روایت یک نویسنده در یک فیلم اجتماعی
علی ژکان
کارگردان و نویسنده
ماجرای اکران فیلم «اولین امضا برای رعنا» خودش داستانی دارد. پیش از این بنیاد سینمایی فارابی قول اکران در گروه سینمایی فرهنگ را در تیرماه داده بود؛ اما اکران به تعویق افتاد و به پاییز موکول شد. البته در پاییز هم فیلم اکران نشد؛ اما نهایتا قرار شد فیلم ما که سه سال پیش ساخته شده است، در دی ماه روی پرده برود. خوشبختانه این اتفاق افتاد و فیلم روی پرده رفت. قصه فیلم هم چندان از موضوعی که درباره اکران آن رخ داد، دور نیست. این فیلم مانند فیلمهای قبلی من درونمایه اجتماعی دارد و پس از نزدیک به ۱۰ سال فیلم نساختن تصمیم گرفتم چنین فیلمی بسازم. در واقع میتوان گفت که قصه اکران این فیلم بهعنوان نخستین فیلم من بعد از سکوتی طولانی نشانهای بود از روزهای دشوار سینمای ایران که تاب و طاقت بسیاری لازم دارد تا فیلمساز بتواند در آن دوام بیاورد و همچنان فیلم بسازد. فیلم قصه داستاننویسی است که سه کتاب چاپ کرده است؛ اما هیچکدام از این کتابها نتوانستهاند برای او پولی به همراه بیاورند. او همراه همسر و پسر شش سالهاش در خانهای اجارهای که صاحبش از آشنایان قدیم اوست، زندگی میکند. وقتی دوست قدیمی اطلاع میدهد که قصد دارد در خانهاش ساکن شود. زندگی نویسنده به هم میریزد. بخشی از این فیلم در ترکیه میگذرد؛ اما عمده قصه در ایران اتفاق میافتد.