رئیسی به سمت این اصولگرایان می رود؟
شاید رئیسی پی برده است آمارها فراموش میشوند و عملکردهاست که باقی میماند. مهمتر از همه اینکه در هر صورت او برگزیده آرایی است که به او دادهاند. مهم نیست در یک مسابقه با یک گل پیروز میدان باشی یا دو گل، مهم این است که بتوان با اتکا به همین رأی، آحاد مردم را اقناع کرد.
در هر صورت رئیسی ناگزیر است اثبات کند منتخب مردم است، غیر از این بود که پا به میدان نمیگذاشت. آنچه او را واداشت تا از جایگاه مهمش در قوه قضائیه کنار بکشد، بیش از هر چیز همین نفس انتخاب بود.
اینک رئیسی میخواهد به سوی مردمی حداکثری گام بردارد. آیا حامیان او خواهند گذاشت چنین اتفاقی رخ بدهد؟ آنچه از عملکرد رئیسی دیده میشود، این است که او برای اینکه به سوی مردم حداکثری گام بردارد شتاب دارد، اما حامیانش در تلاشاند به او هشدار دهند که خاستگاهش را فراموش نکند. آیا ایجاد محدودیتهای اجتماعی که این روزها به وجود آمده، برحسب تصادف است یا هشداری است به رئیسی که نمیتواند پا جای رؤسای جمهور پیشین بگذارد.
برخی اصولگرایان بیش از هر چیز طالب رئیسجمهوری حداقلیاند تا همواره مستظهر به قدرت و حمایت آنان باشد؛ همان مشکلی که احمدینژاد بهنوعی با آن روبهرو شد و دست آخر نهتنها از مدار اصولگرایان خارج شد، بلکه از منظومه نظام هم به بیرون پرتاب شد.
با این تجربه تاریخی، رئیسی راه دشواری را پیشرو دارد. او باید حمایت حداکثری مردم یا اقناع آنان را به دست آورد تا با قدمهای محکمتری اهدافش را دنبال کند. اگر رؤسای جمهور پیش از این یک مرحله رویارویی با اصولگرایان را تجربه کردهاند، رئیسی در دو مرحله با اصولگرایان روبهرو خواهد شد؛ ابتدا پیش به سوی مردمِ حداکثری و بعد پیش به سوی چهرههایی سیاسی که هرگز در میان اصولگرایان جایی نداشتهاند و حتی مورد خشم و غضب آنان بودهاند. اگر رئیسی نشست و برخاست با چهرههای سیاسی دگراندیش را هم نادیده بگیرد و از مواضع کنونیاش عقبنشینی کند، نمیتواند از حرکت به سوی مردمِ حداکثری دست بردارد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.