قطر سپر بلای جان غزهایها شد
اولین عبور انسانی از رفح
این ابتکاری بود که با میانجیگری قطر به ثمر نشست. این اولین خروج از این سرزمین از زمان آغاز محاصره اسرائیل در بیش از سه هفته گذشته بود. عکسها نشان میدهد که مردم ازسوی غزه از گذرگاه مرزی رفح عبور میکنند و به سمت دروازه منتهی به مصر میروند. این گذرگاه بهعنوان تنها راه فرار ممکن و همچنین تنها نقطه ورودی برای تدارکات امدادی بوده است. درحالیکه اسرائیل در سه هفته گذشته بیوقفه غزه را بمباران میکند و حلقه محاصره را تنگتر کرده است، مذاکرات بینالمللی درخصوص بازگشایی رفح و رساندن کمکهای بشردوستانه ادامه دارد. بر اساس بیانیه اداره کل گذرگاهها و مرزهای غزه، مصر به مقامات غزه گفته است که بیش از ۸۰مجروح وخیم غزه روز چهارشنبه اجازه ورود به مصر را خواهند داشت تا در بیمارستانهای آنجا تحت مداوا قرار گیرند.
دیپلماتهای غربی در قاهره و بیتالمقدس گفتند که دارندگان گذرنامه خارجی و خانوادههایشان و همچنین برخی از کارکنان فلسطینی که برای سازمانهای کمکرسان بینالمللی کار میکنند، میتوانند چهارشنبه غزه را ترک کنند. سه نفر از دیپلماتها گفتند که انتظار نمیرود به جز شهروندان آمریکایی که برای گروههای امدادی خاص کار میکنند، در میان تخلیهشدگان روز چهارشنبه باشند، اما قرار است این افراد در اوایل هفته بعد بهصورت جمعی خارج شوند. در ایمیلی که وزارت خارجه آمریکا به شهروندان آمریکایی در غزه ارسال کرد، آمده است: «خروج محدود از غزه ممکن است از این هفته آغاز شود.» وزیر خارجه بریتانیا نیز در پستی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که روز چهارشنبه گذرگاه رفح برای عبور مجروحان و دارندگان پاسپورت خارجی باز شد.
اداره گذرگاههای غزه نیز فهرستی از افرادی را در فیسبوک منتشر کرد که میگفت از روز چهارشنبه اجازه خروج خواهند داشت. کشورها و سازمانهای موجود در این فهرست شامل ژاپن، اتریش، کمیته بینالمللی صلیب سرخ، بلغارستان، اندونزی، پزشکان بدون مرز، اردن، استرالیا، جمهوری چک و فنلاند هستند. مقامات غزه میگویند شاید بیش از ۵۰۰نفر بتوانند از غزه خارج شوند. ویدئوها نشان میدهد که تعداد زیادی آمبولانس و کامیون در لب مرز مصر و غزه روز گذشته حاضر بودند. در آن سوی مرز نیز در غزه، ویدئوها نشان میدهد که صف طولانی از افرادی تشکیل شده است که چمدان بهدست منتظر خروج خود بودند. برخی از آنها با گاری الاغ که پشت آن مملو از بار و چمدان بود، خود را به لب مرز رسانده بودند.
در اوایل روز چهارشنبه، به نظر میرسید که ۲میلیون نفر از ساکنان غزه بار دیگر در یک قطعی ارتباطی فرورفتهاند. ارائهدهنده اصلی مخابرات این نوار حوالی ساعت ۴صبح گفت که خدمات در آنجا مختل شده است. در آخر هفته، زمانی که اسرائیل تهاجم زمینی خود را آغاز کرد، ساکنان یک خاموشی ۳۴ساعته وحشتناک را تحمل کردند، ارتباط با دنیای خارج و همچنین با یکدیگر قطع شد و قادر به تماس با خدمات اضطراری نبودند. صفوت الکهلوت، خبرنگار مستقر الجزیره در غزه که میگوید از سیمکارت اسرائیلی استفاده میکند، به سایتهای محلی دسترسی نداشته و حتی آنتن این سیمکارت بسیار ضعیف بوده است.
اهمیت گذرگاه رفح
گذرگاه رفح که یک صحرای کاملا خالی از سکنه است، فضایی به رنگ شن و ماسه، بتن و چیزهای دیگر است. رفح که نه تنها از طریق مسافت بلکه بهدلیل محدودیتهای نظامی سنگین از بقیه مصر جدا شده است که باید گفت این منطقه میتواند به اندازه هر مکان دیگری در کره زمین از رویدادهای جهانی دور باشد. با این حال، طی سه هفته آخر جنگ اسرائیل با حماس در غزه، رفح به کانون داغ مذاکرات تبدیل شده است؛ جایی که بسیاری از مردم، چه قدرتمند و چه ناتوان، امیدهای روبه زوال خود را به آن بستهاند. نیویورکتایمز در یکی از گزارشهای زنده خود نوشت: با تحمیل محاصره خفقانآور اسرائیل بر این منطقه پرجمعیت، رفح تنها ورودی این نوار برای کمکرسانی به جمعیت ۲.۳میلیون نفری آن است. تاکنون پیش از چهارشنبه هیچچیز و هیچکس نتوانسته بود از غزه بیرون بیاید.
کنترل مصر بر گذرگاه رفح به این کشور بهعنوان یکی از حامیان اصلی غزه موجب شده است تا به یک بازیگر مهم در مناقشه تبدیل شود؛ جایی که به گفته تحلیلگران میتواند به این کشور کمک کند تا حمایت مالی بینالمللی بیشتری را در بحبوحه بحران اقتصادی شکننده در این کشور بهدست آورد. مصر این نقش را روز سهشنبه، زمانی که دولت خبرنگاران را به سفری کاملا کنترلشده به رفح برد، برجسته کرد. از روز سهشنبه کامیونهای کمکرسانی و تانکهای ارتش در جاده غبارآلود منتهی به گذرگاه صف کشیده بودند. دهها داوطلب از گروههای امدادی تحت حمایت دولت و هلال احمر مصر در این زمینه فعال بودند.
چند آمبولانس درست در داخل طاقی دروازه رفح ایستاده بودند تا اولین مجروحان را تحویل بگیرند. مصطفی مدبولی، نخستوزیر مصر در یک کنفرانس خبری کوتاه درحالیکه انبوه داوطلبان پرچمهای مصر را حمل میکردند، گفت: از همان دقیقه اول، ما کاروانهای کمک از سازمانهای خود را به منطقه ارسال کردیم و داوطلبان برای روزها بهصورت شبانهروزی در آنجا میمانند. مصر سالهاست که بار مساله فلسطین را بر دوش گرفته است. با این حال هنوز موضع سختی علیه اسرائیل نگرفته است.
حمله به اردوگاه آوارگان
روز سهشنبه، اسرائیل به محلهای پرجمعیت در غزه حمله هوایی کرد. اما مقامات حماس و بیمارستان گفتند که صدها نفر در محله جبالیه، محل استقرار بزرگترین اردوگاه آوارگان غزه، زخمی یا به شهادت رسیدهاند. الجزیره در گزارش زنده خود نوشت که اسرائیل روز چهارشنبه مجددا این اردوگاه را هدف قرار داد. اسرائیل مدعی است که بهدنبال نیروهای حماس است. وزارت کشور غزه گفت: نیروهای اسرائیلی روز سهشنبه حملات خود به اعماق غزه را ادامه دادند و به محله الکرامه در شمال شهر غزه رسیدند و به سمت بزرگراه اصلی که از داخل غزه میگذرد، پیشروی کردند. این وزارتخانه حماس گفت ارتش اسرائیل به نظر میرسد به دنبال «جدا کردن شمال نوار غزه از جنوب آن» است. در این میان آمریکا نیز بهطور مستقیم به کمک اسرائیل آمده است. پنتاگون میگوید که کماندوهای آمریکایی در اسرائیل برای کمک به یافتن بیش از ۲۰۰ گروگانی که در حملات ۷ اکتبر حماس دستگیر شده بودند، روی زمین حضور داشتند.
اوضاع نه چندان مساعد در کرانه باختری
اتحادیه اروپا در بیانیهای «افزایش تروریسم شهرکنشینی در کرانه باختری» را محکوم کرد. این بلوک گفت: «وضعیت ممکن است از کنترل خارج شود و حتی در حال حاضر نیز باعث رنج و عذاب غیرقابل توصیفی برای جوامع محلی شده است.» در ادامه بیانیه آنها آمده است: مقامات اسرائیلی موظف هستند برای حفاظت از فلسطینیان در آنجا مداخله کنند. سازمان ملل متحد گفته است که حملات به فلسطینیان در کرانه باختری افزایش یافته است.
در سر نتانیاهو چه میگذرد؟
گال هیرش هیچ تجربه شناختهشدهای در مذاکرات گروگانگیری ندارد و در سال۲۰۰۶ نیروهای اسرائیلی را ترک کرد و به خاطر نقشش در شکستهای نظامی در طول جنگ با حزبالله لبنان رسوا شد. با این حال، زمانی که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل فرمانده نظامی سابق را مسوول تلاشها برای آزادی اسیران غزه انتخاب کرد، این تصمیم برای سائول کیمی، روانشناس سیاسی منطقی بود. به گزارش الجزیره، کیمی گفت: «او افراد را بر اساس نظراتی که درباره آنها دارد، انتخاب میکند و نه بر اساس اینکه چقدر برای این شغل مناسب هستند.» هیرش یکی از اعضای حزب لیکود نتانیاهو است و - مانند خود نخستوزیر اسرائیل - با اتهامات فساد روبهرو شده است. کیمی که در دانشگاه تلآویو تدریس میکند، تقریبا یک ربع قرن ذهن نتانیاهو را مطالعه کرده است. در سال۱۹۹۹، همان سالی که اولین دوره نخستوزیری نتانیاهو به پایان میرسید، تحلیل رفتاری کیمی از رهبر اسرائیل، الگوی رفتاری نگرانکنندهای را نشان میداد.
برخی از نتیجهگیریهای او از این قرار بود: «نتانیاهو خودشیفته، حق به جانب و پارانوئید است و تحت استرس واکنش ضعیفی نشان میدهد.» کیمی در سال۲۰۱۷ مجددا به نتانیاهو بهعنوان یک مورد مطالعاتی مراجعه کرد؛ اما متوجه شد که تغییر زیادی نکرده است. کیمی گفت با افزایش سن، رفتارهای افراد افراطیتر میشود. برای نتانیاهو، پارانویا و خودشیفتگی او افزایش یافته است. تحقیقات کیمی نشان داد که او به هیچکس، به جز خانواده نزدیکش، اعتماد ندارد و «آینده شخصی» خود را بر هر چیز دیگری اولویت میدهد. اکنون که او سکنه سرزمین اشغالی را به جنگ غزه هدایت میکند؛ ویژگیهای شخصیتی که بزرگترین تصمیمات نتانیاهو را شکل میدهد، میتواند بهطور مستقیم بر زندگی میلیونها اسرائیلی و فلسطینی و جهتگیری درگیری تاثیر بگذارد. به گفته کیمی و دیگر تحلیلگران، این علائم تاکنون، روند افزایشی و نگرانکنندهای داشته است.
بلاتکلیف و بیاعتماد
به گفته کیمی، تحلیل رفتاری نتانیاهو حاکی از آن است که او بلاتکلیف است و با تصمیمات دشوار دست و پنجه نرم میکند. کیمی به الجزیره گفت: «او اصلا آدم مقاومی نیست.» قبل از انتصاب هیرش از سوی نتانیاهو در ۸اکتبر، جایگاه مذاکرهکننده برای آزادی گروگانها بیش از یکسال خالی بود. حماس در جریان حمله خود به جنوب اسرائیل بیش از ۲۰۰اسرائیلی را به اسارت گرفت و تاکنون تنها تعداد انگشتشماری آزاد شدهاند. کیمی گفت که این نمونهای از رفتار روتین نتانیاهو است که تصمیمات سخت را در آخرین لحظه اتخاذ میکند. مطمئنا، نتانیاهو ویژگیهایی دارد که به نظر میرسد به او کمک کرده تا بهعنوان یکی از کهنهکاران سیاسی جهان ظاهر شود.
یک مطالعه شخصیتی در سال۲۰۲۱ توسط ولید عبدالحی، استاد اردنی علوم سیاسی نشان داد که نتانیاهو حافظه قوی و توانایی تجزیه و تحلیل دارد. در دوران حرفهای در رأس سیاست اسرائیل که تقریبا سه دهه را دربرمیگیرد، این ویژگیها اغلب برای او کارساز بوده است. نتانیاهو طولانیترین دوره نخستوزیری را در این رژیم دارد. او برای اولینبار در سال۱۹۹۶ به قدرت رسید و قبل از اینکه ایهود باراک جایگزین او شود، یک دوره سهساله خدمت کرد. او در سال۲۰۰۹ به قدرت بازگشت و سپس در ۱۳سال از ۱۴سال گذشته در رأس حاکمیت بوده است. در موارد معدودی، به نظر میرسید که زمان نتانیاهو رو به اتمام است. در سال۲۰۱۵ از تاکتیک ایجاد ترس استفاده کرد و گفت اگر یهودیان نجنبند «رایدهندگان عرب دستهدسته به سمت مراکز رایگیری میروند.» او دوباره انتخاب شد. او پس از یکسال از دست دادن پست نخستوزیری، در سال۲۰۲۲، اینبار با تشکیل راستگراترین کابینه در تاریخ اسرائیل، به قدرت بازگشت.
بازی برد-برد حزبالله
الجزیره در گزارش تحلیلی در اول نوامبر به قلم زوران کوزویچ نوشت: با ادامه پیشرویهای اسرائیل به سمت غزه، آنها - برای اولینبار - به نظر میرسد ابعاد جنگ را گسترش دادهاند. هنوز مشخص نیست که آیا نیروهای اسرائیلی در شناسایی هستند یا اینکه اسرائیل تصمیم گرفته است که تهاجم زمینی را بهعنوان «عملیات تکاملی» تبدیل کند که سطح نیروها را به تدریج در طول زمان افزایش میدهد. برای ارتش اسرائیل، چنین رویکرد دقیقی ممکن است عملیتر از یک حمله همهجانبه باشد. یعنی در این شرایط تاکتیکها هر روز با شرایط موجود در زمین تطبیق داده میشوند و در صورت موفقیت در جاهای دیگر تکرار میشوند. از منظر سیاسی، برای ژنرالها زمان میبرد تا ببینند موضع بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل چگونه توسعه مییابد. در درگیریهای گذشته، اکثر اسرائیلیها به هم پیوستند و از زیر سوال بردن بیش از حد کابینه خود اجتناب کردند.
اکنون بسیاری نتانیاهو را مسوول حملات ۷اکتبر میدانند. او قاطعانه پاسخ داده است که «اکنون زمان جنگ است.» اما درحالیکه او تقریبا بهطور قطع به جبهه جنوبی اسرائیل در غزه اشاره میکند، سختگیری سیاسی او ممکن است شاهد گشایش جبهه دیگری در شمال باشد. روز دوشنبه، من گفتم که کشورهای منطقه مایل به پیوستن به آن نیستند. با این حال، دولتها تنها نهادهایی نیستند که ارتش دارند. در همسایه شمالی اسرائیل، لبنان، یکی از این ارتشهای غیردولتی حزبالله قویتر از ارتش ملی است و تحت کنترل دولت مرکزی نیست. حزبالله در دهه۱۹۸۰، در جریان جنگ داخلی در لبنان، ایجاد شد تا جناحهای مختلف مسلمانان اقلیت شیعه را متحد کند و با فروپاشی دولت، خدمات اجتماعی ارائه دهد. با حمایت ایران، حزبالله یک جناح مسلح ایجاد کرد که به سرعت به نیروی جنگی مهیب و قدرتمند تبدیل شد. آنقدر مهیب که میتوان گفت تنها نیروی عربی است که اسرائیل را در نبرد شکست داده است.
در سال۲۰۰۰، مقاومت حزبالله اسرائیل را مجبور کرد تا به اشغال جنوب لبنان پایان دهد. اسرائیلیها با عصبانیت از خروج خود پس از ۱۵سال اعتراف میکنند که حزبالله عامل اصلی تصمیم آنها بوده است. در سال۲۰۰۶، در جنگ یکماهه با اسرائیل، حزبالله با حمله به ناو اسرائیلی حنیت که در آن زمان یکی از سه کشتی مدرن و توانا بود، با یک موشک زمین-دریایی ساخت چین، درجاتی از پیچیدگی و توانایی بیسابقه و غیرمنتظره از خود نشان داد. سیدحسن نصرالله، رهبر کل حزبالله، به ۱۰۰هزار جنگجوی تحت فرمان خود افتخار کرده است. شاید این رقم دقیق نباشد. برخی کارشناسان مدعیاند این رقم تقریبا ۶۰هزار نفر است؛ اما اعداد خالص دارایی اصلی شبهنظامیان نیستند. نقاط قوت آنها در سازماندهی و نظم و انضباط و فداکاری مناسب نظامی است که بدون شک از اکثر ارتشهای دولتی برتر است.
این گروه همچنین دارای زرادخانهای از تسلیحات است که به خوبی برای تاکتیکهای پیادهنظام سبک، تیم کوچک با قابلیت نفوذ مناسب است که برای نبرد با اسرائیل ساخته شده است. بهدلیل برتری دشمن در نیروی هوایی و زرهی، حزبالله هیچ هواپیمای متعارف و تانکی ندارد؛ اما دارای آرایهای قوی از موشکها و راکتهایی است که سنگینتر و دوربردتر از موشکهایی است که حماس استفاده میکند و همچنین توپخانههای میدانی توانمندی دارد. فداکاری و عزم رزمندگان حزبالله در مقاومت در برابر حملات اسرائیل در بیروت در سال۲۰۰۶ باعث شد که اسرائیل «دکترین ضاحیه» تخریب کامل هوایی را که اکنون هر روز در غزه شاهد آن هستیم، تدوین کند. نام این محله برگرفته از محله بیروت بود که برای اولینبار به این سرنوشت دچار شد. ژنرال اسرائیلی گادی آیزنکوت آن را بهعنوان طرحی برای آسیب رساندن به غیرنظامیان بهعنوان تنها راه متوقف کردن حزبالله تدوین و اجرا کرد.
با این حال این دکترین نتوانست حزبالله را متوقف کند. اسرائیل، حزبالله را بهعنوان دشمنی میشناسد که به آن احترام میگذارد؛ چراکه وادار شده است تا نیروهای کمکی گستردهای را در مرز لبنان مستقر کند و تیپ جولان را احتمالا تا ۱۰۰هزار سرباز یا بیشتر افزایش دهد. تلآویو میداند که بر خلاف حماس که فقط میتواند موشک پرتاب کند، حزبالله یک امکان واقعبینانه برای پیشروی به سمت اسرائیل و حفظ موقعیت در اختیار دارد. اما حزبالله نیازی به حمله از طریق خط آبی که دو بازیگر را مشخص میکند، ندارد. از ابتدای شکل گیری حزبالله، ارتش اسرائیل آن را «ارتش در انتظار» نامیده است.
اسرائیل باید داراییهای خود را در شمال حفظ کند تا با هرگونه فشار بزرگ بالقوهای که میتواند یک مشکل نظامی جدی و حتی سیاسی بزرگتر برای اسرائیل باشد، مقابله و از آن جلوگیری کند. به نظر میرسد وضعیت کنونی و اکثر تحولات ممکن به نفع حزبالله باشد. حضور حزبالله میتواند کاری کند که اسرائیل نتواند از عمده تسلیحات نظامیاش استفاده کند. این کشور میتواند با انجام یکسری حملات موشکی نسبتا متوسط علیه اسرائیل، بدون خطر قابل توجهی برای تحریک حمله اسرائیل به لبنان، به ادامه تخریب غزه واکنش نشان دهد. حملات موشکی هماهنگ با اهدافی که حماس میتواند به آنها برسد، مثلا در تلآویو، سیستم دفاعی گنبد آهنین را تحت فشار زیادی قرار بدهد. چنین سطوح متوسطی از درگیریها، محبوبیت حزبالله را در جهان عرب و اسلام بالا خواهد برد؛ چراکه بهعنوان تنها نیروی غیر فلسطینی بوده که به نبرد فلسطینیان در غزه پیوسته است.
با این حال، همه اینها تنها در صورتی معتبر است که رویدادهای روی زمین از برخی منطق پیروی کنند. اما رفتار منطقی شکننده است و در موقعیتهایی که ترس، ناامیدی، نفرت یا سایر احساسات قوی جمعی بر آن حاکم است، استفاده از منطق محدود میشود. به نظر میرسد که بنبست تنشآمیز، اما پایدار و با شدت کم در مرز شمالی سرزمینهای اشغالی راحتترین موقعیت برای هر دو طرف باشد و هر دو آن را میدانند. اما هر دو باید نگران این احتمال باشند که یک شعله کوچک غیرقابل پیشبینی آتش بزرگی را ایجاد کند که هیچیک از طرفین نمیتوانند آن را مهار کنند.