مارکسیسم ایدئولوژی قابل پیاده شدن نبود

حرف‌های او در آغاز دوره‌ای بود که اقتصاد داشت فرم پیدا می‌کرد و هنوز به صورت دانشی که امروز می‌شناسیم، در نیامده بود‌. حرف‌هایش هم حرف‌هایی بود که آن زمـان می‌زدند‌. او هم همان‌ها را تقلید کرده بود و معروف بود که می‌گفتند اقتصـاد انگلیسی همراه با فلسفۀ آلمانی و سیستم نگارش فرانسوی، مجموعه‌ای بود که مارکسیسم درست کرده بود. گویا لنین این را گفته بود. واقعا مارکسیسم پرت بود به همین دلیل نمی‌توانستیم آن را به عنوان یک ایدئولوژی‌ای که قابل پیاده شدن است قبول کنیم. بعد هم که کتاب‌های آنها (مارکسیست‌ها) را خواندم اما علاوه بر آن کتاب کسانی را خواندم که رفته بودند روسیه و بعد برگشته بودند و نظرشان در مورد مارکسیسم عوض شده بود. کتاب‌های آنها را هم شروع کردم خواندن‌. خب درست است که آنها تجربه شخصی خودشان را می‌گفتند ولی خیلی اثر می‌گذاشت‌. مثلا یکی از این کتاب‌ها کتاب میلوان جیلاس است. او وقتی که از تیتو جدا شد کتاب فوق‌العاده جالبی نوشت به نام گفت‌وگو با استالین‌. سه دفعه رفته به مسکو و از طرف‌ تیتو با استالین چندین روز صحبت کرد و برگشت‌. دفعه سوم که رفته بود، دیگر این جلسات به هم خورد. کتاب میلوان جیلاس را خواندم‌. کتاب آرتورکوستلر را هم خواندم‌. وقتی فرانسه یاد گرفتم توانستم کتاب‌های آرتور کوستلر را بخوانم.