رحمان+قهرمانپور copy

از منظر رقابت حزبی می‌توان گفت که اصولگرایان نتوانستند انسجام درونی خود را حفظ کرده و به یک نامزد واحد در رقابت‌ها برسند. عدم اجماع میان قالیباف و جلیلی شانس پیروزی اصولگرایان را به‌شدت کاهش داد. بر هر استراتژیست انتخاباتی روشن بود که با وجود جلیلی رقابت به راحتی دو‌قطبی می‌شود و برنده این رقابت اصلاح‌طلبان و نامزد آنهاست. باید دید که آیا اصولگرایی به سمت مرکز حرکت کرده و نقش قالیباف برجسته می‌شود یا اینکه به سمت منتهی‌الیه حرکت کرده و پایداری نفوذ خود را افزایش می‌دهد؟ احتمال وقوع سناریوی اول بیشتر است. زیرا به نظر می‌رسد حاکمیت هم می‌خواهد هزینه‌های سیاسی اداره کشور را کاهش دهد و تایید صلاحیت نامزد اصلاح‌طلبان هم نشانه سیاسی روشنی در این زمینه است.

اما نباید فراموش کرد که اداره کشور و حکومت‌داری امری متفاوت از کمپین انتخاباتی است. اصلاح‌طلبان همواره در اولی ضعیف‌تر بوده‌اند و ناکامی خود در پیشبرد اصلاحات را به سنگ‌اندازی رقیب نسبت داده‌اند و یکی از دلایل سرخوردگی جوانان اصلاح‌طلب و بخشی از طبقه متوسط از اصلاح‌طلبان همین امر بوده است. اصلاحات در اندونزی پس از سوهارتو، در ترکیه بعد از دهه ۹۰ و در بسیاری از کشورها بدون‌مانع نبوده است. هنر سیاستمدار اجماع‌سازی برای انجام اصلاحات و تغییرات است‌. اصلاح‌طلبان در این زمینه ضعیف عمل کردند و دولت روحانی هم این ضعف را تشدید کرد. اکنون اصلاح‌طلبان بار دیگر یک فرصت طلایی پیش‌رو دارند تا نشان دهند که می‌توانند با اجماع‌سازی و بدون ایجاد بحران، کشور را اداره کرده و بار دیگر امید را به جامعه برگردانند و طبقه متوسط را با خود همراه کنند. سرخوردگان از اصلاحات را دوباره جذب کنند و به اصولگرایان هم اثبات کنند که دنبال قطبی‌سازی و حذف آنها از قدرت نیستند.

باید پذیرفت که در شرایط موجود هیچ فرد و جریانی نمی‌تواند به تنهایی کشور را اداره و مشکلات را حل کند. بنابراین مساله اجماع‌سازی در اداره کشور را نباید صرفا یک شعار انتخاباتی دانست. سیاست ما در همه ابعاد آن نیازمند اجماع و آشتی است و امیدواریم آقای پزشکیان این مساله را سرلوحه کار خود قرار دهد .اصلاح‌طلبان کار سختی پیش‌رو دارند و باید از گذشته درس بگیرند. دیگر نمی‌توانند بدنه خود را فراموش کنند و کادرسازی را دست کم بگیرند. آنها باید سخنگوی گروه‌های مختلف باشند و منافع خود را به منافع آنها گره بزنند تا بتوانند در اداره کشور و بازسازی اعتبار سیاسی خود موفق شوند. آنها بهتر از هر کس می‌دانند که در سیاست فرصت داریم نه اطمینان خاطر. پس باید از این فرصت به بهترین نحو استفاده کنند.