شورای همکاری خلیجفارس جنگ غزه را چگونه میبیند؟
بیم و امیدهای اعراب از ۷ اکتبر
اگرچه امارات و بحرین روابط دیپلماتیک رسمی با اسرائیل دارند و عربستان سعودی در حال بررسی چنین اقدامی بود، اما کشورهای عربی منطقه دلایل خاص خود را برای محتاط بودن دارند. بهرغم ادامه حمله اسرائیل به غزه، فعلا از تشدید تنش و سرایت جنگ به سراسر خاورمیانه خبری نیست. متحدان ایران از خویشتنداری نسبی استفاده کردهاند و هیچکس تمایلی به تشدید کامل آن ندارد. با این حال، یک گام اشتباه میتواند تنش گستردهتری را برانگیزاند. بحران کنونی در منطقهای آشکار میشود که تا پیش از ۷ اکتبر خطوط دیپلماسی را ارتقا داده بود. در توافق ابراهیم، امارات و بحرین در سال ۲۰۲۰ با اسرائیل به توافقاتی دست یافتند. عربستان سعودی در حال بررسی عادیسازی روابط با اسرائیل، مشروط به پیمان دفاعی ایالات متحده و برنامه هستهای غیرنظامی بود. عربستان و ایران پس از توافقی با میانجیگری چین، روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند. مذاکرات بین عربستان سعودی و حوثیها برای حل مناقشه هشت ساله در یمن در جریان بود. پیش از آن، عربستان سعودی، امارات، بحرین و مصر به محاصره قطر پایان دادند و روابط دیپلماتیک خود را احیا کردند. علاوه بر این، عربستان سعودی تمایل خود را برای میانجیگری در درگیریهای جاری در اوکراین و سودان ابراز کرده بود. افزایش فعالیتهای دیپلماتیک این امید را ایجاد کرد که دولتهای عرب خلیج فارس میتوانند بر رویکرد تهاجمی اسرائیل تاثیر بگذارند و از یک جنگ منطقهای گستردهتر جلوگیری کنند. با توجه به اینکه این مجموعه بهخصوص قطر، عربستان و امارات کانالهای ارتباطی رسمی با اسرائیل و ایران دارند، این احتمال وجود داشت که عربستان سعودی، اسرائیل را برای کاهش تنش تحت فشار قرار دهد. این احتمال در راستای امید عربستان سعودی برای فردای پساجنگ و امید به زنده نگه داشتن چشمانداز توافق با اسرائیل قرار دارد.
اما رویدادهای اخیر نشان داد که این میانجیگری با توجه به ضعفهایی که از ابتدای جنگ از خود نشان داد، بدون آمریکا نمیتواند موفق شود. به غیر از قطر، کشورهای عربی خلیج فارس تا حد زیادی اقدامات خود را به درخواست برای آتشبس محدود کردهاند و کمترین تسلط را بر اسرائیل نشان دادهاند. بخشی از این مساله ناشی از این واقعیت است که دولتهای عرب خلیج فارس تمایلی به مداخله در مناقشه ندارند، چرا که هنوز به محیط جفرافیایی آنها تسری پیدا نکرده است.
عمدتا تماسهای این مجموعه برای آتشبس ناشی از دو نگرانی اصلی است: اول؛ آنها نگرانند که رویارویی ایالات متحده و ایران به جنگهای نیابتی در محیط پیرامونی آنها تبدیل شود. بهویژه که آمریکا بازیگر بیطرف نیست و به دلیل حمایتهای گسترده از اسرائیل خود بخش مهمی از مناقشه به شمار میرود. بنابراین این خطر تشدید درگیری بین تهران و واشنگتن برای مجموعه شورای همکاری بسیار جدی است. مسالهای که پروژه اصلاحات اقتصادی و چشمانداز تنوع تجاری و گردشگری آنها را به سرعت متوقف خواهد کرد. تا پیش از جنگ ۷ اکتبر، هدف دولت بایدن، ایجاد چیزی شبیه پیمان ناتوی خاورمیانه بود. یک حلقه از کشورهای دوست که آمریکا را داخل گود و روسیه و چین را بیرون نگه دارد و ایران را هم زیر کنترل. لنگر اصلی این پیمان هم ائتلاف میان عربستان سعودی و اسرائیل بود. تشدید جنگ این دورنما را با ابهام مواجه کرده است. از این منظر است که این مجموعه در تلاش است تا پای چین را هرچه بیشتر به مناقشه باز کند و از نقش ثباتساز پکن و نیاز آن به ثبات سیاسی و اقتصادی در خلیج فارس حداکثر بهرهبرداری را به عمل آورد. با این حال بعید است که چین بخواهد فراتر از ابتکار عمل برای صلح و برگزاری نشست در شورای امنیت و ارسال برخی کمکهای بشردوستانه، اقدام معناداری را علیه اسرائیل و به نفع دولتهای عربی اتخاذ کند. چین دارای روابط گسترده با اسرائیل است و بارها از راهکار دودولتی برای حل مساله اسرائیل و فلسطین سخن گفته است.
مساله دوم که تا حد زیادی مرتبط با مسائل داخلی این کشورها است، نگرانی از خشم افکار عمومی مردم خود است که از کشتار غیرنظامیان فلسطینی توسط اسرائیل در غزه ناشی شده است. این خشم میتواند جرقه اعتراضاتی را برانگیزد که این خطر را دارد که به تظاهرات ضد رژیم تبدیل شود. بروز اعتراضات و راهپیماییهای حمایت از فلسطین ظرف هفتههای گذشته تا حدی این فضا را واقعیتر کرده است. از این منظر است که دولتهای عربی خلیج فارس، اسرائیل را محکوم کردهاند. چپزی که تا پیش از این در عمل به حاشیه رفته و موضوع فلسطین نادیده گرفته شده بود و این مجموعه به دنبال معامله با اسرائیل بودند. قطر به دلیل روابطش با حماس بهعنوان موثرترین میانجی منطقهای ظاهر شده است. دوحه در تلاش است تا توافقی را برای آزادی همه غیرنظامیان اسرائیلی شکل دهد و مذاکرات زندانیان را به یک طرح آتشبس تبدیل کند. در این راستا دوحه همچون ریاض سفرهای خود را برای میانجیگری افزایش داده است. اما این تلاشها به تنهایی نمیتواند اسرائیل را متقاعد کند که از تشدید تنش که احتمال جنگ منطقهای گستردهتر را با خود دارد، خودداری کند. اتحادهای تازه تشکیل شده در فرآیند دیپلماسی و راهکارهای دیپلماتیک پیش از ۷ اکتبر به اندازه کافی قوی نیستند که بتوانند یک درگیری منطقهای را متوقف کنند یا به اسرائیل فشار بیاورند. این روابط جدید هنوز آزمایشی است و در دوره تست و آزمون قرار دارند. در حالی که ایران و عربستان سعودی کانالهای ارتباطی را احیا کردهاند، اما برای بازداشتن متحدان ایران از حمله به مواضع آمریکا کافی به نظر نمیرسد، بهخصوص که وزیر خارجه ایران بارها تاکید کرده که گروههای مقاومت مستقل از ایران عمل میکنند. در همین راستا گفتوگوها بین حوثیها و عربستان برای پایان دادن به درگیریها در یمن نیز میتواند دستخوش این تنش منطقهای شود. فقدان توافق آتشبس و شکننده بودن مذاکرات صلح همچنان تهدیدی نظامی برای عربستان و فراتر از آن محسوب میشود.
بهرغم چنین وضعیتی، همچنان عدمتمایل به مداخله از سوی این مجموعه وجود دارد. با وجود داشتن کانالهای ارتباطی رسمی با اسرائیل، امارات و بحرین هر دو تصمیم گرفتهاند نسبتا منفعل بمانند. بحرین در اقدامی نمادین اعلام کرد که سفیر این کشور در اسرائیل به منامه بازگشته است. امارات نشان داده است که میخواهد روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل حفظ کند. ریاض نیز بهرغم فعال کردن بازوهای دیپلماتیک خود، همچنان میزبان مجامع اقتصادی از جمله در هفتههای گذشته با اتحادیه آفریقا، آسیای مرکزی و کارائیب بوده است. با توجه به اینکه درگیری هنوز باعث یک جنگ تمامعیار در منطقه نشده است، این کشورها اکنون محاسبه میکنند که تصاعد بحران ممکن است قریبالوقوع نباشد و اکنون چشمانداز جنگ منطقهای کاهش یافته است. این موضع تا حدی تحتتاثیر استقرار دو ناو هواپیمابر ایالات متحده در منطقه قرار دارد.
اما خطر یک جنگ گستردهتر در خاورمیانه از بین نرفته است. یک اشتباه محاسباتی، مانند حمله موشکی به اسرائیل یا کشتن پرسنل نظامی آمریکایی در سوریه، عراق یا خلیجفارس، میتواند منجر به درگیری ناخواسته شود. بهرغم چنین نگرانی ملموسی، اما مجموعه شورای همکاری برای غلبه بر این بیم و تبدیل کردن آن به امید، اهرمهای محدودی دارد و بر این مساله واقف است که تا زمانی که آمریکا تصمیم نگیرد برای همان اقدامی که تاکنون از انجام آن امتناع کرده، اقدام کند، وضعیت تغییر ملموسی نخواهد کرد.