باغ زرشک و عمارتی که کارخانه شد  پ
عبدالمهدی رجایی- در اصفهان از میان باغ‌هایی که به دستور شاه عباس بر محور چهارباغ عباسی و چهارباغ بالا ساخته شد، شاید معروف‌تر از همه باغ زرشک باشد.
درباره خراب کردن عمارات و ابنیه تاریخی به دست و فرمان ظل‌السلطان مطالب زیادی انتشار یافته است. مطلبی که اخیرا در کتاب «داستان‌هایی از پنجاه سال» به قلم معزالدین مهدوی دیدم برایم تازگی داشت که این مرد حتی به ابنیه خصوصی بازمانده از صفوی نیز رحم نمی‌کرد و عمارت کلاه‌فرنگی داخل باغ زرشک را نیز که ملک شخصی بود، از تیشه خود دور نداشت. معزالدین مهدوی در خاطرات خود می‌آورد:
«پدرم بیان داشت که این باغ ملک من بود و در وسط آن نیز عمارت بسیار زیبا و آبرومندی از زمان صفویه باقی بود (نظیر عمارت هشت بهشت ولی کوچک‌تر) که روزهای جمعه را آنجا می‌گذراندم و گاهی دوستان را نیز دعوت می‌کردم. روزی ظل‌السلطان مرا خواست. اتفاقا موقعی بود که او عمارات صفویه را خراب می‌کرد. من به ملاقات او رفتم. اظهار داشت «عمارت باغ زرشک را خراب کن!» چون این کار برای من عملی نبود، گفتم: «عمارت کوچکی است و در جنب عمارات دیگری که خراب شده است، قابل اعتنا نیست» شروع کرد مدتی درباره صفویه صحبت کردن و از هر ناسزایی به آنان خودداری نکرد. گفت آنها چنین و چنان بوده‌اند... در هر حال مجلس گذشت و من حاضر نشدم که آنجا را خراب کنم، چون به منزل مراجعت کردم باغبان باغ زرشک را جلو در منزل دیدم که اطلاع داد مامورین ظل‌السلطان آمده‌اند و عمارت را خراب می‌کنند. گفتم من توانایی مقاومت با ظل‌السلطان را ندارم. برو ببین بعدا چه خواهند کرد و به من اطلاع بده. عصر باغبان آمد و گزارش داد که عمارت را خراب کردند و رفتند و چیزی از آن نبردند.» (مهدوی، ۱۳۴۸: ۶۳)
باغ زرشک پس از مشروطیت و در تاریخی که نمی‌دانیم، به مالکیت امیرمجاهد بختیاری، درآمد. شاید هم او عمارت خراب شده وسط را تعمیر کرده و صفایی به آن داده بود تاجایی که در سال ۱۳۱۷ ش که تاگور، فیلسوف و شاعر هندی به ایران مسافرت کرد، دولت ترجیح داد وی را در آنجا سکنی دهد. نصرالله سیف‌پور فاطمی که میهماندار وی بود، می‌گوید: «در اصفهان تاگور و همراهانش را در باغ زرشک منزل امیرمجاهد بختیاری که در دست دولت بود، نزدیک پل زاینده‌رود جا دادند.» (سیف‌پور فاطمی، آیینه عبرت. ص ۸۲۹)
اما سرنوشت برای این باغ تقدیری نوشته بود که آنجا تبدیل به باغ صنعتی شود. بدین معنی که کارخانه صنایع پشم سرانجام در آنجا برپا گردد. قسمتی از مقاله روزنامه اخگر در بیان تاریخچه کارخانه مذکور:
«این کارخانه که شرکتش در اواخر سال ۱۳۱۴ با سرمایه ۶ میلیون رالت تشکیل و یک سال بعد نیز سه میلیون رالد دیگر بر میزان سرمایه اولیه آن افزوده شد، از سال ۱۳۱۵ ماشین‌آلاتش تدریجا به اصفهان وارد و در سال ۱۳۱۶ نیز از طرف شرکت به کار نصب آنها پرداخته و در اواسط سال ۱۳۱۷ نصب اکثریت آنها خاتمه یافته و از اول مهر همان سال، قسمت ریسندگی آن شروع به کار ریستن کرده و با وجود اینکه در یک پست بیشتر کار نمی‌کرد و پنبه مطابق مصرف آن نمی‌رسید، روزانه تعداد زیادی بقچه ریسمان، که از انواع درجه اول ریسمان‌‌های کشور است، بیرون می‌داد و در بازار اصفهان و سایر شهرستان‌‌های ایران به معرض فروش می‌گذاشت... هم اکنون پارچه‌‌های این کارخانه از بهترین محصولات کارخانجات اصفهان به شمار می‌رود.» (روزنامه اخگر، ش ۱۴۴۱، ۷ تیر ۱۳۱۸.)
بی‌گمان آخرین برگ از دفتر زندگی باغ زرشک زیاد خوشایند نیست. بعد از انتقال کارخانه صنایع پشم در تاریخی که من نمی‌دانم، زمین‌های این کارخانه تبدیل به آپارتمان شد و از آن جلال قدیم فقط دو چیز باقی مانده است که امیدواریم آنها نیز به تیشه بی خردی راه نیستی نپیمایند: اول سردری که مربوط به زمان کارخانه صنایع پشم بوده است با دربی بزرگ و چوبی، منقش به حکاکی‌های زیبای آرم کارخانه و دوم قسمت اداری کارخانه که فعلا دبیرخانه شورای شهر اصفهان آنجا است، عمارتی بسیار زیبا با معماری دوره پهلوی اول و تزئینات داخلی چشمگیر.