردها هم متمرکز شدیم. صدام و بسیاری از زیردستانش اعترافات بسیار مناقشه‌برانگیزی داشتند. ما موفق به جمع‌آوری اطلاعات و شواهد بسیاری شدیم و من شانس این را داشتم که بتوانم گزارشی تهیه کنم که اساس محاکمه صدام شد.»

یک میلیون نفر ناپدید شدند

بیش از یک میلیون نفر در عراق، طی نیم قرن اخیر ناپدید شده‌اند. این خبری است که خبرگزاری رویترز، ۱۵ فروردین امسال به نقل از گزارش کمیته ناپدیدشدگان قهری سازمان ملل منتشر کرد که در آن آمده است: بین سال‌های ۱۹۶۸ تا ۲۰۰۳، بیش از ۲۹۰ هزار نفر از جمله حدود ۱۰۰ هزار شهروند کُرد عراق به اجبار توسط عملیات «نسل‌کشی» (انفال) توسط رژیم صدام حسین در کردستان عراق ناپدید شده‌اند.

این ناپدیدشدن‌ها پس از حمله ایالات متحده به عراق در سال ۲۰۰۳، که با دستگیری حداقل ۲۰۰ هزار عراقی همراه بود، ادامه یافت که تقریباً نیمی از آن‌ها در زندان‌های تحت اداره ایالات متحده یا بریتانیا نگهداری می‌شدند. گفته می‌شود که شماری از بازداشت‌شدگان بدون صدور حکم و به دلیل مشارکت در عملیات‌های شورشی بازداشت شده‌اند، در حالی که برخی دیگر از آن‌ها غیرنظامیانی بودند که در مکان و زمان اشتباهی حضور داشته‌اند. 

این کمیته همچنین با اشاره به موج جدیدی از آدم‌ربایی‌ها پس از اعلام خلافت «داعش» بر بخشی از خاک عراق، خاطرنشان کرده است که سایر الگوهای جاری، شامل ناپدید شدن قهری کودکان، به ویژه کودکان ایزدی است که پس از آزار جنسی و تجاوز به مادرانشان در اردوگاه‌های داعش به دنیا آمده‌اند.

این کمیته با اعلام اینکه تخمین زده می‌شود بین ۲۵۰ هزار تا ۱ میلیون نفر از سال ۱۹۶۸ ناپدید شده‌اند، از دولت عراق خواسته تا یک کارگروه مستقل ایجاد و اطمینان حاصل کند که نام اسیران و بازداشت‌شدگان در لیست رسمی قرار دارند و خانواده‌ها از مکان آن‌ها مطلع می‌شوند.

طرح ترور ناکام صدام حسین توسط اسرائیل

ماه گذشته اسرائیل جزئیات جدیدی درباره طرح ترور نافرجام صدام حسین، رئیس‌جمهوری سابق عراق در سال ۱۹۹۲ که منجر به کشته شدن پنج کماندوی مامور اجرای طرح حمله و زخمی شدن پنج نفر دیگر شد، فاش کرد.

به نوشته روزنامه «الشرق الاوسط»، بررسی‌ها و تحقیقات اسرائیلی درباره ترور صدام حسین که به مدت ۳۰ سال مخفی مانده بود، نشان می‌دهد که شکست این طرح به دلیل «خطای انسانی» بوده است.

طبق این گزارش یکی از افسران اسرائیلی در رزمایش شبیه‌سازی ترور صدام، دکمه شلیک موشک حقیقی را به جای دکمه موشک مقوایی که در آموزش حمله به جایگاه فرضی صدام به کار برده شده بود، فشار داد و موشک حقیقی به سوی سرباز شبیه صدام حسین شلیک شد.

در این گزارش فاش شد که موشکی که در حین آموزش به منظور کشتن سربازی که نقش صدام حسین را بازی می‌کرد، شلیک شده بود، در نزدیکی او افتاد و ترکش به پایش اصابت کرد، اما او را نکشت به همین دلیل نقشه اسرائیل دو بار ناکام ماند زیرا اگر آن‌طور که آن‌ها برنامه‌ریزی کرده بودند این طرح اجرا می‌شد، نقشه ترور در عمل نیز شکست می‌خورد.

این افشاگری در مجموعه سریالی مستندی که از شبکه «۱۳» تلویزیون اسرائیل در ۸ قسمت ۴ ساعته پخش شد، درباره یک واحد کماندویی زبده در ارتش به نام «گشت ستاد کل» که به استانداردی برای آموزش فرماندهان نظامی حتی سیاستمداران در اسرائیل تبدیل شده است، آشکار شد. برخی از فارغ‌التحصیلان این واحد کماندویی شخصیت‌هایی مانند بنیامین نتانیاهو و ایهود باراک هستند که به مقام نخست‌وزیری رسیده‌اند.

به گزارش الشرق الاوسط، اگرچه این سریال عمدتاً موفقیت‌های این یگان را نشان می‌دهد، اما به شکست‌ها نیز اشاره می‌کند که مهم‌ترین آن طرح ترور صدام است.

طرح ترور صدام که در سال ۱۹۹۱ بدون اطلاع اسحاق شامیر، نخست‌وزیر اسرائیل تهیه شد، توسط ایهود باراک، رئیس وقت ستاد ارتش، که می‌خواست از صدام به ‌دلیل شلیک موشک به اسرائیل انتقام بگیرد، برنامه‌ریزی شده بود.

ارتش عراق در ۱۷ ژانویه تا ۲۵ فوریه ۱۹۹۱ با شلیک ۴۳ فروند موشک «اسکاد»، تل‌آویو و حیفا و اطراف آن را بمباران کرد. هدف راهبردی و سیاسی حمله عراق، کشاندن اسرائیل به جنگ بود تا نیروهای عرب که در چارچوب ائتلاف علیه اشغال کویت متحد شده بودند را شرمسار کند و در نتیجه آن باعث ایجاد شکاف در این ائتلاف شود.

بر اساس آنچه که بعداً در تل‌آویو فاش شد، اسرائیل نیز انتظار چنین سناریویی را داشت و برای جنگ آماده شده بود اما ایالات متحده فشار زیادی بر اسرائیل وارد کرد تا از دخالت این کشور در جنگ عراق جلوگیری کرد.

اسرائیل در عرض ۳۹ روز حملات موشکی عراق را تحمل کرد و دو اسرائیلی کشته و حدود ۷۰۰ نفر دیگر زخمی شدند و ۲۸ ساختمان ویران و به ۴۱۰۰ ساختمان دیگر آسیب رسید و این حملات بعدها انگیزه ترور صدام حسین را به وجود آورد.

الشرق ‌الاوسط می‌افزاید که این ایده با مخالفت شدید اوری ساجیه، رئیس بخش اطلاعات نظامی ارتش و سرهنگ دوم دورون آویتال، رئیس ستاد «گشت»، مواجه شد. ساجیه می‌گفت که ترور یک رئیس‌جمهور عرب، کشورهای عربی را علیه اسرائیل متحد می‌کند. دورون آویتال می‌گفت که احتمال موفقیت این عملیات بسیار اندک است و جان کماندوها را به خطر می‌اندازد.

باراک پاسخ داد که کشورهای عرب به دلیل حمله صدام به کویت از او متنفرند و جنگجویان اسرائیلی که به عراق اعزام خواهند شد به عنوان داوطلب با آگاهی از خطرات ثبت‌نام خواهند کرد.

تحرکات و اقدامات صدام حسین به دقت مورد مطالعه قرار گرفت، با توجه به اینکه پس از جنگ، او دیگر به صورت علنی ظاهر نمی‌شد و فعالیت‌هایش به صورت زنده پخش نمی‌شد و چندین جایگزین یا بدل هم نداشت.

اسرائیلی‌ها تاریخ ترور صدام حسین را تعیین کردند و مقرر شد که عملیات در حین ملاقات با دایی‌اش خیرالله طلفاح که در بیمارستان بستری بود، انجام شود.

خیرالله طلفاح به دلیل اینکه صدام حسین را بزرگ کرده بود، صدام به او عشق و احترام خاصی قائل بود، لذا اسرائیلی‌ها مطمئن بودند که بهترین زمان برای اجرای نقشه عملیات جوخه ترور هنگام ملاقات صدام با دایی خیرالله است.

در ۵ نوامبر ۱۹۹۲، تمرینی برای شبیه‌سازی عملیات در عراق انجام شد و در مرحله «خشک» رزمایش که قرار بود عاری از گلوله واقعی باشد، خطای انسانی رخ داد که تیم تعیین شده به طور ناخواسته دو موشک «تموز» را به سوی گروهی از نظامیان که در حال شبیه‌سازی همراهان صدام حسین بودند، شلیک کرد. موشک‌ها فقط برای دومین بخش «مرطوب» رزمایش برنامه‌ریزی شده بودند، زیرا برای منطقه خالی طراحی شده بود. در بررسی این سانحه مشخص شد رمزی که برای پرتاب دو موشک در رزمایش بی‌سلاح و با سلاح بوده یکسان است. به گفته این کانال، موشک‌ها به کشته شدن پنج سرباز و زخمی شدن پنج سرباز دیگر منجر شد.

پس از آن، اسرائیل برای بررسی این حادثه کمیته تحقیقاتی در بخش اطلاعات نظامی تشکیل داد که به پیگرد و محکومیت تعدادی از مسئولان این طرح منجر شد و طرح ترور صدام کاملا لغو شد.

سرنوشت جنازه صدام حسین

نیروهای آمریکایی ۲۲ آذر ۱۳۸۲ (۱۳ دسامبر ۲۰۰۳) صدام را که در گودالی در نزدیکی خانه دوران کودکی‌اش در تکریت پنهان شده بود، پیدا و دستگیر کردند. او سپس در دادگاه عراق محاکمه و با اتهام نقش داشتن در کشتارهای دسته‌جمعی و جنایت علیه بشریت، اعدام شد.

تاریخی که برای اعدام صدام انتخاب شد، ۹ دی ۱۳۸۵ (۳۰ دسامبر ۲۰۰۶) با «عید قربان» همزمان بود و از آن زمان تاکنون بحث‌برانگیز بوده است. 

مصطفی الکاظمی، نخست‌وزیر سابق عراق، ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ در مصاحبه‌ای با روزنامه «الشرق الاوسط» گفت، پس از اعدام صدام حسین، جسد او را در «منطقه سبز» بین خانه‌اش و خانه نوری المالکی نخست‌وزیر وقت عراق انداخته بودند. «در آن زمان وقتی دیدم گروهی از نگهبانان دور آن جسد جمع شده‌اند، از آن‌ها خواستم برای احترام به «حرمت مُرده» از جسد دور شوند.» 

الکاظمی گفت: «جسد صدام حسین را پس از اعدام در نزدیکی خانه من و المالکی گذاشته بودند، اما نوری المالکی شبانه دستور داد آن را به یکی از شیوخ قبیله «النداء» که صدام حسین از آن قبیله است، بسپارند. آن‌ها جسدش را از منطقه سبز بغداد تحویل گرفتند و سپس در تکریت به خاک سپرده شد اما پس از سال ۲۰۱۲، زمانی که «داعش» بر منطقه مسلط شد، نبش قبر شد و جسد به مکانی مخفی انتقال داده شد که تاکنون هیچ کس از آن اطلاعی ندارد و قبر فرزندانش نیز دستکاری شده است.»

 تصاویری که خبرگزاری آسوشیتدپرس ضبط کرده و ۲۵ اسفند ۱۳۹۳ پخش شد، نشان می‌داد که مقبره صدام حسین در روستای العوجه در جریان نبردهای تکریت تقریبا به طور کامل ویران شده و فقط ستون‌های آن باقی مانده بود. چند ماه قبل از آن سنی‌های محل گفته بودند که جسد صدام حسین را خارج کرده و به نقطه‌ای نامعلوم برده‌اند. 

در ۲۷ اسفند ۱۴۰۱ در مصاحبه‌ای با شبکه تلویزیونی المشهد مستقر در دبی - به مناسبت سالگرد حمله به عراق - از رغد دختر صدام که ساکن اردن است در مورد مکان فعلی جسد پدرش سؤال شد.

او بدون ای‌که صریحاً بگوید جنازهٔ صدام کجاست، پاسخ داد: «هنگامی که جسد پدرم به عراق برگردد… با استقبال بزرگ نظامی و مردمی مواجه خواهد شد.» 

در همین حال، یک منبع وابسته به گروه‌های مسلح شیعهٔ فعال در تکریت که خواست نامش فاش نشود گفت که جسد صدام هنوز در عراق است.

به گفته این منبع: «درست است که قبر صدام توسط اعضای قبیله‌اش کنده شده، اما بقایای جسد او در قبر بسیار مستحکمی با بتون و فلز قرار داده شده و در اعماق زمین است.» 

این منبع با توصیف اظهارات رغد حسین به عنوان «خودنمایی برای جلب حمایت مردمی»، افزود که اجساد قصی و عدی صدام جابجا نشده است.

جنجال بر سر جسد رئیس‌جمهور اسبق عراق بحث‌های داغی را در شبکه‌های اجتماعی این کشور به راه انداخته است.

سمیر عبید محقق عراقی از «مثله‌ کردن جسد صدام» انتقاد کرد و چنین اقداماتی را بر خلاف اخلاق و سنت‌های اسلامی دانست.

عبدالسلام النحوی، کنشگر، سؤالاتی را در مورد زمان اظهارات کاظمی مطرح کرد. در این باره علی شندب، روزنامه‌نگار لبنانی مدعی شد که نخست‌وزیر سابق عراق تلاش می‌کرد تا توجهات را از اتهامات اخیر فساد علیه خود منحرف کند.

پس از دفن صدام در تکریت، آرامگاه او به زیارتگاهی برای وفادارانش و همچنین برخی از شاعران و دانشجویان جامعهٔ عرب سنی عراق تبدیل شد. در سال ۱۳۹۸ تلویزیون العربیه که تحت حمایت مالی عربستان است، به نقل از منابع نزدیک به خانوادهٔ صدام اعلام کرد که جنازهٔ او و همچنین اجساد پسرانش قبل از یورش داعش به این منطقه در سال ۱۳۹۳ توسط اعضای قبیلهٔ او به خارج از تکریت منتقل شده است.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.