دنیای اقتصاد:
مساله مهاجرت از نیمه دوم دهه۲۰۱۰ میلادی، به جز در دوره همهگیری، نقطه افتراق اصلی در جامعه آمریکا و سیاستهای دو حزب اصلی این کشور بوده است. در دهه اخیر آمریکا تنها کشور غربی نبوده که یک کمپین ضدمهاجرتی، زمینهساز پیروزی در انتخابات سیاسی شده است. در اردوگاه مخالفان مهاجرت، دو استدلال عمده اقتصادی وجود دارد؛ نخست، ورود مهاجران با کاستن از سطح دستمزدها، نیروی کار بومی را متضرر میسازد و دوم، ورود مهاجران با فشار بر بخش عمومی، هزینههای این بخش را افزایش میدهد و از سرانه این خدمات میکاهد. اما اقتصاددانان معتقدند که اثر ورود مهاجران بر دستمزد در سه دهه اخیر ناچیز یا صفر بوده است. از سوی دیگر نحوه اثرگذاری مهاجران بر بخش عمومی به کیفیت مهاجران و حوزه شغلی آنها وابسته بوده و برداشتها در این مورد اغلب با سوگیری بالا همراه است. درواقع مخالفت با مهاجرت بیش از آنکه تحت تاثیر عوامل اقتصادی باشد، از واکنشهای فرهنگی جوامع میزبان نشأت میگیرد.