رمزگشایی از واکنش عراق به سفر ضدتحریمی روحانی
با وجود موج خوشبینیها به نتایج این سفر مهم دیپلماتیک، نمیتوان تنها مساله را از دریچه نگاه و خواستهای تهران مورد ارزیابی قرار داد. در طرف دیگر قضیه، حاکمان و سیاستمداران عراقی حضور دارند که با وجود نزدیکی و تمایل عاطفی نسبت به ایران، با ملاحظاتی در عرصه واقعیت مواجه هستند. بر همین مبنا میتوان موضوع سفر روحانی به عراق را از دو دریچه اهمیت عراق برای ایران و سناریوپردازی پیرامون کنشهای احتمالی بغداد مورد مداقه و واکاوی قرار داد. در این میان بهطور حتم بیش از دریچه نگاه و مواضع تهران، بعد اصلی مساله را باید در بغداد و اربیل مورد خوانش قرار داد.
عراق کانون امیدهای ایران در دوران تحریمها
در سفر روحانی، جایگاه عراق برای ایران در سه سطح قابل خوانش است. در سطح اول، عراق در مقطع کنونی بهعنوان مهمترین همسایه و کانون اصلی دیپلماسی سیاسی و فرهنگی ایران نه تنها در سطح منطقه، بلکه در سطح جهانی محسوب میشود. در همین راستا سطح گسترده دیدارهای رئیسجمهور ایران با مقامهای سیاسی عراقی بهویژه برهم احمد صالح رئیسجمهور، عادل عبدالمهدی نخستوزیر و آیتالله سیدعلی سیستانی مرجع عالیقدر شیعه، نشانگر آن است که تهران به افزایش عمق استراتژیک دیپلماسی خود در عراق رغبت دارد.
در سطح دوم، عراق طی سالهای اخیر به رتبه اول در مقاصد صادرات غیرنفتی ایران در جهان تبدیل شده و براساس آمارها، حجم صادرات ایران به عراق به حدود ۱۲ میلیارد دلار رسیده است. حتی در سفر روحانی نیز بحث رساندن این رقم به ۲۰ میلیارد دلار مطرح شده است. بنابراین میتوان گفت، در بُعد اقتصادی عراق برای ایران در اولویت قرار دارد. در سطح سوم و شاید مهمتر از دیگر سطوح در وضعیت تحریمها و پایان معافیتهای واشنگتن، عراق با محوریت حکومت مرکزی و حکومت اقلیم کردستان، دو امید اصلی ایران برای گذار از تحریمها خواهند بود. راهبرد عراق در این سطح مسالهای بسیار پیچیده و همراه با سیالیت است؛ بدین معنی که در لحظههای مختلف امکان دگرگونی مواضع عراقیها وجود دارد و نمیتوان موضوع را تنها بر اساس توافق از پیش نوشته میان رهبران سیاسی دو کشور مورد خوانش قرار داد. بنابراین ضروری بهنظر میرسد که سناریوهای احتمالی پیرامون نوع واکنش عراقیها مورد توجه قرار گیرد.
عراق با تحریمهای آمریکا چه خواهد کرد؟
در ارتباط با نوع واکنشهای احتمالی عراق میتوان دو سناریوی متضاد را در ابتدای امر طرح کرد. بدون تردید، ایدهآلترین سناریو برای جمهوری اسلامی ایران این است که دولتمردان عراقی راهبرد تقابل تمامعیار با خواستههای آمریکا را در بحث تحریمها پیش بگیرند و با رد درخواست پایبندی بغداد و اربیل به تحریمهای ضدایران، حتی مسیر تقابل با واشنگتن در پیش گرفته شود. این سناریو تا حدود زیادی به دلیل وضعیت بغرنج اقتصادی عراق به ویژه بدهکاری ۸۰ میلیارد دلاری بغداد و ۲۰ میلیارد دلاری اربیل و نیز نیازمندیهای امنیتی عراق به آمریکا، تا حدود زیادی غیرمحتمل و حتی ناممکن است. توجه به این امر نیز ضروری است که چنین ارادهای حتی در میان نیروهای عراقی به شدت ضدآمریکایی هم مطرح نیست.
دیگر سناریویی که تنها در فاصله سه ماه کمتر از پایان زمان معافیتهای آمریکا قابل طرح بوده، بر مبنای همراهی و همگرایی بغداد و اربیل با تحریمهای آمریکا و در نتیجه آن بر هم خوردن مبادلات مالی و بازرگانی میان عراق و ایران است. این سناریوی بدبینانه، گزینه ایدهآل و خواست اصلی دونالد ترامپ و مشاورانش در کاخ سفید است اما باید این واقعیت در نظر گرفته شود که در مقطع کنونی چنین سناریویی، از سوی طیف وسیع جریانهای سیاسی عراقی اعم از شیعه، سنی و کرد رد میشود؛ بهطور حتم غالب جریانها در پیش گرفتن چنین راهبردی را به عادل عبدالمهدی تحت هیچ شرایطی اجازه نخواهند داد. بنابراین، این سناریو نیز حداقل در کوتاهمدت غیرمحتمل به نظر میرسد.
در میانه این دو سناریو، میتوان از سناریویی واقعگرایانه سخن به میان آورد که اساس آن بر مبنای گرایش بغداد و اربیل برای ایجاد موازنه قوا میان تهران و واشنگتن است. این واقعیت نباید نادیده گرفته شود که پیوستگی فرهنگی، هویتی و نیازمندیهای عراق به کالاها و انرژی ایران (گاز، برق و...) به اندازهای است که سیاستمداران عراقی حاضر به پشت کردن به ایران نخواهند بود و در طرف دیگر، نقش قابلملاحضه آمریکا در روند سقوط رژیم بعث، ایجاد عراق جدید، مبارزه با داعش و پایگاههای نظامی این کشور در عراق، به گونهای است که حداقل تا یک دهه آینده، در پیش گرفتن راهبردی تخاصمی علیه واشنگتن در بغداد و اربیل، بسیار نامحتمل به نظر میرسد.
در این شرایط، به نظر میرسد سیاستگذاران ایرانی و عراقی در جریان سفر سه روزه روحانی، در پی یافتن دالانها و منفذهای لازم برای تحقق این سناریو هستند. به این معنی که ایران با آگاهی از محدودیتهای عراق، در پی ایجاد شبکه بانکی و مالی دو جانبه برای تداوم مناسبات و همکاریهای اقتصادی دو طرف خواهد بود. دولتمردان حاضر در منطقه الخضراء (منطقه سبز) نیز تلاش دارند در جریان مذاکره با دولت ترامپ، آمریکاییها را نسبت به در نظر گرفتن معافیتهای خاص برای خود مجاب کنند. با این وجود دو مساله مهم در جریان رویکرد عراقیها نسبت به موضوع بسیار حائز اهمیت است. یکی اینکه به نظر میرسد عراقیها قصد دارند در وضعیت کنونی که سطحی از فشار را بر تهران مشاهده میکنند، برخی از مسائل موجود میان دو کشور همانند حقوق حاکم بر «اروند رود» یا به اصطلاح عراقیها «شط العرب» را حلوفصل کنند. دیگر مسالهای که توجه به آن ضروری به نظر میرسد این است که در صورت اعمال فشارهای شدید آمریکا، به احتمال فراوان سیاسیون بغداد و به ویژه اربیل، حاضر به پذیرش بسیاری از خواستههای آمریکا خواهند بود؛ زیرا رویکرد کنونی حاکم بر حکمرانی عراق دیپلماسی چندجانبهگرایی بر مبنای نزدیکی به ایران، آمریکا، جهان عرب و حفظ منافع ملی در میانه بحرانها است.
ارسال نظر